لاريجاني در مراسم شهداي 7 تير رشت تشريح كرد :
ادوار مختلف انقلاب و درس هائی که شهید بهشتی داد

اختصاصی گیلانیان – در مراسم گرامیداشت شهدای ۷ تیر که در مصلای رشت برگزار شد علی لاریجانی ضمن تقسیم سیر حوادث انقلاب اسلامی به دوره های مختلف ، منش و رفتار شهید بهشتی را به عنوان درسی برای فعالان آینده انقلاب تشریح کرد . نظر به اهمیت موضوع و لزوم درس آموزی از رفتارهای شهید بهشتی برای پیشبرد اهداف انقلاب لازم دیده شد جهت مروری عالمانه بر این مراحل و دروس های گفته شده عین سخنرانی با اندکی تلخیص منتشر شود :
ابتد باید تشکر کنم از حضرت آیت الله قربانی که یکی از افتخارات کشور ما هستند بانی شدند که ما توفیق دیدار شما را پیدا کنیم ، از دوستان نزدیک شهید مطهری هستند من بارها از ایشان در مورد آیت الله قربانی نکات خیری شنیدم ؛ مودت و دوستی شهید مطهری با این مرد بزرگ که آثار بسیار ارزشمندی در حوزه تفکر اسلامی به قلم ایشان تدوین شد ، چه قبل از پیروزی انقلاب و چه بعد از آن ، وجود ایشان برای استان گیلان یک نعمتی است .
خوشبختانه استان گیلان از نمایندگان فرهیختهای برخوردار است که امروز هم در محضرشان هستیم انصافاً افراد متخصص و نجیب و در طریق صحیح انقلاب ، ساعی و پیگیر مشکلات شما در مجلس شورای اسلامی هستند
در همین چند هفتهای که مجلس تشکیل شده مستمراً پیگیر هستند جلسهای با مسئولین کشور بگذاریم تا مسائل استان گیلان حل بشود ، امروز هم قبل از اینکه ما در این محفل نورانی توفیق حضور پیدا کنیم عزیزان نماینده شما جلسهای داشتند و در همین زمینه ، مشکلات کشاورزان و دامداران و مشکل بیکاری در استان گیلان مطالب دسته بندی شدهای را مطرح کردند که نظرشان این بود که ما با مسئولین ملی کشور جلساتی برای حل این مشکلات گذاشته شود که انشاء الله پی گیری خواهد شد و شما اطمینان داشته باشید با این ستونهایی که به عنوان نمایندگان شما در مجلس شورای اسلامی هستند از حقوق شما بخوبی دفاع خواهند کرد .
امروز سالگرد ۷ تیرهست . هفت تیر با ملت ایران سخن ها دارد . امام – قدس سره – فرمود شهید بهشتی مظلوم زیست و مظلوم از دنیا رفت و همیشه خار چشم آمریکا بود ، خار چشم استکباربود .
خیلی معانی در این جمله نهفته هست ؛ من نمیخواهم آلان در این جلسه سیر حوادث را شروع کنم و از گذشته بگویم ، میخواهم ببینم از این حادثه بزرگ و حضور شخصیتی مثل شهید بهشتی که یک حرکت توفندهای در انقلاب ایجاد کرده امروز از او و دوستانش چه درسی میتوانیم بگیریم .
مجموع مختصات و شرایطی که امروز داریم شما عزیزان مستحضر هستید شرایط ایران شرایط حساس و پراهمیتی است و باید همه زوایای آن را با دقت مورد توجه قرار داد ، هم از بعد مسائل بین المللی و هم از بعد مسائل منطقهای ، هم از بعد شرایط سیاسی داخلی و هم از زمینههای مسائلی که در حوزه اقتصاد ، فرهنگ و دیگر اموری که داریم . طبعاً شرایط مان متفاوت از گذشته است باید این موقف را به درستی بشناسیم و از حوادث بسیار مهمی که در تاریخ انقلاب رخ داد درس بگیریم .
بطور کلی میتوان ادوار مختلفی که در انقلاب طی شد به چند دوره تقسیم کرد :
دوره نخست – قبل از پیروزی انقلاب هست ، از سال ۴۲ تا سال ۵۷ .
این دورهای است که حرکت انقلاب در حال تکوین است . شخصیتهائی در این حرکت نقش محوری داشتند ، پیشرو بودند ؛ شهید مطهری ، شهید بهشتی ، شهید باهنر و بسیاری از بزرگانی که جزو شهدای محراب محسوب میشوند و عزیز ما آقای قربانی هم جزء این کسان بودند که این نسلی بود که در جریان تکوین انقلاب مجاهدت کردند .
