الهام:
طرح مهرآفرین کاملا قانونی و لازمالاجراست

مرور روزنامههای بیست و چهارم اردیبهشت
در روزی که اخبار سیاسی روزنامهها تحت تأثیر برآوردهای آینده فضای انتخابات و نیز تحلیل رفتار انتخاباتی طیفهای گوناگون سیاسی در روزهای گذشته است، آینده اقتصاد کشور، نرخ ارز و سرنوشت بودجه نیز مسائل بسیار مهمی هستند.
اصولگرایان در انتخابات چه میکنند؟
روزنامههای امروز به راه ناهموار اصولگرایان پرداختهاند. در حالی که در بیشتر روزنامهها آمده که آیتالله مصباح بر انتخاب لنکرانی به عنوان یک گزینه شایسته و اصلح تأکید کرده و اظهار داشت: اگر همه حوادث عالم هم بیاید ما سر سوزنی از اراده خود عقب نشینی نخواهیم کرد؛ روزنامه قانون در مطلبی در تحلیل بررسی چالشهای جناح اصولگرا در دستیابی به کاندیدای نهایی نوشته است: «همیشه شعبون، یک بار هم رمضون»؛ این ضرب المثل قدیمی حکایت این روزهای سیاست کشورمان است و شتری که مدتها دم خانه اصلاح طلبان خوابیده بود، الان دم خانه اصولگرایان جای خوش کرده. ماشین بنزی که آخرین ساعات ثبت نام وارد خیابان فاطمی شد، بازی چند ساله اصولگرایان را به هم ریخت. مسافر این بنز با اینکه اصالتا اصولگراست، از او به عنوان منجی اصلاح طلبان نامبرده میشود، هر چند خود میگوید برای نجات کشور از وضع موجود پا به عرصه رقابت انتخاباتی گذاشته است. هاشمی رفسنجانی ۷۹ ساله با ثبت نام در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری امید و آرامشی وصف ناپذیر به اردوگاه اصلاح طلبان تزریق کرد. طنز تاریخ اینجاست؛ افرادی که در دولت اصلاحات، تندترین انتقادات را به هاشمی روا داشته بودند، حال او را ناجی میبینند.
قانون ادامه داده است که همچنان مشایی امید دولت است و آیتالله مصباح از گزینه مورد نظر خود یعنی لنکرانی کوتاه نمیآید. در چنین شرایطی، سعید جلیلی دبیر شورایعالی امنیت ملی و رئیس تیم مذاکره کننده هستهای ایران از چهرههای اصولگراست که بدون اعلام نظر قبلی در واپسین ساعات ثبت نام پا به عرصه انتخابات گذاشت. جلیلی در مذاکرات جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی که از گروههای جوان اصولگراست به عنوان یک گزینه مطرح بود. اما بعد از انتخاب علیرضا زاکانی، دیگر خبری از جلیلی نشد تا اینکه سعید جلیلی روز جمعه در انتخابات ثبت نام کرد. از جلیلی بعنوان یک کاندیدای خاص نامبرده میشود و طی دو روز گذشته علی اکبر ولایتی و غلامعلی حدادعادل گفته اند که در صورتی که بدانند رأی او بالا میرود از انتخابات کنار میکشند هر چند که حسین مظفر، رئیس ستاد انتخابات ائتلاف پیشرفت گفته است که به نفع جلیلی کنار نخواهند کشید. در همین حال شنیدههای خبرنگار قانون حکایت از گلایههای حمید رسایی از لنکرانی دارد که چرا حاضر به انصراف به نفع جلیلی نیست؟
روزنامه خورشید که تمام صفحه سوم خود را به حمایت از مشایی و رویکرد انتخاباتی دولت اختصاص داده است، در مطلبی با تیتر «آیا جلیلی نامزد نهایی اصولگرایان است؟» نوشته: از حدود یک سال و نیم قبل شنیده میشد که برخی محافل خاص در طراحیهای خود نسبت به کنار کشیدن چهرههای شاخص اصولگرایی به نفع سعید جلیلی ابراز تمایل کردهاند. با وجود این به نظر میرسد، انتخاب سعید جلیلی به عنوان نامزد نهایی اصولگرایان منهای جبهه پایداری، با چالش قابل توجهی رو به رو نخواهد بود به خصوص که علی اکبر ولایتی به عنوان یکی از مدیران هاشمی رفسنجانی مطلقا قابلیت رقابت با وی را ندارد و حداد عادل با وجود ثبت نام بی انگیزه نشان داده است. در این میان تنها احتمال مقاومت از جانب محمد باقر قالیباف وجود خواهد داشت؛ مردی که پس از شکست در انتخابات سال ۸۴، به مدت ۸ سال ستادهای انتخاباتیاش را فعال نگه داشته است. با وجود این به نظر میرسد پدرخواندههای اصولگرایی همواره ابزارهایی برای کنار گذاشتن چهرههای سرکش در اختیار خواهند داشت.
