آیت الله قربانی : عده ای درد کشاورزان را نمی فهمند ؟!

گیلانیان _ وزیر کشاورزی به اتفاق نمایندگان شهرستان رشت , استاندار ، رؤسای سازمان جهاد کشاورزی و سازمان چای و جمعی از کارشناسان کشاورزی وزارتی و استانی با حضرت ایت الله قربانی ، نماینده مقام معظم رهبری در گیلان و امام جمعه رشت دیدار کردند.
وزیر کشاورزی با ارائه گزارشی از وضعیت اراضی کشاورزی ، آب زراعی ، وضعیت کانال ها و میزان تولید محصولات کشاورزی در زمان حاضر و طرح و برنامه آینده کشاورزی گزارشی ارائه نمودند.
سپس حضرت آیت الله قربانی طی سخنانی گفت: از دولت آقای احمدی نژاد و همکاران فعالش که جنابعالی هم جزء فعال این دولت هستید تشکر میکنیم . تا زمانیکه این دولت اسقرار پیدا نکرده بود ، دولت های پیشین گویا دردهای ما را درک نمیکردند و یک کارهایی می کردند که واقعا برای ما دردناک بود که نمونه کامل ( بارز ) آن حذ ف سازمان چای در دولتهای قبلی بود؛ یعنی این محصول گرانقدر که میلیونها انسان از طریق آن ارتزاق میکنند بی پناه شده بودند و کشاورزان بیچاره نمی دانستند چه بکنند . چای مثل سیب زمینی نیست که انسان از دل خاک بیرون بیاورد و بشوید و بپزد و بخورد ، چای هزار و یک مسأله فنی دارد و باید با علم آن مسایل فنی را انجام داد. حذف سازمان چای یعنی نابودی این محصول بود .
نمونه دوم یادم میآید پیش یکی از رؤسای جمهور رفتم و از ایشان درخواست کردم درخواست کردم که اگر ده هزار هکتار زمین که جایش را هم تعیین کردهبودم، به ما بدهند ما به خود کفایی چائی برسیم . حرفی که به من زد این بود که ما چائی ما به درد بخورد نخواهیم داشت! این چائیهائی در بازار هست بدرد نمیخورد، چائی خوردنی نخواهیم داشت؛ شما میخواهید کمیت را ببرید. عرض کردم: راه دارد .
یعنی دولتهای پیشین چشم به واردات دوخته بودند و معتقد بودند همه چیز را از خارج وارد نماییم . در حالیکه می توانیم برنج خوب ، فندق و غیره را خوب داشته باشیم. چطور اسرائیلی ها میتوانند گردوی کذا و کذا تولید کنند ما نمیتوانیم؟ این علم هست، ما از آنها میگیریم و در اینجا پیاده میکنیم چون برای این کار زمینهای خوبی داریم.
لذا ما از دولت آقای احمدینژاد و وزرایشان که جنابعالی هم از آن زمانیکه وزیر نبودید ما از تشعشعات فکری شما، تفکر شما آشنائی داشتیم، این تحرکات بوجود آمد. ولی مشکلات خیلی زیاد است.
از جمله مشکلات این است که در وقت لازم به کشاورز وام بدهید. چند روز مانده به برداشت محصول وام داده را به طریقی سرهم میکنید و پرداخت مینمایید که در اصل بی فایده است و هدف تحقق پیدا نمیکند. لذا دولت باید بودجه لازم را برای بانکها تعیین بکند و پیش از فوت وقت وامها پرداخت شود تا فرصت کافی در جهت استفاده بهینه وام برای کشاورز وجود داشتهباشد. حالا چه برنج، چه چائی، چه نوغان، چه زیتون و گردو و امثال اینها. این یک مسألهای هست که شما باید مدیریت بکنید.
دوم ، این وام هایی که دولت می دهد قرار است برای کشاورزی چهار درصدی باشد، آیا واقعا این عملی میشود یا اینکه مجبور میشوند بر اثر نیاز همان صورت بیست درصد و غیره هست. این وضعیت به کشاورز لطمه میزند.
حال تصور کنید کمک کردید، ماشینیزه کردید، نهادههای کشاورزی دادید، کشاورز محصولش را برداشت کرد. در زمان عرضه محصولات کشاورزی شما از خارج وارد میکنید و این بیچاره برنجش روی دستش میماند ، دیگران میآیند این محصول را به ثمن بخث میخرند و آن بیچارهها مجبورند محصولشان را بفروشند و خریداران دانه درشت در این زمان به قیمت بالا میفروشند؛ برای کشاورز چیزی نمیماند؛ این واردات را کنترل کردن خیلی مهم هست.
فراوری این محصولات خیلی مهم هست. کشاورز باید محصولاتش را فراوری بکند. فراوری را باید به کشاورز یاد داد . چطور میشود برنج ، چای و پیله و غیره را چگونه فراوری کرد.
شما یک مقداری قیمت پیله را بالا بردید، طبق گزارشات چهل درصد افزایش محصول داشتیم. ما در گذشته هشت هزار تن پیله داشتیم . امسال به ۴۰۰ تا ۵۰۰ تن رسید . چرا باید اینجور باشد؟ اگر شما کمک بکنید این محصول رشد تولید داشتهباشد، چقدر اشتغال بوجود میآید؟ چقدر درآمد کشاورز افزایش پیدا میکند؟ اگر ما این کمکها را به کشاورز بکنیم میدانید این هشت هزار تن پیله چقدر در زندگی کشاورز تأثیر گذار خواهد بود؟ طبق اطلاعی که من از ظرفیت تولید پیله گیلان دارم الآن چهارده هزار تن ظرفیت تولید در گیلان را پیش بینی میکنم. .
این کشاورز میخواهد یک تلمبار بسازد، ساختن یک تلمبار خودش مبالغی هزینه دارد، باید کشاورزی یک کمکهائی بکند اینها تلمبارشان را بسازند تا بتوانند در وقت عملآوری تخم نوغان را در آنجا پرورش بدهند.
اینها از مسایلی هست که کشاورز نیاز دارد. بعد محصول کشاورز در وقتش خریدار نداشتهباشد آن وقت محصولات کشاورزی خارجی بیاید جایش را بگیرد. حمایت های دولت می تواند موجبات دلگرمی کشاورز را فراهم نماید.
آقای وزیر! هر محصولی در هر کجا بدست نمیآید. مثلا: نوغان در محیطهای گرم و سردی مثل اهواز و تبریز بدست نمی آید بلکه در یک محیطهای مناسبی باید بوجود بیاید. چای هم مثل همین است و این استعداد زمین در همه جا فراهم نیست. سایر محصولات هم همینطور.
بنابراین باید زمینهای مستعد تولید محصول کشاورزی باید شناسایی و حفاظت شود و نگذاریم در آن زمینها استفادههای دیگری بشود. الآن بسیاری از مزارع کشاورزی ما در حال تبدیل به ساختمان سازی و تجاری است. ما اگر همین زمینهای محدود کشاورزی را به امور دیگر تبدیل بکنیم آن وقت جایگزین کجا داریم؟ در کویر لوت که نمیتوان کشاورزی کرد. اینها را شما باید کنترل بکنید.
زمانیکه قاضی شرع بودم دیدم بعضی از کشاورزان و مالکان زمینهای خود را رها کردهبودند. من ترسم از این بود که تولید پایین بیاید، لذا دستور دادم این قبیل زمینها طبق ضوابطی به کشاورز داده شود تا به کشت و زرع بپردازند که هرگاه بعدها صاحبانشان آمدند یک جوری با آنها توافق بکنیم. احکامش وجود دارد. یعنی این اعمال قدرت را بعنوان مصلحت امت انجام دادم.
الآن بسیاری از کشاورزان ما میگویند کشاورزی برای ما صرف نمیکند. کارگر روزی چهل هزار تومان. مگر این برنج چقدر درآمد دارد؟ وقتی ماشینیزه نباشد، امکانات نباشد، کارگر سنتی بخواهد این کار را انجام بدهد ، سی هزارتومان، پنجاه هزار تومان برای کشاورز صرف نمیکند. بخاطر همین موضوع زمینهای خودشان را بایر کردند. یا در محلی کارگر وجود دارد، ولی محدود هستند و یا بیسواد و پیر هستند و قادر به کار نیستند، ولی هستند از جاهای دیگر از جمله بنگلادش و مازندران میآیند در اینجا ها کار میکنند و برای آنها صرف میکند ولی اینها کارگر اینچنینی ندارند و کشاورزی برایشان صرف نمیکند، زمینهای خودشان را متروکه کردهاند.
من گفتم از دادگاهها کمک بگیرید، کسانیکه زمینهایشان را متروکه کردهاند کشاورزی بتواند اعمال نظر بکند و و زمین را به کسانی که توان کشاورزی دارند و یک حقی هم به او بدهد؛ زمین تولیدش از بین نرود.
بعضی از آفاتی متوجه محصولات کشاورزی هست که کشاورزی باید مراقبت بکند. ممکن است در بخش برنجکاری سم، زنبور تریکوگراما بدهند و یک مقداری جلوی خسارت را بگیرند ولی چند سال قبل در همین رودبار تولید زیتون یک افت عجیبی کردهبود و بعضی از محصولات دیگر. شما باید در این زمینهها متخصصان و دانشمندانی داشتهباشید که در این زمینهها تحقیق و چارهیابی کنند.
قیمت خرید تضمینی محصولات کشاورزی با این تفاسیری که عرض شد خیلی خوانا نیست. شما همانطوری که با بالا بردن جزئی قیمت پیله اثرش را دیدید ، در مورد سایر محصولات هم عنایت بیشتری داشتهباشید ، خوب است. متأسفانه یک عده هستند درد کشاورزان را نمیفهمند! شما میخواهید روستاها خالی از جمعیت شود؟ قبلا جمعیت روستائی ۷۰ درصد و جمعیت شهری ۳۰ درصد بود، الآن برعکس شدهاست؛ بگذارید مردم در روستاها بمانند.
آقای احمدینژاد میگوید ما به مردم فلان مقدار زمین میدهیم که هم خانه داشتهباشند و هم درخت و فلان برای همین هست. حالا این کار عملی بشود یا خیر و یا چه مقدار عملی هست، ولی کار کار خوبی هست.
ما باید کشاورز را در محیط روستا نگهداریم، کشاورزی را تقویت بکنیم و مردم به این زندگی امیدوار بشوند. اگر یک روزی ما را تحریم کلی کردند لا اقل نان و پنیری داشتهباشیم. ما اگر تحریم کلی بشویم، برنج نداشتهباشیم، چائی نداشتهباشیم، امکانات نداشتهباشیم مملکت منفجر میشود.
ما از شما که فرد دانشمندی هستید و در این رشته تخصص دارید و دلتان هم برای خدمت این امت میسوزد انتظار داریم یک تحول بوجود بیاورید. انشاء الله موفق و مؤید باشید
منبع :سایت سفیر سبز
نظرات
بدون نظر