آن زمان ، زمان سختی بود ، رهبرانی که در این دوره بعنوان شاگردان امام حرکت مجاهدانه داشتند ، افقهای بلندی را میدیدند ، شرایط آن زمان سخت بود ، گاه ناامید کننده و گاه مأیوس کننده بود ؛ اما آنها چون براساس یک مسلک مکتبی حرکت میکردند دچار یاس نشدند و هیچ وقت مخاطرات ، آنها را از راهشان مأیوس نکرد . آن زمان گاهی آنقدر سختی وجود داشت که افرادی که یک مقداری در طریق مجاهدت در راه انقلاب دچار ضعف می شدند ، شکست خوردند ، مخصوصاً در سالهای ۵۳ و ۵۴ و ۵۵ فشارها خیلی زیاد بود .
آمریکا با همه هیمنهاش پشت سر این رژیم دیکتاتوری بود . روحانیون را درکشور که در راه انقلاب پیشرو بودند به زندان میانداختند ، تهدیدشان میکردند . مظاهری برایشان بوجود میآوردند .
شما تاریخ این دوره را اگر ملاحظه کنید چه شکنجههایی که روحانیون مبارز ندیدند ، تبعیدهایی که دیدند ، ببینید چقدر مجاهدت توی این دوره صورت گرفت . یکی از شخصیتهایی بارز انقلابی حضرت آیت الله خامنهای است که بسیار پر صلابت در راه انقلاب تلاش کرد و مجاهدت کرد .
نتیجه دوره نخست انقلاب :
خوب دراین دوره دستاورد بزرگ مجاهدت این بود که آمریکا پس زده شد ، رژیم دیکتاتوری از مسیر ملت ایران کنار زده شد ، یک فضای جدید برای مردم سالاری دینی در کشور بوجود آمد تا خود مردم سرنوشتشان را بعهده بگیرند .
این یک دستاورد بسیار بزرگ بود اما به همان میزان که این دستاورد بزرگ بود ، دشمنان هم هجومشان به انقلاب زیادتر شد ، این کشورهای غربی که میگفتند ما به دنبال ایجاد حقوق بشر و دموکراسی در دنیا هستیم ؛ ما ملت ایران یک دموکراسی در ایران بوجود آوردیم ، دیکتاتوری را کنار زدیم ، آن ها بجای اینکه به ایران و به ملت ایران جایزه بدهند ، تقدیر بکنند ، فشارها را بر ما زیاد کردند
اینجا مرحله دوم انقلاب شروع میشود . یعنی از ۲۲ بهمن سال ۵۷
در این مرحله ما در درون یک دالانی حرکت کردیم که از هر طرف فشار به ایران بود ، آمریکا و غرب یعنی فرانسه و آلمان و انگلیس با کمک آمریکا یک جریان فشاری به ایران بودند ؛ یک جریان هم شوروی سابق بود آنها هم وضعشان شبیه به اینها بود و با یک منطق دیگری فشار میآوردند .
در فاصله سال ۵۷ تا سال۶۰ ببینید چقدر مشکل برای ایران بوجود آوردند . تمام بزرگانی که در انقلاب پیشرو بودند تحت فشار قرار گرفتند ، بسیارشان را ترور کردند . ترور شخصیت کردند . شهید مطهری به وسیله همین جریان معاند انقلاب از راه خدمت رسانی به ملت برداشته شد ؛ شهید باهنر همینطور ، شهید مفتح ، شهید بهشتی ، شهدای محراب ؛ یک خیل عظیم از کسانی که در دوره قبل پیشرو بودند اینها را از مسیر خدمت رسانی به مردم از نظر فکری و اداره کشور برداشتند .
فلش آن ها را ملاحظه بکنید ، آن ها به سمت افراد مؤثر دوره نخست انقلاب نشانه رفته بود ؛ نمیرفتند یک فرد معمولی را ترور کنند ؛ رفتند شهید مطهری را ترور کردند . یک مغز متفکری که حرکت انقلاب را از نظر فکری سامان میداد .
رهبر انقلاب در مورد ایشان فرمودند : ایشان ایدئولوژی نظام بود و این حرف بسیار دقیقی است یا به سراغ شهید بهشتی رفتند . یک فکر منسجم برای اداره کشور توسط شهید بهشتی سامان یافت که از نظر تشکیلات حزب جمهوری اسلامی که یک تشکیلات منطقی برای اداره کشور در آن شرایط بسیار سخت بود طراحی کرده بود و هم اداره کشور را مورد رصد قرار داده بود .
در آن شرایط که انقلاب شده بود و یک آشفتگی در کشور وجود داشت که باید منظم میشد . از یک طرف جنگ را به ما تحمیل کردند ، از یک طرف یک فردی مثل بنی صدر مسئولیت ریاست جمهوری را به عهده گرفت و بجای اینکه کشور را آرام کند ، بجای اینکه به مشکلات اصلی مردم بپردازد ، سختگیری و مشکل برای همین نهاد نوپای جمهوری اسلامی ایجاد کرده بودند . او (بنی صدر) سنگری شد که همه طراحیهای کشور های دیگر و ضد انقلاب داخلی زیر پرچم او حرکت شان را آغاز کردند .
بخاطر دارید که آن زمان امام قدس سره با پیشنهاد شهید بهشتی و رهبر معظم انقلاب و دوستان دیگرشان فرماندهی کل قوا را به بنی صدر دادند تا قدرت او بیشتر باشد و خدمات مسنجمتری به جبههها برساند .
این مرد نااهل بجای اینکه به این کار پاسخ مثبت بدهد و بیاید همه امکانات را برای جبهه بسیج کند مانع حضور نیروهای حزب اللهی در جبهه شد و به آنها امکانات نمیداد ؛ تا وقتی که بنی صدر فرماندهی کل قوا را داشت ما نتوانستیم در جبههها تحرک جدی داشته باشیم ؛ اما وقتی که بنی صدر از فرماندهی عزل شد و بعد هم مجلس شورای اسلامی بنی صدر را از مسئولیت سیاسی که داشت عزل کرد یک فضای مطبوعی در صحنه سیاسی از حضور نیروهای حزب اللهی و متدین بوجود آمد ، فضای جبههها باز شد و نیروهای معتقد بسیجی به جبهه ها رفتند ؛ با فوریت حصرآبادان شکسته شد و با یک فاصله چند ماهه خرمشهر آزاد شد .
این نتیجه باعث شد جریانهای معاند در مسیر حرکت های سیاسی و اجرایی از مسیر کار کنار بگذاریم و افراد متدین و مستقیم که اهل مجاهدت باشند در کار قرار بگیرند . فضا برای ابتکارات جدید باز میشود .
خوب این دوره ، دوره بسیار سختی بود . نیروهای برجستهای از دست ما گرفته شدند آنها تصورشان این بود که گاهی تو صحبتهایشان هم میگفتند .
من یادم هست مجله ” اشپبگل ” بعد از شهادت دکتر بهشتی یک مقالهای نوشت که نفسهای آخر جمهوری اسلامی را میشود حس کرد . تصور آنها این بود که کمر انقلاب را شکستند . البته از دست دادن این بزرگان ضربه بود اما محاسبه این را نکردند وقتی یک رهبری هوشمند و محبوب در کشور وجود داشت و یک مردمی که به اسلام علاقه دارند و در راه اسلام حاضرند مجاهدت بکنند و همچنین یک روحانیت پیشرویی در کشور هست می تواند یک حرکت توفنده ایجاد کند . این شهادت ها به ضرر آنها تمام شد .
قطعاً حادثه ۷ تیر نقش یک انقلاب دیگر در کشور ما ایجاد کرد ، خون این شهدا یک توفانی از احساسات دینی و انقلابی را در کشور بوجود آورد و این پشتوانهای شد برای حرکتهای بعدی .
ما در این دوره که تا پایان جنگ ادامه داشت مشکلات زیادی داشتیم . حدود ۲۵۰ هزار شهید در این راه دادیم ، در این محفل خانواده معظم شهدا و ایثارگران حضور دارند ؛ این سختی را همه ملت ایران تحمل کرد ، خانواده شهدا بیشتر از همه ما .
این موتور محرکی شد که آن کشورهایی که فکر میکردند کمر انقلاب شکسته شده حالا با یک پدیده جدید مواجه شدند . آن زمان فکر میکردند میتوانند با چند حرکت انقلاب را محو کنند ولی حالا با یک موجود زنده مواجه شدند ، این موجود زنده در حرکت به سوی جلو رفتن هست .
مرحله دوم انقلاب این بود که سازمان درونی کشور برای خدمات رسانی آماده بشود و پیام انقلاب به درستی به دیگران رسانده بشود .
در این جهت تلاشهای زیادی انجام شد ؛ برای تأمین قطعات و مسائل جاری کشور با مشکل مواجه هستیم ، یک مجاهدت درونی در کشور شکل گرفت که ما از نظر اقتصادی روی پای خودمان باشیم .
امام فکری را به جامعه ما تزریق کرد ، یک حرکت ایجاد کرد و آن حرکت خودکفایی در کشور بود . این هم یک نوع مجاهدت بود ، مجاهدت برای اینکه ما رو پای خودمان باشیم و در مسائل مختلف صنعتی ، کشاورزی و نیازهای دیگر استقلال پیدا کنیم . البته اشکالات و مشکلاتی هم در این راه داشتیم .
من ضمن اینکه این مسیر را مسیر توفیق میگویم و معتقد هستم جمهوری اسلامی در همه ادوار یک حرکت تکاملی را طی کرده است اما در درون ما مشکلات داشتیم ، اشتباهات هم داشتیم ؛ این اشتباه کمی نبود که در ابتدای انقلاب شخصیتهای برجستهای مثل شهید بهشتی که از متن تفکر اسلامی برخاسته بود ، در قبل از پیروزی انقلاب چه تلاشهایی برای پیروزی انقلاب انجام داده بود ، به او و بسیاری از رهبران دیگر بیملاحظگی ها کردند .
یک فرد بیسواد که سابقه نادرستی هم داشت در جبهه ملی خارج از کشور ، مثل بنی صدر را پذیرفتن اشتباه بود ؛ بعضی از رجال سیاسی در کشور بجای اینکه از جریان اصیل مثل شهید بهشتی حمایت کنند از او حمایت کردند ؛ ما بخاطر داریم این مشکلات در درون ما وجود داشت .
آن زمان من در رادیو تلویزیون بودم . بعضی از سیاسیون که نمیخواهم نامشان را ببرم ، چون بعدها نظرشان عوض شد و اشتباهاتشان را پذیرفتند و قافله انقلاب حرکت شان را اصلاح کردند ؛ آن زمان در مقابل جریان حزب و شهید بهشتی از بنی صدر حمایت میکردند و حزب را تخریب میکردند که کم تاثیر هم نبود ، اشتباه بود . کشور از این اشکالاتی که ما داشتیم ضرر کرد . البته از اینها باید پند گرفت . اشتباهات کشور را عقب میاندازد ، مشکلات ایجاد میکند .
در دوره سوم حرکت اقتصادی و ساماندهی کشور ایجاد شد .
مشکلات ما در صحنه بین المللی کم نبود اما سردتر از گذشته شده بود . این مرحله باز هم دچار مشکلات درداخل کشورشدیم .
بخاطر دارید در زمانی که اصلاحات در کشور مطرح بود به جای اینکه به مشکلات اصلی کشور پرداخته بشود یک حرفهای دیگری در کشور میزدند ؛ هر روز یک مشکل در کشور ایجاد میکردند . بعنوان توسعه سیاسی و از این بحثها و گاهی هم به نیروهای بسیجی و سپاهی متلک می گفتند به کسانی که چفیه میاندازند ؛ از این حرف ها بود .
بجای اینکه به مشکلات مردم بپردازند تا مشکلات اقتصادی شان را حل بکنند از این قبیل حرفها به کشور میزدند. گاهی تعریض به ولایت فقیه داشتند و حال اینکه ولایت فقیه که ستون استقرار کشور بود ، ستون وحدت ملی کشور بود ، باعث ارتقای سطح و جایگاه ایران شد . فلش شان میرفت روی آن که غربیها و دیگران نسبت به ولایت فقیه ستم میکردند . یک عده هم در داخل از متلک پرانیهائی که داشتند در رسانهها شان میگفتند . گاهی از سیاسیون حرفهایی میزدند که زاویههای جدی با حرکت انقلاب و مشی امام داشت .
در این دوره هم ضررهایی بود ، به جای اینکه ما از زمان استفاده کنیم ، یک جهتی در اوضاع کشور بوجود بیاوریم ، از فرصت ها استفاده کنیم ، توانمندیهای کشور را افزایش بدهیم ، سایش های سیاسی در داخل نمیگذاشت این حرکت بوجود بیاید .
من یادم هست آن موقع در رادیو تلویزیون بودم یک بحث هایی در کشور بود ، آدم واقعاً افسردگی پیدا میکرد ؛
خوب این کشوری که این همه شهید داده ، این همه از خودگذشتگی داشته ، میآمدند تئوری حاکمیت دوگانه را مطرح میکردند . خوب این تئوری حاکمیت دوگانه چه نفعی برای ملت دارد ؟ جز اینکه به خارجیها علامت میدادند که آنها بیایند تو این شکافها زندگی کنند ؟ این نفعی برای کشور داشت ؟ خوب اینها خسارتها بود و از زمان بدرستی استفاده نشد .
امروز باید از این تجربههای گذشته استفاده شود . ما در شرایطی قرار داریم که ایران در منطقه یک قدرت بزرگ شده ، این انقلابهایی که در منطقه رخ داده حادثه کوچکی نیست ، بسیار عظیم هست ، کمتر در طول تاریخ ما چنین جریان توفندهای سراغ داریم که بتواند معادلات منطقهای را عوض کند و سمت و سوی اسلامی داشته باشد .
عصبانیت رژیم صهیونیستی و آمریکا از این هست که رژیمهایی که دست نشانده آنها بودند دارند تغییر میکنند ؛ خوب این ضربه کمی نیست چون ایران را کشوری میدانند که فکر برایشان تولید کرد و رفتار ایران تأثیر داشت .
به هر حال امروز آنها میبینند یک کشوری مثل ایران و ملت بزرگ ایران در مقابل آمریکا ایستادگی کرد و استقلال خودش ایستاد ، آنها شیطنت کردند و مشکلات ایجاد کردند اما ملت ایران سرفراز ماند . آنها این مدل را میبینند که در مسئله هستهای ایران مزورانه برای ما مسأله ایجاد کردند ؛ نسبت به ایران ماجراجویی ایجاد کردند لکن ایستادگی وجود داشت . امروز ایران صاحب فناوری هستهای شد ؛ آنها میبینند .
خوب ، دولتهای شان گاهی امکانات قویتری از ما نسبت به منابع طبیعی هم دارند اما در مقابل آمریکا دچار ذلت هست . اینها را با هم مقایسه میکنند لذا تصمیم میگیرند . این شرایط از نظر منطقهای و شرایطی که ایران از نظر امکانات در داخل دارد تحملش برای آنها مشکل است لذا طراحیهای مختلفی میکنند .
در طول این یکسال اخیر فشارهای تحریمی را بر ایران زیاد کردند . این آخرین تیری است که آنها رها کردند . تئوری آنها این هست که ما این فشارها را بر ایران زیاد میکنیم ملت ایران به ستوه میآید ، حرفشان در همین چند جمله هست !
این که رهبر معظم انقلاب فرمودند امسال سال رونق تولید داخل باید باشد و توجه به مسائل داخلی یک حرف به جا و سنجیده و دقیق هست ؛ باید همتها به این سمت برود .
اگر میخواهیم راه شهید بهشتی پایدار بماند ، اگر میخواهیم نسبت به مسلک شهید بهشتی احترام بگذاریم باید پیروی از حضرت آیت الله خامنهای بکنیم .
این راه هست که عزت را بوجود میآورد نه در لفظ بلکه باید در عمل صادق باشیم .
اگر ایشان فرمودند مسئولین همتهایشان را به سوی رونق تولید در داخل ببرند برای همین مشکلاتی است که امروز ما داریم . این کوبندهترین پاسخ به دشمنان هست .
ما امروز در داخل مشکل تورم داریم ، گرانی داریم ، بسیاری از تولیدکنندگان ما ، کشاورزان ، دامداران ، صنعتگران ما دچار مشکلاتی هستند . دشمن هم میخواهد این یأس را در داخل بوجود بیاورد که این موارد در داخل مشکل پیدا کند .
شما بخاطر دارید وقتی قیمت دلار یک تکانی خورد آقای اوباما مصاحبه کرد ! این خیلی مهم است . رئیس جمهور آمریکا فوراً ظرف ۲۴ ساعت مصاحبه کرد و گفت : وضعیت اقتصادی ایران مفتضح است . پس ببینید آنها نشستند این را ببینند . خوب علاجش چیست ؟ علاجش این است که مسئولین کشور تمام همت شان را معطوف کنند این مشکلات را حل کنند . یعنی اگر دامداران کشور دچار مشکل هستند نباید دنبال حواشی و دعواهای مختلف بروند ؛ باید بنشینند عقلایی ببینند مشکل آنها چیست؟ دستوری هم حل نمیشود ، باید مشکلات را با کمک متخصصین و افراد خبره دقیق بررسی کنند .
در صنعت هم همین طور ما یک کشور غنی هستیم ، کشوری هستیم که از نظر نفت و گاز و امکانات دیگر غنی هستیم ، از نظر اینکه در یک محل ترانزیتی هستیم و امکانات کشورهای دیگر از ما عبور میکند ، یک امتیاز مهمی است ، بازارهای مهمی در اطراف ما هست ، بسیاری از صنایع ما احتیاج به بیرون کشور ندارد .
در همین گیلان شما چای خیلی خوبی دارید فقط کافی است یک مراقبتی بشود که کشاورزان در این زمینه به صلاحشان باشد ؛ یعنی چرخه اقتصادیشان بچرخد . کارخانهای وجود داشته باشد که بتواند محصول خوب فرآوری کند . این خیلی احتیاج به بیرون ندارد ، احتیاج دارد که در جای خودش سرمایهگذاری بشود .
یا استان گیلان یک استانی است که از نظر ظرفیت تولید برنج یک ظرفیت بسیار طلایی دارد ؛ نباید کشاورزان ما دچار استرس باشند ، باید چرخه اقتصادی کشاورزی در مورد برنجکاران به نحوی باشد که با علاقه تولید کنند حتی اگر ما میخواهیم برنج ارزانتر به مردم بدهیم فشارش نباید به کشاورز بیاید . دامداران هم همینطور .
اگر یک آماری از نظر نرخ بیکاری در استان گیلان به من بدهند … خوب ، بیکاری نباید در استان گیلان این رقم باشد ؛ چنین باشد نشان میدهد میزان سرمایهگذاری صنعتی ما در استان گیلان باید افزایش پیدا کند . یعنی سرمایههای کشور به جای اینکه به دست دلالی برود ، باید به سمت تولید کشور برود .
برخی مشکلات برای صنعتگران وجود دارد ، ما ظرفیت جلبش را در داخل داریم ، باید مدیریت دقیق صورت بگیرد تا این علاقه برای رشد در تولید بوجود بیاید .
عزیزان من که به عشق شهدای عظیم الشأن ۷ تیر در اینجا جمع شدهاید ! من به ضرس قاطع به شما میگویم مهمترین مسئلهای که میتواند پایداری جمهوری اسلامی را امروز در مقابل دشمنان بصورت شفاف نشان بدهد این است که درزمینه مسائل اقتصادی همه همّ و غم مسئولین به این معطوف بشود . این همان چیزی است که رهبر انقلاب فرمودند .
گاهی ما در صحنه سیاسی قیل و قال هایی می بینیم که نه به درد دنیای مردم میخورد نه به درد آخرتشان ، فقط ذهن ها را پریشان میکند ، اینها مصرفی نیست که مفید به حال ایران باشد اگر در زمانی دوم خردادی ها از این اجتماعات کردند ، نباید دو باره امروز هم ازاین اشتباهات بشود ؛ این حرفهای سست دینی در کشور زده بشود، ذهنها را ببرد به سمتهایی که هیچ فایدهای ندارد . افرادی که تربیت اسلامی دقیق نشدند ، تحصیلات اسلامی درست ندارند ، اسلامشناس نیستند ، یک تئوریهای سست را بیان کنند و ذهن ها را به جای اینکه با هم رفیق باشند ، همتها به سمت هم برود ، به سمت مشاجره می رود ! اینها اشتباه است . اگر هم در گذشته از این کارها کردیم حالا پند بگیریم ؛ دشمن با همه فشاری که به سمت ایران آمده باید رفاقتها بیشتر بشود .
گاهی من میبینیم یک عدهای نشستند فقط افراد دیگر را طرد بکنند ، به کوچکترین اشکالی که در یکی میبینند یک خط قرمز روی او میزنند ، این راه درست نیست ، راه و مسلک بزرگان ما نیست .
من یک خاطرهای برای شما بگویم . قاعدتاً شما شهید مطهری را از بزرگان انقلاب میدانید ، فکر و راه او ، رسم او برای شما یک راهنماست . من آن زمان جوان بودم ، تلاش میکردم از زندگی شهید مطهری درس بگیرم ، بخاطر دارید زمانی که حسینیه ارشاد بوجود آمد شهید مطهری یکی از پایه گذارانش بود ، فعال هم بود ؛ او را بعنوان یک پایگاهی برای روشنگری برای افراد مبارز طراحی کرده بودند . خود ایشان هم افرادی مثل مرحوم شریعتی و دیگران را به حسینیه ارشاد دعوت کرد ، بعدها که دید برخی از افکار مرحوم شریعتی اشکالات اساسی دارد راهش را جدا کرد . شهید مطهری در مقام فکر بسیار حساس و دقیق بود و از اشکالات نمیگذشت .
یادم هست در قبل از پیروزی انقلاب با انجمن مهندسین و انجمن پزشکان که بیشتر افرادی تحت تاثیر نهضت آزادی بودند جلساتی داشتند ؛ شهید مطهری حاضر میشد ، بحث میکرد . همان زمان برخی از افکار مرحوم بازرگان در کتاب مطهرات در اسلام نقل کرده ، حالا چاپ شده ، مطالعه کردید .
مطهری در مقام نظر بسیار دقیق بود و خونش را در همین راه داد . وقتی میدید که برخی از افکار انتقادی در کشور بوجود میآید با همه وجود و با شجاعت به میدان میرفت . وقتی گروه فرقان آمد اسلام را آمیخته با مارکسیسم کند تفسیرهای قلابی و مارکسیستی ارائه میداد ایشان با شهامت به میدان آمد .
یک فردی در حسینیه ارشاد که نمیخواهم نامش را ببرم ، ایشان خیلی متأثر از او بود ، معتقد بود بسیاری از اشکالات در حسینیه ارشاد معلول کارهای او بود و برخی از انحرافاتی که بوجود آمده بود معلول کارهای اوست . ایشان خیلی در منزل از رفتار و موضع او شکوه داشت . این فردی که این قدر نسبت به مسائل عقیدتی عمیق حساس و با شجاعت به میدان میآمد وقتی انقلاب شد یک روز شنیدم همان فرد یک مسئولیت مهم گرفت ! حالا شهید مطهری در شورای انقلاب هست ، رئیس شورای انقلاب هم هست ، وقتی تشریف میبردند منزل من از ایشان پرسیدم شما که ایشان را میشناختید و خیلی هم از ایشان شکوه داشتید ، چطور چنین مسئولیتی را ایشان گرفت ؟ ایشان گفتند : در مقام عمل ممکن است درست کار بکند . حالا ما نباید در این زمینه سختگیری کنیم .
این نکته پندآموز هست . ما در زمینه افکار و نظر باید دقیق باشیم که افراد انحراف پیدا نکنند چون انحراف فکری بعد زاویههای بزرگ ایجاد میکند اما در مقام عمل گذشت باید باشد ، هر فردی ممکن است اشتباهی در زندگیش ، در زندگی سیاسیش داشته باشد ، نباید افراد را برای اینکه یک اشتباهی کرده دفنش کنند ، این مسلک بزرگان ما نیست . شهید بهشتی هم همین راه را داشت .
یادم هست که آن زمانی که حزب جمهوری اسلامی را ایشان با چه مجاهدتی تلاش میکرد سامان پیدا بکند ، فلشها همه رفت به فشار روی ایشان ، چون ایشان آدم مدیر و مدبری بود ، در آن واحد در سه چهار جبهه ساماندهی میکرد . برخی افراد بودند که به حزب متلک میگفتند و انحصار طلب میگفتند . بنی صدر هم از این حرفها زیاد میزد ، درونگرا ! خیلی به شهید بهشتی توهین میکردند ، حتی برخی از دوستان انقلاب .
من یاد کنم از شهید محمد منتظری ، اگر بخاطر داشته باشید او یک مزاج نسبتاً تندی داشت ، یک توقعاتی داشت ، برای اینکه حرکتهای انقلاب باید سریع انجام بشود و میگفت شهید بهشتی آدم متعددی است و یک روزنامه ای داشت او را با سخت ترین الفاظ مورد نقد قرار میداد . بعنوان یک فرد محافظه کار تخریبهای سنگینی میکرد و شهید بهشتی هیچ وقت به او چیزی نگفت ، تحمل میکرد . خیلی سعه صدر داشت .
یکی دو هفته قبل از شهادتش یک روزی شهید محمد منتظری رفت دیوان عالی کشور پیش ایشان ، آن زمان شهید بهشتی یک جلسهای در حزب داشت ، شهید بهشتی خیلی آدم دقیقی بود ، سر وقت در جلسات شرکت میکرد . در آن جلسه دیر آمد ، از ایشان پرسیدند : چطور شد شما دیر آمدید ؟ گفتند : من معذرت میخواهم ، محمد آقای ما آمده بود ، من دیدم باید او را ببینم . گفتند : محمد آقا کیه ؟ گفتند : محمدآقای منتظری ! همان کسی که در دو سال تو روزنامهاش به ایشان توهین میکرد ! ایشان گفت : با اینکه زمان نداشتم احساس کردم که اگر با ایشان ملاقات نکنم ایشان سر زده آمده شاید به ذهنش بیاید که من بخاطر این انتقاداتش نخواستم ایشان را ملاقات کنم ، نشستم حرفهایش را گوش بدهم . یکی از حضار از ایشان پرسید که خوب حالا این محمد آقا چه گفت ؟ گفت : این آقای محمد آقا – چقدر با لفظ محترمانه و عاطفی ، این محمد آقا – گفت : من اشتباه کردم ، آمد از شما معذرت خواهی بکنم .
حالا ببینید حقیقت انقلاب چگونه است ! همین محمد آقای منتظری توی این فاصله کوتاه همراه شهید بهشتی میشود و در همان جا به شهادت میرسد .
مشکلات برای شهید بهشتی کم نبود . او یک سپهر اندیشه داشت ، در عمل خیلیها را استفاده میکرد . یادم هست یک فردی بود با افکار شهید بهشتی یک زاویهای داشت و یک کمی رنگ و لعاب روشنفکرانه داشت ، گرایشات چپ اسلامی داشت و به حزب انتقاد میکرد .
یک روزی که ما مناظراتی در تلویزیون با جریانهای مختلف راه انداخته بودیم شهید بهشتی خیلی زودتر آمده بودند . ما تو محیط رادیو و تلویزیون قدم میزدیم و ایشان در مورد مانفیست حزب جمهوری اسلامی توضیح میدادند که اینگونه تشکیل شد ، حالا باید نیروهای ارزشمند در حزب بیایند ؛ همین برادری که روشنفکر مآبی داشت هم همراه ایشان بود ؛ من به شهید بهشتی گفتم : ایشان که برخی از نقدها را به حزب دارد باید یک قدری نصیحتش کنیم . ایشان گفت : نقد داشته باشد مشکلی نیست ، ما از این برادران حمایت میکنیم که مسئولیتهایی داشته باشند ، بین مقام عمل و مقام نظر تفاوت است ؛ در مقام نظر نباید از انحرافات گذشت اما در مقام عمل افراد اشتباهی دارند با رفتارمان باید مراقبت کنیم اشتباهاتشان را متوجه بشوند !؟
مسلک شهید بهشتی این بود ؛ مسلک شهید مطهری این بود ؛ این باعث میشود همبستگی زیاد بشود .
