شانزدهمین استاندار گیلان کیست؟

گیلانیان : هنوز گزینههای مطرح برای وزارت کشور دولت حسن روحانی تنها در حد حدس و گمان است؛ با اینحال بازار گمانهزنیها برای استاندار جدید گیلان داغ است و هر روز داغتر هم میشود. این روزها بازار رزومه نویسی و جمعآوری رزومهها هم پررونق است. گاهاً کسانی روزمه میدهند و میگیرند که تا روز شنبه بعد از انتخابات، هیچ ارادتی به دولت “تدبیر و امید” نداشتهاند.
یکی از اتفاقاتی که در دولت محمود احمدینژاد رخ داد، افزایش قدرت استانداران بود؛ بهطوری که در حال حاضر این پست از اهمیتی بهمراتب بالاتر نسبت به دولتهای قبل برخوردار است.
در دولت نهم با به حاشیه رفتن سازمان مدیریت و برنامهریزی در استانها و تبدیل آن به یک معاونت در استانداری، قدرت استانداران بسیار زیاد شد.
در دولتهای قبل معروف بود که قدرت رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی یک استان از یک معاون وزیر بیشتر است. اما با انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی، سرانجام آرزوی بسیاری از استانداران برآورده شد و تنها مانع موجود برای تصمیمات سلیقهای از سر راه آنها برداشته شد.
گفتنی است، در جلسات هیأت دولت در استانها، طرحهای سلیقهای مطروحه در جلسات از سوی سازمان مدیریت و برنامهریزی هر استان با مخالفت و نقدهای کارشناسی جدی روبهرو میشد. برخی طرحها یکشبه با خواهش و التماس مسئولین با نفوذ استانی و نظر مساعد رئیس جمهور تصویب میشد، اما پشت درهای سازمان مدیریت و برنامهریزی متوقف میماند و به نتیجه نمیرسید!
استانداران جدید تحمل این وضع را نداشتند و بهدنبال پیاده کردن برنامههایشان بودند. این قدرت رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی در استانها برای استانداران کمتوان دولت نهم گران بود و همواره به آن اعتراض میکردند و تا انحلال آن پیش رفتند!
با رفتن عضو باانضباط کابینه، استانداران به قدرت قابل ملاحظهای دست یافتند؛ قدرتی که برای بسیاری از دولتمردان، تکیه زدن بر این سمت را جذابتر از گذشته کرده است. هرچند نباید به این جذابیت موقت دل خوش کنند؛ چرا که با راهاندازی مجدد سازمان مدیریت و برنامهریزی، احتمالاً وضعیت به روال سابق باز خواهد گشت.
به هر رو در گیلان همواره این موضوع که استاندار باید “بومی” باشد، بحث داغی است. پس از انتصاب استاندار “بومی” و ناکارآمدی آن، همگی بهدنبال یک استاندار “غیربومی” هستند و بعد دوباره عطش یک استاندار “بومی” بهوجود میآید. این سیکل معیوب سالهاست که ادامه دارد. اگر هم زمانی شعار “نخبهگرایی” مطرح شود، در کوتاهترین زمان ممکن، روند منحرف شده و باندهای قدرت سریعاً وارد فاز تصمیمسازی برای دولتمردان پاستور و فاطمی میشوند.
نبود گیلانیهای قدرتمند در دولت مرکزی همیشه باعث میشده که لابیگریهای همسطح در چند جهت بهترین حالت را رقم نزند و مشکلاتی بهوجود آورد. اما ظاهراً اینبار اینگونه نیست!
پیش از این، حضور یک گیلانی بهعنوان وزیر هدف بود، ولی حالا یکی گیلانی به همت خود، از ارکان دولت “تدبیر و امید” است و خوشبختانه علاقهاش به سرزمین مادری به قوت خود باقی است. اگر پیش از این، تمام توانمان تنها کسب کرسی یک وزارتخانه نهچندان مهم بود، حالا بهراحتی یکی از مهمترین پستهای دولت جدید، نصیب یک گیلانی خواهد شد.
شایسته است بهجای تنگنظری و لجبازیهای مرسوم در گیلان، بپذیریم محمدباقر نوبخت، مرد شماره یک گیلان در دولت حسن روحانی است. از او تمام قد حمایت کنیم و از پتانسیل او برای به کرسی نشاندن یک استاندار توانمند در گیلان بهره ببریم.
منبع : لاهیک
تا جایی که ما از کارگروه تعیین وزرا خبر داریم، کارگروهی که زیر نظر آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی و با تأیید رهبری، وزرا و استانداران را نهایی کرده است، آقای نوبخت وزیر اقتصاد و دارایی و آقای شجاع استاندار گیلان است.