Sunday، 28 April 2024 | یکشنبه، 09 اردیبهشت 1403
1 2

اختصاصی گیلانیان | چندی قبل یادواره ۱۷۴ شهید شهرستان خمام همزمان با چهلمین روز تدفین شهید گمنام و بزرگداشت شهید آیت‌الله ملأ محمد خمامی در این شهر برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری مهر سخنران این مراسم آیت‌الله فلاحتی، نماینده ولی فقیه در گیلان با اشاره به اینکه غرب‌گرایان نگذاشتند آیت‌الله ملأ محمد خمامی این مرد بزرگ، بیشتر شناخته شود تاکید کرد: ایشان از علمای تراز اول شیعه بودند که به شهادت رسیدند.

وی  با بیان اینکه علما و فرهیختگان منطقه سبب افتخار استان هستند، اظهار کرد: آیت‌الله ملأ محمد خمامی از شخصیت‌های برجسته گیلان بودند؛ ایشان در سال ۱۲۱۳ و قبل از میرزا کوچک جنگلی به دنیا آمدند و آغاز دوران طلبگی در رشت درس می‌خواندند سپس به نجف رفتند تا اینکه سال ۱۲۵۲ مجدداً به گیلان بازگشتند و در رشت ساکن شدند.

امام جمعه رشت با اشاره به شجاعت آیت‌الله ملأ محمد خمامی گفت: در دوره استبداد، عده‌ای از غرب‌گرایان قبل از حکومت رضا قلدر، ادعای اداره کشور بر مبنای حکومت مشروطه را داشتند اما بزرگانی همچون مرحوم شیخ فضل‌الله نوری، شیخ حسن مجتهد تبریزی و مرحوم  خمامی معتقد بودند که این غرب‌رفته‌ها نیز به‌ مانند بیگانگان به کشور ضربه خواهند زد و در ادامه علما بزرگ ما خواستار حکومت مشروطه مشروعه با رعایت اصول دین شدند.

بدون شک نماینده ولی فقیه در گیلان بی اطلاع از زندگی شخصیت مذهبی سرشناس سخن نمی گوید ولی به نظر می رسد در این یادواره زمان کافی در اختیار نداشت تا روحانی دیگری به نام حاجی ملا محمد خمامی، ضد انقلاب مشروطه و فئودال هم زمان با شخصیت مورد نظر ایشان در رشت زندگی می کرد به حضار معرفی نماید تا خدشه ای به شخصیت انقلابی آیت الله حاجی ملامحمد خمامی وارد نشود.

به منظور تفکیک سره از ناسره و رفع ابهام احتمالی از شخصیت مورد تمجید آیت الله فلاحتی لازم دیده شد زندگی سیاسی ملامحمد خمامی به استناد کتاب تاریخ گیلان نوشته ناصر عظیمی، جلد "از ورود شاه عباس به گیلان تا پایان انقلاب جنگل" به تلخیص اشاره شود:

در زمان حکومت سعدالسلطنه (آقاباقرآبدار)علمای رشت به رهبری حاجی خمامی دست به اعتراض زدند و این اعتراض نخستین قدرت نمایی وی بود و ربطی به جنبش مشروطه نداشت بلکه به خاطر اتفاقی بود که برای طلبه ای به نام ملاحسن تحویلداری رخ داده بود. از شواهد و قرائن چنین بر می آید این اتفاق در سال 1316قمری، هشت سال قبل از انقلاب مشروطه بود بلکه حاجی خمامی می خواست به عنوان مجتهد اعظم از طرف مرکز به رسمیت شناخته شود.(تاریخ گیلان/313)

هم‌چنین سه سال قبل از اعلام مشروطه باز هم حادثه ای به محوریت ملا محمد خمامی در رشت وقوع پیوست که می توان آن را تا حدودی در ارتباط با مسایل اجتماعی جنبش مشروطه خواهی و یا نزدیک شدن به آن تلقی کرد و آن فتوای تکفیر حاجی خمامی علیه ملک المتکلمین مشروطه خواه سال های بعد بود.(همان منبع/ 314)

گویا حادثه ملک المتکلمین تقابل حاجی ملا محمد خمامی با منورالفکران گیلانی، یعنی مشروطه خواهان بعدی قرار دارد.(ص315)

صرفنظر از ذکر دلیل ایجاد بست نشینی مردم گیلان در قنسولگری انگلیس وقتی این اتفاق حاصل شد بست نشینان تلگرافی به تاریخ 29 رجب (28 شهریور 1285 خورشیدی) از رشت به مجلس فرستاده شد و خواستار کسب امتیازات مردم تهران و تشکیل (عدالتخانه) شدند.(صص 318-319)