امروز ما بیش از هر زمان احتیاج به همبستگی داریم ، احتیاج به وحدت درونی در داخل کشور داریم ، نباید همدیگر را طرد کنند ، نه در سطح ملی ، نه در سطح منطقهای ؛ سلایق ممکن است مختلف باشد ، ما همه باید قبول بکنیم یک پیشوا ، یک رهبر مثل حضرت آیت الله خامنهای داریم ، از نیروهای هم باید استفاده کنیم ، نباید هر کسی به خاطر یک سلیقهای دیگری را طرد کند ، از او استفاده نکنیم .
گاهی مسائل منطقهای هم مشاهده میشود این مسائل منطقهای باید با همان شیوه فکر رهبران صدر انقلاب اسلامی مورد توجه قرار بگیرد .
این جلسه برای چیست؟ برای شهید بهشتی ؟ ببینیم شهید بهشتی چگونه عمل میکرد ؛ همه را به سمت راه صحیح کمک میکرد که در این مسیر قرار بگیرند ، طرد نمیکرد . اگر یک برادری در یک دورهای اشتباه سیاسی داشت نباید طردش کرد ، نباید بگویند ما در سیاست خیلی علامه هستیم ، دیگری را قبول نداریم . این مطلقگرایی اشکال دارد . هر کسی در راه انقلاب میگوید من گذشته خودم را میخواهم اصلاح کنم ، باید با افتخار از او استفاده کنیم ، باید به او جا بدهیم ، راه بدهیم ، نه طردش کنیم . اگر این روحیهای که من قدرش را میفهمم در مسیر شهید بهشتی ، شهید مطهری این جور بود ، حاکم شود آن وقت استعدادهای زیادی در کشور هست که مشکلات مردم را حل میکند ؛ این استعدادهای نخبگان برادران در دانشگاه ، جوانهایی که تحصیل کردند ، ظرفیت بالایی دارند ، این ظرفیتها می آیند پشت همین مشکلات مردم ؛ اما اگر این راه را نروید ، هرکس به سمتی برود که یکدیگر را حذف کنند این نخبگان نمیتوانند توی مسیر حل مشکلات درونی کشور تلاش بکنند .
ما با همین تحلیل اعتقاد داریم ، مجلس نهم و نمایندگان محترم باید امروز هم و غم شان این باشد که از این حواشی پرهیز کنیم ، به مسائل اصلی کشور بپردازند . یعنی مسائل معشیت مردم ، جلوگیری از گرانی و رونق تولید در داخل .
مجلس نهم دنبال مشاجرات فرعی نیست . تحمل زیادی دارند نمایندگان ، ممکن است ما در مجلس سلایق مختلف داشته باشیم اما روح حاکم بر مجلس یک روح معتدلی است که بتواند مشکلات واقعی مردم را درک کند ، کمک بکند به دولت که آنها حل بشود . البته جاهایی ما اشکالاتی ممکن است به روش دولت داشته باشیم که چرا مشکلات را زودتر حل نمیکنیم اما روحیه تعاون وجود دارد .
در همین چند هفته هم جلسات مستمری با مسئولین وزرای مربوطه در بخشهای کشاورزی ، صنعت و ابعاد مختلف دیگر گذاشته شد که همین مسائل جاری مردم بحث بشود . نمایندگان شما حامل مشکلات شما هستند در مجلس . اگر گاهی دادشان در مجلس در میآید کینهای نسبت به کسی ندارند ، میخواهند حرف شما را به مسئولین برسانند که آنها متوجه بشوند که در منطقهای که آنها نماینده شان هستند چه مشکلاتی وجود دارد . تلاش این است که مجلس نهم ان شاءالله با همین مسلک که افکار مختلف ولایی ، اگر اختلافات درونی هم دارند اختلافات شان را فعلاً کنار بگذارند با همین روحیه ولایی تلاش بکنند به مسائل اصلی مردم بپردازند .
امیدواریم که ان شاءالله این تلاشها مأجور بشود و با همین همت وقت خودشان را مسئولین صرف همین مشکلات جاری کشور بکنند که قطعاً اگر ما این مرحله را با پایداری عبور بکنیم ایران به فضل الهی یک سربلندی و سرافرازی ماندگار پیدا خواهد کرد . والسلام .
نظرات
بدون نظر