نامه ای که نخوانده ایم یا به آن عمل نمی کنیم
توصیه امام علی (ع) به مالک

گیلانیان : وقتی امیرالمومنین علی (درود خدا بر او باد) مالک اشتر نخعی را به امارت مصر منصوب کرد، به او فرمانی در قالب یک نامه نوشت. این نامه از مهمترین اسناد سیاسی حقوق اسلامی در تفکر شیعه درباره حکومت و حقوق بشر محسوب می شود. هر روز قسمتی از این نامه را در خبرآنلاین مرور خواهیم کرد:
” ای مالک، بدان که تو را به بلادی فرستادهام که پیش از تو دولت ها دیده، برخی دادگر و برخی ستمگر.
بدان که مردم در کارهای تو به همان چشم مینگرند که تو درکارهای حاکمان پیش از خود مینگری و درباره تو همان چیزی را می گویند که تو درباره حاکمان قبل از خود میگویی.
اگر می خواهی بدانی که نیکوکاری بدان که نیکوکاران را از آنچه خداوند درباره آنها بر زبان مردم جاری ساخته، می توان شناخت. باید بهترین اندوختهها در نزد تو، اندوخته کار نیک باشد. پس در مقابل هواهای نفس خود بایست و بر نفس خود، در آنچه برای او روا نیست، بخل بورز که بخل ورزیدن بر نفس، انصاف دادن است در آنچه دوست دارد یا ناخوش میشمارد.
مهربانی به مردم و دوست داشتن آنها و لطف در حق ایشان را شعار دل خود بساز. چونان حیوانی درنده مباش که خوردنشان را غنیمتشماری، زیرا آنان دو گروه اند:یا همفکر و هم عقیده و همکیشان تو هستند یا اگر هم عقیده با تو نیستند اما انسان هستند و در آفرینش با تو یکی هستند.
از آنها خطاها سر خواهد زد و علت هایی برای مردم به وجود می آید که به عمد یا خطا، لغزش هایی می کنند. آنگاه با عفو و بخشایش با آنها برخورد کن. همانگونه که دوست داری که خداوند نیز تو را از مورد عفو و بخشایش قرار بدهد. زیرا تو برتر از آنها هستی و آنکه تو را بر آن سرزمین ولایت داده، برتر از توست و خداوند برتر از کسی است که تو را ولایت داده است. خداوند خواسته تا تو کار مردم را راه بیندازی تو را با این شیوه آزمایش می کند.
یادت باشد که اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش نکن ، شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی… ”
آیا شیعه نباید برای چنین نامه ای و چنین مولایی به خود ببالد.
ای مالک!
“هرگز در خشم به مردم که تو امکان پرهیز از آن را داری، شتاب نکن و مگو که من رئیس و حاکم و امیر آنها هستم و باید فرمان من اطاعتشود. زیرا، چنین پنداری سبب فساد دل و سستی دین و از بین رفتن نعمتها می شود.
هرگاه از ریاست و حکومت و سلطه و قدرتی که به مردم داری احسای غرور کردی، به عظمت ملک خداوند بنگر که برتر از توست و بر کارهایی تواناست که تو توانایی آن را نداری. این نگریستن، سلطه و سرکشی تو را آرام می کند و تندی و خشونت و اخلاق ریاستی تو را بر مردم فرو میکاهد و عقل و خردی را که به خاطر این خشونت و سرکشی، در تو گریختهاست، به تو باز میگرداند….”
خبرآنلاین
نظرات
بدون نظر