به دنبال این تلگراف از جانب متحصنین بود که حاجی ملا محمد خمامی بلافاصله تلگرافی به مجلس می فرستد که در آن متحصنین را افراد «جاهل و نادان» می نامد و در نتیجه «قابل اعتنا» برای پیگیری خواست های آنان توسط مجلس نمی داند. نویسندگان زندگی نامه حاجی ملامحمد خمامی با استناد به کتاب تاریخ بیداری ایرانیان می نویسند که حاجی خمامی تلگرافی به مظفرالدین شاه ارسال کرد تا بگوید کسانی که در کنسولگری انگلیس تحصن کرده اند نماد مردم رشت نیستند بلکه آن ها عده ای از افرادی هستند که بهترین حالت باید گفت نادان و بی سروپا هستند. (عبدالهی:113)

در پاسخ به این تلگراف،مجددا متحصنین تلگراف دیگری به مجلس نوشتند که بیش از صد امضا در پای آن وجود داشت و گفته می شد که « فریاد واویلای فدویان جز این نیست که شفیع و باعث شوند تا قانون عدالت و حریت را در حق ما اجرا شود»... در بخشی از این تلگراف به طعنه آمده است: عرض عمومی گیلانی حضور مبارک حجج الاسلام و پیشوایان دین مبین است. از قراری که مسموع شد و به تحقیق پیوست یک نفر از علما رشت (حاجی خمامی) که خود را رئیس مسلّم و مُسن می‌داند برای ریاست دو روزه، رضای بعضی عباد ظلم را به رضای معبود ترجیح می‌دهد... جناب آقای معهود از این جهت ما را منسوب به جهل و نادانی کرده که از هر جهت خود را مالک جان و مال ما پنداشتند و اغراض شخصیه خود را در هر مورد به زور مجری داشته... به هر حال عرض می کنیم عده آقایان علما بحمدالله در رشت زیاد و همگی به علم و زهد موصوفند و تصدیق دارند که ظلم از هبوط حضرت آدم الی زماننا هذا مذموم و مقدوح بوده ... پس بنابراین قلوب محترم و عقول وزین و انصاف جبلی آن حجج الاسلام تکذیب آقای معهود [حاجی ملامحمدخمامی] را فرموده اند، لازم به بیان فدویان نیست. فریاد واویلای فدویان جز این نیست که شفیع و باعث شوند...( کرمانی، ناظم الاسلام/527)

این اولین اعتراضاتی است که از گیلان در ارتباط با جنبش مشروطه و در رابطه مستقیم با آن به صورت دسته جمعی برخاسته است. (ص320)

عباسی در صفحه334 کتاب خود می نویسد: چند نفر از علما و تجار و ملاکین با حکومت هم‌دست شده [و] برای آن‌که منافع شخصی آنان آفتابی نشود و شکل حکومت سابق تغییر نکند با حکومت [استبدادی] همراهی نامه در بقای احوال سابقه می کردند و [کوشش می کردند] انتخابات به عمل [نیاید]. از آن اشخاص سردار منصور و شریعتمدار و حاجی خمامی و غیر هم بودند ... کذالک حاجی خمامی که علاوه بر دخل سالیانه، وحشت داشت که از شئونات و اقتدارات او بین عوام الناس کسر شود و هم‌چنین معین الملک که باطنا با مشروطیت همراه نبود و ضدیت می کرد (رابینو،1368 :58)    

در این کتاب حاجی ملامحمد خمامی را از بزرگ‌ترین زمین داران گیلان می داند و می گوید نویسندگان زندگی نامه او نوشته‌اند که بر اساس صورت برداری املاکش پس از فوت او نزدیک به هزار هکتار زمین اربابی داشته است و یادآوری می کند متن این صورت برداری با مشخصات دقیق در 12 صفحه در کتاب زندگی نامه حاجی ملامحمد خمامی [میثم عبدالهی، صص72 - 89] آمده است.

علمای مذهبی هم بودند که در دو گروه به طرفداری و مخالفت با مشروطه عمل می کردند . اما در میان آنها حاجی ملامحمد خمامی از پرنفوذترین آن ها محسوب می شد و از مخالفان سرسخت مشروطه بود. او را شیخ فضل الله نوری گیلان لقب داده بودند. به واقع هم او از نزدیکان شیخ فضل الله بود و هر بار که راهی تهران می شد به نزد او می رفت و با او مشورت می کرد.(تاریخ گیلان/335) 

از عجاب روزگار است در یک زمان دو شخصیت متضاد با یک اسم ، در یک شهر و استان زندگی کنند یکی مدافع مظلوم و مجری احکام الهی و دیگری "به دنبال ریاست دو روزه، رضای بعضی عباد ظلم را به رضای معبود ترجیح دهد". الله اعلم.

نویسنده:
حسین لطفی - مدیر مسئول
منبع: تاریخ گیلان؛ ناصر عظیمی
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان