نگاهي به مصر
انتخابات ریاست جمهوری مصر و منافع منطقهای ایران

گیلانیان : در حالی که نزدیک یک هفته تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری مصر زمان باقی مانده، (سوم خرداد)، پرسش اصلی این است که چه کسی میتواند بهترین گزینه ریاست جمهوری مصر در اوضاع کنونی باشد؟
در بخش نخست به وضعیت کنونی مصر در آستانه انتخابات از نگاه مسائل داخلی، منطقهای و بینالمللی میپردازیم. در ادامه نامزدهای حاضر در انتخابات را بررسی میکنیم و در پایان به دلایل رجحان نگارنده در انتخاب عمرو موسی به عنوان بهترین گزینه ریاست جمهوری مصر اشاره میشود. اثرات مثبت انتخاب او در مقایسه با دیگر نامزدها برای منافع حیاتی ایران در منطقه نیز فرجام این نگاشته است.
بزرگترین ملت جهان عرب با پنج هزار سال تمدن، در روزهای آتی برای نخستین بار در آزادانهترین انتخابات تاریخ، خود به پای صندوق رأی میروند. هرچند امروز جنبش جوانان مصری که روزی میدان التحریر را با تکیه بر فضای مجازی و بدون کمک هر حزب اسلامگرا یا لیبرالی به تسخیر درآوردند، خود را بازنده و به حاشیه رانده شده در این انقلاب تصور میکنند، اما موضوع انتخابات آتی مصر اهمیتی فراتر از خواست گروه خاصی دارد. انتخابات پیش روی، هنگامهٔ انتخاب میان عقلانیت و احساسات انقلابی است.
مصرِ پس از بیداری اسلامی را اینگونه ترسیم کنید: کشوری با جمعیت ۸۲ میلیون نفر در داخل و هشت میلیون نفر مصری در سایر کشورهای عربی، با نرخ بیسوادی ۳۰ درصدی و جمعیت ۴۰ درصدی زیر خط فقر. منابع درآمدی اقتصادی این کشور توریسم، فروش انرژی و کمکهای اقتصادی آمریکا بود که پس از بیداری اسلامی، هر سه به دلایل گوناگونی، متوقف یا مختل شده است. رشد اقتصادی کم و نرخ بیکاری بالا (۳۰ درصد) دیگر معضلات این اقتصاد در حال گذار از سوسیالیسم به بازار آزاد است. طیف گستردهای از مسائل از جمله پیمان کمپ دیوید، مسئله فلسطین، تجدید روابط با ایران، تحولات بیداری اسلامی و واکنش مصر به آنها، نحوه تعامل این کشور با آمریکا و دیگر قدرتهای فرامنطقهای از مهمترین موضوعات منطقهای و بینالمللی پیش روی مصر خواهد بود.
در حالی که نیروهای اسلامگرا ۱۵۰ کرسی از ۲۷۰ کرسی پارلمان را در انتخابات قبلی به دست آوردهاند و وعده عدم معرفی نامزد برای انتخابات ریاست جمهوری را برای اطمینان انقلابیون و مردم مصر از عدم تجمیع قدرت در دست اسلامگراها داده بودند، وعده خود را شکستند. در مصری که ۱۰ درصد جمعیت آن را قبطیها تشکیل میدهند و نیروهای جوانش به دنبال آزادیهای اجتماعی بیشتری در قیاس با دوران حسنی مبارک هستند، انتخابات آتی ریاست جمهوری نه تنها یک رقابت ساده، بلکه به مثابه رقابتی برای تمرکز یا تقسیم قدرت در دست اسلامگراها و سایر نیروهای سیاسی در مصر است. در تمامی مسائل از اقتصاد گرفته تا سیاست، از نقش ارتش مصر نیز نباید به سادگی گذشت و ارتش مصر تا آیندهای نامعلوم به عنوان یکی از مراکز موثر در ساختار سیاسی این کشور باقی خواهد ماند.
جان کلام آن که نتیجه انتخابات مصر، آینده ساختار سیاسی این کشور و طیف وسیعی از مسائل داخلی و منطقهای را رقم خواهد زد.
چند روز از نامزدی خیرات الشاطر به نمایندگی از حزب عدالت و توسعه (اخوان المسلمین سابق) و حازم اسماعیل از جانب سلفیها نگذشته بود، که عمر سلیمان رئیس اطلاعات ارتش مصر در دوره حسنی مبارک نیز به زعم خود برای مقابله با تمامیت خواهی نیروهای اسلامگرا اعلام نامزدی کرد و مصر در آستانهٔ هرج و مرجی تمام عیار قرار گرفت. با رد صلاحیت هر سه نفر توسط کمیسیون انتخابات مصر، رقابت اصلی جهت جدیدی به خود گرفت و عمرو موسی و عبدالمنعم ابوالفتوح مهمترین نامزدهای انتخابات شدند.
عمرو موسی در حالی در سال ۲۰۰۱ از وزارت خارجه به اتحادیه عرب رفت که حسنی مبارک او را به دلیل نگرانی از محبوبیت و احتمال حضور او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۵ مصر و برای خارج کردنش از مسائل داخلی مصر به این سمت برگزید. عمرو موسی به سیاستهای مبارک در مورد اسرائیل و آمریکا انتقاد داشت و این نیز از دیگر دلایل برکناری او از وزارت خارجه بود. در انتخابات کنونی که نیروهای سکولاری چون ایمن نور و محمد البرادعی از نامزدی در انتخابات خودداری کردهاند، عمرو موسی تنها گزینهای است که با اتکا به سابقه سیاسی خود در انتخابات حاضر شده است.
حزب عدالت و توسعه پس از رد صلاحیت شاطر، محمد المرسی دبیر سیاسی حزب را برای نامزدی معرفی کرد که اقبال عمومی چندانی را به دست نیاورده است. از سوی دیگر، نیروی جدا شده از حزب عدالت و توسعه مصر در سال پیش یعنی ابوالفتوح وضعیت بهتری نسبت به المرسی دارد. او خود را در مسائل مذهبی محافظهکار و در مسائل سیاسی لیبرال میداند.
او تاکنون موفق شده است حمایت بخشهایی از نیروهای اخوان را به دست آورد و حتی نیروهای سلفی نیز حمایت خود از ابوالفتوح را اعلام نمودهاند. بیشترین انتقاد به این پزشک ۶۱ ساله آن است که برخی او را محکوم میکنند با نقاب و شعار لیبرال در انتخابات شرکت کرده، در حالی که پیشینه سیاسی اسلامگرا، حمایت از مبارزات مسلحانه و حمایت سلفیها از او بیانگر همین دو رویی است. بسیاری تردید دارند که ابوالفتوح در صورت پیروزی بتواند همزمان نیروهای سلفی و لیبرال مصر را از خود راضی نگه دارد.
طیف سوم مصر نیز شامل نیروهای سوسالیست از جمله احمد شفیق نخست وزیر حسنی مبارک و حمدان صباحی رئیس حزب ناصریست مصر است. بعید به نظر میرسد این طیف سیاسی بتوانند موفقیتی در انتخابات پیش رو کسب نمایند.
باید گفت انتظار میرود در انتخابات دو قطبی شده اسلامگرا و سکولار مصر، نیروهای ارتش از عمرو موسی حمایت کنند و بخشی از نیروهای لیبرال مصر نیز به دلیل ترس از تسلط نیروهای اسلامگرا، عمرو موسی را بر ابوالفتوح ترجیه دهند. سابقهٔ سیاسی، وجهه بینالمللی به دلیل حضور در وزارت خارجه و اتحادیه عرب و توان حل مسائل داخلی و بینالمللی نیز مهمترین ویژگیهایی است که عمرو موسی را در موقعیت برتری نسبت به رقبایش قرار میدهد. هرچند کهولت سن و وابستگی او به نظام مبارک نیز انتقادهایی است که در این روزها توسط مخالفانش صورت میگیرد.
نگارنده بر این باور است، پیچیدگی و حجم گستردهای از مسائل داخلی، منطقهای و بینالمللی که پیش روی رئیس جمهور آتی مصر قرار دارد، نیازمند همکاری همه بخشهای ساختار سیاسی مصر با یکدیگر (ارتش، پارلمان، احزاب و رئیس جمهور) از یک سو و تصمیمسازی مبتنی بر عقلانیت با در نظر گرفتن منافع ملی مصر در رویارویی با مسائل داخلی و منطقهای از سوی دیگر است. پیروزی اسلامگرایان تندرو در انتخابات ریاست جمهوری بر گستردگی اختلافات داخلی و عدم همکاری در ساختار سیاسی مصر دامن خواهد زد و در فضای احساسی ناشی از انتخابات، آینده مصر را به درگیریهای داخلی، تصمیمگیری احساسی و حزبی و رفتاری غیر منطبق با منافع ملی سوق میدهد. شاید تنها گزینهای که بتوان در انتخابات آتی بر او تکیه نمود و همان گونه که خود نیز چنین ادعا دارد، وحدت و ثبات را بار دیگر به مصر بازگرداند، عمرو موسی است.
تلاش برای حل دیپلماتیک مشکلات، نگاه انتقادی به رفتار آمریکا و اسرائیل در منطقه، نگاه مثبت و تلاشهای پیشین او در عادی سازی روابط با ایران در زمان حضورش در وزارت خارجه مصر و استقلال بیشتر سیاستهای مصر در صورت انتخاب او در مقایسه با رقیبش ابوالفتوح که با ترکیه و عربستان سعودی به دلیل گرایشهای حزبی و فکری خود نزدیکی بیشتری دارد، همگی از عمدهترین دلایلی است که انتخاب عمرو موسی را در راستای منافع ملت مصر و بیشینهسازی منافع حیاتی ایران در منطقه قابل توجیه میکند./
منبع : تابناک
نظرات
بدون نظر