آینده سیاسی و انتخاباتی هاشمی چگونه خواهد بود؟
اعتماد در شماره امروز خود به انشعاب محتمل در اردوگاه اصولگرایان در نتیجه ورود هاشمی رفسنجانی به صحنه انتخابات پرداخته است و نوشته: سخنان حمایت آمیز افرادی مانند بادامچیان از حضور هاشمی رفسنجانی اما بر شعاع تنش در اردوگاه اصولگرایان خواهد افزود تا اردوگاه این جناح بیش از پیش، ایام سخت تری را مقابل خود ببینند. آنها از یکسو با آمدن سعید جلیلی، گره کور دیگری را در معادلات و برنامه ریزیهای انتخاباتی خود میبینند و از آنسو با چهره برجسته یی همچون هاشمی رفسنجانی مواجهاند. بر همین اساس اگرچه بادامچیان از آمدن هاشمی استقبال میکند اما محسن کوهکن، رییس واحد سیاسی جبهه پیروان خط امام و رهبری که دبیرکلی آن با حبیب الله عسگراولادی است در اظهاراتی بر خلاف بادامچیان میگوید: «هاشمی رفسنجانی نباید نامزد میشد و به هیچ وجه از او حمایت نخواهیم کرد».
همزمان با مخالفت دبیر کمیته سیاسی جبهه پیروان و رهبری، محمد نبی حبیب، دبیرکل حزب مؤتلفه هم از انتخاب «نامزد واحد» اصولگرایان با راهنمایی و هدایت جامعتین خبر داده است. محمد نبی حبیبی با بیان اینکه پایبند به توافقات در فرآیند تصمیم گیری اصولگرایان هستیم، گفته است: «انشاءالله اصولگرایان به عنوان اصلی ترین ضلع رقابت با یک نامزد به صحنه رقابت میآیند و حزب مؤتلفه اسلامی این گزینه را تبلیغ میکند». این اظهارات دبیرکل مؤتلفه نشان میدهد که این جناح با آمدن هاشمی رفسنجانی به سختی میتواند به تصمیم واحدی برسد و حتی مفروض به معرفی یک کاندیدا به عنوان نامزد نهایی، برخی از اعضای این جناح در قامت حزبی خود به حمایت از آن کاندیدای واحد خواهند پرداخت و در قامت حقیقی خود به تبلیغ هاشمی رفسنجانی میپردازند تا مشخص شود که آمدن هاشمی در انتخابات میتواند شخصیت حقیقی و حزبی برخی از نامداران این جناح را رودروی یکدیگر قرار دهد. اما حضور هاشمی و پیروزی احتمالی او در انتخابات با توجه به حمایتهای افراد صاحب موقعیت جناح اصولگرا نه تنها میتواند کلیت این جناح را از خطر حذف همیشگی نجات دهد که میتواند فصل نوینی را برای این جناح به ارمغان بیاورد.
از دید این روزنامه بخشی از اصولگرایان اکنون در دوراهی سرنوشت به سر میبرند و شرایط موجود، تصمیم گیری نهایی را برای اصولگرایان به شدت دشوار کرده است چرا که آنان هم باید پاسخی اقناعی برای افکار عمومی ناراضی از عملکرد دولت سوپر اصولگرای محمود احمدی نژاد بیابند و هم آنکه در چنین ساحتی به رقابت با هاشمی رفسنجانی و کاندیدای دولت بنشینند اما بواقع کدام دسته از اصولگرایان میتوانند به حیات سیاسی خود امیدوار باشند: آنان که با آمدنهاشمی، لبخند بر لبانشان آمد یا آنانی که با نام سعید جلیلی میخواهند با هاشمی زورآزمایی کنند؟
این در حالی است که وطن امروز نیز در مطلبی به قلم مهدی محمدی و با عنوان آقای هاشمی! نتیجه را میپذیرید؟! نوشته است: تعداد سؤالهایی که آقای هاشمی باید به آنها جواب دهد، سر به چند هزار میزند. فهرست کردن این سؤالات هم پرزحمت است و هم نالازم، چرا که ظاهرا آقای هاشمی به صحنه نیامده که به سؤالی جواب بدهد.
وی ادامه داده است که ما فقط یکی از مواریث ایشان را بیرون کشیدهایم و میخواهیم آن را جلوی چشم ملت بگذاریم. آن سوال این است: آقای هاشمی! فرض کنیم انتخابات را باختید؛ نتیجه را میپذیرید؟
وی با مرور واکنش رفسنجانی به نتایج انتخابات در سالهای ۸۴ و ۸۸ نوشته است: سادهترین جوابی که میتوان از قول آقای هاشمی به این سوال داد این است: نه!
محمدی در پایان نتیجه گرفته است که: در کجای این سابقه کوچکترین تضمینی است که بر مبنای آن بتوان به هاشمی اعتماد کرد که نتیجه انتخابات را خواهد پذیرفت و اگر هم اعتراضی داشت آن را از مجاری قانونی پیگیری خواهد کرد؟ چرا نباید فکر کنیم هاشمی دوباره دبه درمیآورد، بخشی از سرمایه رأی خود را به سرمایه آشوب تبدیل میکند و فرزندان و اطرافیانش هم تا میتوانند و با استفاده از هر ظرفیتی که دارند در این آتش خواهند دمید؟
کیهان نیز امروز هاشمی رفسنجانی را سوژه مهمترین مطلب خود کرده است. محمد ایمانی باز هم در بخشی از یادداشتی که در پایان از ناقص بودن آن گفته و وعده داده است در آینده آن را کامل خواهد کرد و با عنوان «تردید هاشمی از کجاست؟» در ستون یادداشت روز کیهان نوشته است: هاشمی نه تنها از اصلاحطلبان و عقبه اپوزیسیونی آنها خاطرجمع نیست، بلکه حتی از فائزه و مهدی هاشمی نیز در درون خانواده اطمینان خاطر ندارد. محبت پدر و فرزندی و تاثر از بازداشت آنان به جای خود! اما این تعبیر هم از فائزه هاشمی است که ۲۰ فروردین ۹۲ از «دوستان بهایی و سازمان مجاهدین [منافقین] و لائیک خود در زندان» خبر داده و گفت «بابا گلههای طرف مقابل را منتقل کرد که چرا به مجاهدین، منافقین نمیگویم یا چرا روابط خوبی مثلا با مجاهدین [سازمان تروریستی منافقین] و بهاییها دارم». آیا این گلایه خود هاشمی نیز که توسط منافقین ترور شد، نیست؟ همین مضمون در فایلهای صوتی منتشره از مهدی هاشمی با مضمون تلاش برای ایجاد تقابل میان پدر و جمهوری اسلامی و «ایستادن مقابل نظام» به تصریح به چشم میخورد.
ایمانی ادامه داده است: هاشمی میداند که نمیتواند چشم به حمایتهای متواتر و مستدل طیفهای گوناگون ضد انقلاب ببندد یا حقیقت رویارویی انقلاب ـ ضد انقلاب را در حباب تنگ دو قطبیهای جعلی نظیر «هاشمی ـ احمدینژاد» جا دهد. … و بالاخره آقای هاشمی به خاطر میآورد که در مصاحبه با صادق زیباکلام گفت «یک بار همین آقایان جلاییپور، شمسالواعظین و سازگارا در اوج قضایای ۷۸ وقت گرفتند و آمدند همین جا نشستند و حرفهایی زدند و گفتند مطالبات مردم از حد گذشته و این گونه نمیشود دیگر به حاکمیت ادامه داد. من به آنها گفتم شما روی همین امواج که خیال میکنید مال شماست فعلا سوار شدهاید اما اینگونه فکر نکنید و خودتان را به جایی نیندازید که نتوانید بعدا بلند شوید. نظام و حاکمیت این جوری است و همین جورها میماند. نظام وقتی احساس خطر کند، کار خودش را میکند چون به اندازه کافی میتواند خیابانها را پر کند. همینطور که در ۲۲ بهمن و انتخابات کرد. ابزاری دست حکومت است و اگر بخواهند شلوغ کنند، برخورد میکند. به علاوه مردم طرفدار نظام هم به اندازه کافی برخورد میکنند».
قبل از همه نامزدهای طیف دولت شروع به کنارهگیری کردند
روزنامه ایران امروز در سرمقاله خود به قلم محمد جعفر بهداد سراغ اصولگرایان رفته و در مطلبی با تیتر «باز هم احمدینژاد» نوشته است: ساعت ۱۸ روز شنبه مورخه ۲۱/۲/۹۲ که سپری شد، اخبار پراکندهای از پریشانحالی عدهای به گوش میرسید که حالشان به دو علت بد شده بود. یکم: باید به هزاران مخاطب خود درباره تحلیل و پیشبینی غلط شان توضیح میدادند و اعتبار از دست رفته خود را به گونهای ترمیم میکردند. دوم: با انتخاباتی که حالا آقای هاشمی رفسنجانی نامزد آن شده، چه کنند؟ این جماعت که به رغم ساعتها بحث و تبادل نظر راجع به سناریوهایی نظیر «اگر هاشمی رد صلاحیت شود»، «اگر مشایی رد صلاحیت شود»، «اگر هاشمی و مشایی رد صلاحیت شوند»، «اگر مشایی و هاشمی تایید صلاحیت شوند» اینک جز سردرگمی و یا خیالبافیهای کودکانه درباره وزن و پایگاه اجتماعی خود، به نتیجهای مشخص و قابل اعتماد نرسیدهاند.
در مقابل، از دو سال پیش دکتر احمدینژاد با قاطعیت اظهار میکرد آقای هاشمی رفسنجانی برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد خواهد شد و زیر فشار «اگر» و «اما»هایی که در نقض این پیشبینی مطرح میشد، کمترین نرمش و انفعالی نشان نمیداد. ایشان در اوج بداخلاقیهای گسترده و همه جانبه مدعیان وفاداری به ولایت فقیه، همواره تأکید میکرد «این بیچارهها نمیدانند چه سرنوشتی در انتظار کشور است» یا میگفت «همین ماها که متهم به مخالفت با رهبری هستیم، آخرش باید از ولایت و رهبری دفاع کنیم». اما اصولگراها وقتی از تاکید دکتر احمدینژاد بر قطعیت نامزدی آقای هاشمی رفسنجانی خبردار میشدند، با نوعی ریشخند اظهار میکردند: میخواهد خطر هاشمی را مطرح کند تا مشایی را به ما تحمیل نماید! بعضی از آنها نیز البته با طرح موضوع «انحراف خطرناکتر از فتنه» درصدد برآمدند تا به زعم خود پاسخ قاطعی به دکتر احمدینژاد بدهند و در واقع بر عزم خویش برای جلوگیری از تداوم مدیریت احمدینژاد بر کشور و رقم زدن پیروزی خود در مسیری هموار و بیدردسر تأکید کنند اما این عده در وضعیت فعلی باید چه کنند؟
اصولگراها، ناامید از رد صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی، در حال تجمیع نفرها و عددهای خود هستند تا بلکه در این شرایط پرمخاطره، فرصتی برای کشور فراهم و تهدیدی را از این مملکت دورسازند. ای کاش به جای آنکه آقای هاشمی رفسنجانی کشور را به شرایط سال ۸۴ بازگرداند، اصولگراها غیرت و درایت به خرج دهند و خطای چهار سال گذشته خود را در همین فرصت کوتاه جبران کنند. در غیر این صورت همه نگاهها به نیروی فداکار انقلاب اسلامی یعنی محمود احمدینژاد دوخته خواهد شد تا در این پیچ تاریخی، نقش ماندگاری را ـ به فضل الهی ـ ایفا کند. چنین باد.
این در حالی است که شرق درباره روند نامنویسی و سپس کنارهگیری نامزدهای نزدیک به دولت نوشته است: حضور دولت با این تعداد از مشاوران، معاونان، وزرا و استانداران در عرصه انتخابات، تحلیلهای متفاوتی را در بین سیاسیون داشت. برخی معتقدند دولت با لشگرکشی به انتخابات و ثبتنام برخی چهرههای خاص که سابقه کیفری داشته و دوران زندان خود را هم به صورت کامل سپری نکردهاند، قصد دارد هزینه شورای نگهبان در ردصلاحیتها را افزایش دهد. در مقابل برخی عنوان میکنند از آنجا که دولت نسبت به تایید صلاحیت گزینه اصلی خود (اسفندیار رحیممشایی) مطمئن نیست، کاندیداهای سایه را نیز به میدان آورده است تا با ردصلاحیت مشایی بتواند با چهره دیگری وارد انتخابات شود. در همین راستا برخی تحلیلگران معتقدند انصراف محمدرضا رحیمی، معاون اول احمدینژاد به این دلیل بوده که دولت اعلام کند تا پایان بر سر کاندیداتوری مشایی اصرار دارد و گزینه جایگزین ندارد.
اعتماد نیز در بررسی چرایی تغییر استراتژی جریان دولت در مورد انتخابات به نقل از امیر محبیان نوشته است: درباره اینکه چرا دولت در ابتدا با چند کاندیدا وارد میدان انتخابات شد و بعد به سرعت آن کاندیداها غیر از گزینه اصلی در حال انصراف دادن هستند میتواند گمانههای متفاوتی مطرح باشد. به نظر من آقای احمدی نژاد و جریان ایشان در ابتدا ترجیح داد با چند کاندیدا وارد میدان شوند که در صورت رد صلاحیت آقای مشایی که در واقع گزینه اصلی ایشان است گزینههای دیگری هم به عنوان آلترناتیو آقای مشایی و کاندیدای دولت در انتخابات حضور داشته باشند.
اما با توجه به انصراف آقای رحیمی، معاون اول رییس جمهور و همچنین آقای جوانفکر، مشاور رسانه یی ایشان از کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری این احتمال میرود که استراتژی دولت تغییر کرده و جریان آقای احمدی نژاد بنا دارد با یک کاندیدا که همان کاندیدای اصلی خودش است به میدان بیاید. شاید این استراتژی با هدف بالابردن هزینه رد صلاحیت آقای اسفندیار رحیم مشایی توسط جریان دولت تعیین شده باشد که در واقع دولت میخواهد با این کار تا جایی که میتواند مانع از رد صلاحیت آقای مشایی شود. البته احتمال دیگری هم که میتواند وجود داشته باشد اینکه این کاندیداها به صورت خود خواسته و بدون هماهنگی با آقای احمدی نژاد ثبت نام کرده اند و بعد با مخالفت ایشان مواجه شده اند و برای همین به سرعت از کاندیداتوری شان انصراف داده اند.
احتمال دیگری که در اینجا مطرح است اینکه ممکن است آقایان رحیمی و جوانفکر پیشاپیش رد صلاحیت شدن خود توسط شورای نگهبان را محتمل دیده اند و برای همین انصراف خود از کاندیداتوری را ترجیح داده اند. یعنی با توجه سابقه کیفری آقای جوانفکر و همین طور وجود برخی حاشیهها و مسائلی که درباره آقای رحیمی وجود دارد احتمال رد صلاحیت شان هست و برای همین تصمیم گرفته اند قبل از اعلام نظر رسمی شورای نگهبان خودشان پیشاپیش میدان رقابت انتخابات ریاست جمهوری را ترک کنند. اما به نظرم این احتمال چندان قوی نیست چرا که هر دوی آنها در زمان ثبت نام شان از حواشی و پروندههایی که دربارهشان مفتوح است مطلع بوده اند اما با این وجود اقدام به ثبت نام کرده اند. بنابراین به نظر میرسد استراتژی جریان آقای احمدی نژاد در ابتدا این بود که با چند کاندیدا وارد میدان شود تا هزینه ردصلاحیت کاندیداهای دولت را بالا ببرد اما در شرایط فعلی با تغییر استراتژی خود تصمیم گرفته به صورت تک کاندیدایی وارد میدان شود و شخص اسفندیار رحیم مشایی را به عنوان تنها کاندیدای جریان دولت به میدان بفرستد.
الهام: طرح مهرآفرین کاملا قانونی و لازمالاجراست
قانون در میان اخبار ریز و درشت امروز به سخنان الهام سخنگوی دولت در مورد ابطال نشدن مصوبات ملغی شده «لاریجانی» پرداخته است. این روزنامه نوشته است: «مهرآفرین» نام طرحی است که بر اساس آن مقرر شده دولت شرایط استخدام حدود ۵۰۰ هزار نفر نیرو را فراهم آورد، اما از زمان اعلام این طرح مخالفهایی از سوی نمایندگان مجلس و منتقدان مطرح شده و حتی بعضا آن را با استناد به برنامه پنجم غیر قانونی میدانند و علی لاریجانی نیز طی نامهای خطاب به احمدینژاد اعلام کرد این طرح خلاف قانون است. با این حال معاون توسعه انسانی رئیسجمهور، از ابطال نشدن مصوباتی که “لاریجانی” تاکنون آنها را مغایر با قانون دانسته است، خبر داد.
دیوان محاسبات کشور نیز اعلام کرده اگر کسی طرح مهرآفرین را اجرا کند مجرم شناخته میشود که غلامحسین الهام در این باره گفته این حرف بسیار تعجبآور است که کسی را در انجام امور اداری مجرم بشناسند. الهام با اشاره به خلاف قانون دانستن قوانین از سوی رئیس مجلس گفت: مصوبهای که لاریجانی خلاف قانون بداند، ابطال نمیشود زیرا آن مصوبه طبق خود قانون عادی اجرا میشود.وی تصریح کرد: اگر دولت اصلاح نکرد، مواردی که مغایر اعلام شود، ملغیالاثر میشود و بقیه موارد و بندهای آن نیز بر سر جای خود هستند. وی در خصوص معتبر شدن مواردی که مجلس آنها را مغایر قانون میداند گفت: این مصوبات که مجلس آنها را ملغیالاثر اعلام میکند، بعد از آنکه در دولت اصلاح شود، مجدد معتبر شناخته شده و قابل اجرا خواهد بود. معاون توسعه انسانی رئیسجمهور افزود: آخرین نسخه طرح مهرآفرین به مجلس ارسال شده و هیچ ایرادی به آن نگرفتهاند، اکنون این طرح در چارچوب آخرین اصلاحات آن کاملا قانونی و لازمالاجراست.
لاریجانی، نرخ ارز را به «کمیسیون تلفیق» برگرداند
روزنامه شرق از پیشبینی ماندن دلار ۲۴۵۰ تومانی خبر داده است. این روزنامه با توجه به مسائل مطرح در جلسه دیروز مجلس نوشته است: در اولین روز بررسی لایحه بودجه در مجلس، علی لاریجانی فرمان برگشت نرخ ارز دوهزارو۴۵۰ تومانی به کمیسیون تلفیق را صادر کرد و به همین دلیل اعضای این کمیسیون روز گذشته برای دومین بار تشکیل جلسه دادند تا به دستور رییس مجلس قیمت ارز در بودجه و مکانیزم تعیین آن را بررسی کنند. ایراد اصلی که به ارز دوهزارو۴۵۰ تومانی وارد شد بیشتر حول محور عبارت «نرخ روز» بود که برخی از نمایندگان مانند علیرضا محجوب پیشنهاد حذف این عبارت را از متن بند مربوطه دادند زیرا از نگاه آنان مغایر با قانون برنامه پنجم بود و برخی هم مانند رضا عبداللهی فروش مبالغ ارزی حاصل از صادرات نفت خام به نرخ ارز شناور مدیریتشده را مطرح کردند که هر دوی این پیشنهادات با مخالفت مواجه شد.به گزارش ایسنا، در این هنگام رییس مجلس خطاب به نمایندگان گفت: «اینکه نرخ روز را از این بند حذف کنیم هم تکلیف را روشن نمیکند و اگر قرار باشد این ارز به نرخ روز پیشبینی شود یعنی سه هزارتومان خواهد بود». او افزود: «تکلیف قوهمجریه را روشن کنید و قانون را گرد ننویسید که هرکس تفسیری از آن کند. در حال حاضر این بخش مبهم است و اگر در ذهن شما این است که نرخ مبادلهای برای ارز حاصل از فروش نفت پیشبینی شود، هیاتی را مشخص کنید که این نرخ مبادلهای را تعیین کند». در اوایل اردیبهشت ماه در جریان بررسی لایحه بودجه در کمیسیون تلفیق، ارقام هزار و ۷۰۰، دوهزار، دوهزار و ۲۰۰ و دوهزار و ۴۵۰ تومان برای محاسبات نرخ ارز در بودجه مطرح شده بود که نهایتا رقم دوهزار و ۴۵۰ تومان تصویب شد که با بازگشت این نرخ به کمیسیون تلفیق نرخ دوهزار و ۴۵۰ تومانی تا روز تصویب مجدد معلق شد. دولت در لایحه بودجه سال جاری نظام ارزی کشور را شناور مدیریتشده اعلام کرده است. بر این اساس دولت مکلف است نرخ ارز را حول و حوش دوهزار و ۴۵۰ تومان نگه دارد یعنی زمانی که نرخ ارز از این میزان بالاتر رفت با تزریق ارز بیشتر نرخ دلار را تا دوهزارو ۴۵۰ تومان پایین بیاورد و زمانی که نرخ ارز از این رقم پایینتر آمد، با جمعآوری دلار از سطح بازار، قیمت ارز را تا دوهزار و ۴۵۰ تومان بالا ببرد.
با این حال برخی نمایندگان مجلس در گفتوگو با «شرق» دلایل برگشت ارز دو هزار و ۴۵۰ تومانی به کمیسیون تلفیق را به صورت جداگانه اعلام میکنند. عضو کمیسیون برنامه بودجه و محاسبات مجلس در خصوص علت ارجاع بند ارزی لایحه بودجه به کمیسیون تلفیق میگوید: «نمایندگان مجلس بر تکنرخیشدن ارز، تأکید دارند و ریاست مجلس هم بر این موضوع تأکید موکد دارد». غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی ادامه میدهد: «در سال گذشته اقتصاد ما با ارز چندنرخی مواجه بود و از این محل رانت زیادی به وجود آمده بود، بنابراین نمایندگان در بحث نرخ ارز در بودجه با حساسیت بیشتری وارد شدند».
سیدناصر موسویلارگانی درخصوص علت بازگرداندن بند لایحه در مورد نرخ ارز به «شرق» گفت: «در لایحه بودجه ارز به صورت مدیریت شناور شده دیده نشده بود. به همین دلیل ریاست مجلس بعد از بررسی بندهای مربوط به ارز، دوباره آن را به کمیسیون تلفیق بازگرداند، تا بعد از بررسی مجدد دوباره برای رایگیری به صحن علنی مجلس برود». این نماینده مجلس در مورد نظر پارلماننشینان کشور در مورد نرخ ارز بودجه گفت: «نرخ خاصی در نظر نیست و قرار است در مورد آن در جلسه آتی کمیسیون تلفیق به نتیجه برسیم».
هادی حقشناس، نماینده دوره هفتم مجلس با استناد به همین نکته به «شرق» میگوید: «از آنجایی که نظام ارزی کشور شناور مدیریت شده است، تغییر نرخ ارز در کمیسیون تلفیق به هیچ وجه امکان ندارد». او در خصوص برگشت نرخ دو هزار و ۴۵۰ تومانی به کمیسیون تلفیق برای بررسی بیشتر هم میگوید: «برخی واژهها اصلاح میشوند اما نرخ ارز تغییر نمیکند. زیرا اگر قرار باشد نرخ ارز به نرخ روز تعیین شود، تمامی درآمدها و هزینههای دولت شناور خواهند بود؛ بدین معنا که روزانه تغییر میکنند. اما نظام ارزی شناور مدیریتشده این امکان را فراهم میکند تا هزینهها و درآمدهای دولت بدون تغییر قابل محاسبه باشند که این امر شفافیت عملکرد دولت را نیز بیشتر میکند». با این وصف، برگشت ارز مرجع به کمیسیون تلفیق اقدامی اشتباه است و به همین دلیل هم امکان تغییر نرخ ارز دوهزارو۴۵۰تومانی به عددهای بالاتر و حتی پایینتر وجود ندارد. جدای از این شناورشدن هزینهها و درآمدهای دولت مغایر با اصول بودجهنویسی در کشور است که این نیز امکان تغییر نرخ دلار را به صفر میرساند.
مجلس نگذاشت صندوق توسعه ملی خالی بشود
مخالفت مجلس با برداشت بیش از ۱۰درصد از صندوق توسعه موضوع مهم در قالب بررسی بودجه سال جاری است که روزنامهها امروز به آن پرداختهاند. روزنامه اعتماد، مخالفت مجلس با پیشنهاد برداشت بیشتر را مخالفت با خالی شدن صندوق نامیده است.
رحیم قربانی مدیرعامل سابق صندوق توسعه ملی در مزلبی با عنوان «اشتباهات در صندوق توسعه» برای روزنامه آرمان نوشته است: وقتی آمارها مدام حاکی از آن است که میزان نقدینگی در جامعه رو به افزایش است نمیتوان به تبدیل حجم زیادی از منابع ارزی به ریال فکر کرد. در این شرایط هرچقدر که به بهانههای مختلف و با طرحهای متعدد منابع این صندوق به سمت استفاده ریالی برود، نقدینگی بیشتری گریبان اقتصاد کشور را میگیرد. در حال حاضر شاهد هستیم که برخی از افرادی که از این تسهیلات استفاده میکنند، پول خود را وارد عرصههای غیرمرتبط با آنچه هدفگذاری شده میکنند و در واقع حق مردم برای استفاده از ثمرات تولید را از بین میبرند. چنین سرمایههایی باید در گردش باشد تا بتواند تولید و اشتغال ایجاد کرده و در نهایت به ثروت منجر شود. تبدیل منابع صندوق توسعه به هزینههای ریالی، توان ارزی کشور را کم میکند. این در شرایطی است که دولت اقرار به پایین بودن درآمدهای نفتی میکند و البته از طرف دیگر منابع ارزی خود را به سمت و سوی کارشناسینشدهای سوق میدهد.
در سال گذشته دیده شد که دولت در پایان سال، ارز موجود را به اقلام موردنیاز شب عید تبدیل کرد و از بخشی از آن برای پرداخت عیدانه به مردم استفاده کرد. پرداخت رقمی حدود ۷/۲میلیارد ریال برای پرداخت عیدانه به مردم رقم کمی نیست و نباید نسبت به آن بیتوجهی کرد. اگر دولت معتقد است که ارز کمتری در اختیار دارد در این صورت باید منابع آن را بهجای استفاده در نیازهای روزمره، برای مواردی که ضروری است استفاده کند. واقعیت این است که اقتصاد ما در شرایط فعلی در حالت طبیعی قرار ندارد، چرا که در حال مبارزه و رویارویی با تحریم است. این رفتار شایسته کشوری که در حال مبارزه است و قصد دارد حماسه اقتصادی را محقق کند، نیست که منابع صندوق توسعه ملی به ریال تبدیل شود./ منبع : تابناک
نظرات
بدون نظر