بعضی ها چه زود گذشته را فراموش می کنند !؟
با نام اصولگرائی از جریان انحرافی حمایت می کنند !؟

اختصاصی گیلانیان : وقتی “گیلانیان” در تاریخ ۳۰ دیماه ۹۱ به نقل از ایلنا مطلبی با عنوان “تشنج در نماز جمعه گچساران” را منتشر کرد یکی از سایت های گیلانی شرح کشافی در ذم این اقدام نوشت : چون سوژه مورد نظر فرسنگ ها از گیلان فاصله دارد بنابراین خبر منتشره غیر مرتبط با گیلان و مغرضانه است .
خبر (گیلانیان) چنان دوستان همکار ما به زحمت انداخت که ناگزیر شدند با چند نفر از ذیمدخلان حاثه از همان سرزمین دور مصاحبه هائی نیز تهیه و منتشر نمایند !!
اما هنوز یک سالی از جریان گچساران نگذشته وقتی مشاور کرجی بیست و ، سه ساله استاندار اسبق گیلان که در زمان حضور خود در گیلان هنوز لیسانس خود را دریافت نکرده بود (!) و گفته می شد عضوی از اعضای جریان انحرافی است در یک استانی صاحب پستی شد همکارانی که انتشار حادثه نماز جمعه گچساران را تقبیح می کردند برای این جوان جویای نام گلریزان رسانه ای کردند !
ظریفی با دیدن این خبر گفت : شاید تشابه اسمی : هشتر خان ، آستراخان ، آسارا با (آستارا)ی خودمان بر دوستان مشتبه شده که اینچنین موجبات خوشحالی شان را فراهم آورده و از کثرت خوشحالی ضمن انتشار خبر انتصاب متن حکم نامبرده را به تعداد ده قظعه عکس بزرگ جلسه تودیع و معارفه وی آراستند تا احسان را تمام کرده باشند !!
غافل از اینکه (هشترخان) که در میان گیلانی های قدیم شهرتی دارد نام قدیم (آستراخان) روسیه فدراتیو و (آسار) یکی از چهار بخشداری شهرستان کرج در استان البرز است که یک استان با گیلان فاصله دارد و دو نام با شهرستان مرزی (آستارا)ی استان گیلان تفاوت دارد !
انتظار می رود دوستان همکار وقتی خبر گچساران را غیر مرتبط با گیلان می دانند ، اخبار بخشداری (آسارا) کرج را نیز غیر مرتبط بدانند و واعظ غیر متعظ نشوند البته انتشار خبر جزء حق همکاران است اما سوال این است وقتی برای سرپرستی اینقدر شور و شعف داشته باشد ، در صورت احراز پست چه غوغئی برپا خواهد شد !؟
آنچه مسلم است نمی توان ادعا کرد همکاران ما از غیر مرتبط بودن خبر سرپرستی بخشداری (آسا) بی اطلاع باشند بنابراین انتشار خبر مذکور باید علت دیگری داشته باشد !!؟
اقدام نامبردگان این تصور را تقویت می کند آنان که در دوره استاندار اسبق از بودجه کلان جنگ نرم بهره مند بودند چون علیرغم تلاش های مجدانه جمیع جهات نتوانستند خدمت قابل قبول و موفقی ارائه نمایند شاید خواستند به این طریق ادای دین کرده باشند !
جای بسی تاسف است خودی های غریبه پرست تا آن اندازه مقهور و مسحور بودجه جنگ نرم شدند که با حربه دین مداری و اصولگرائی اصول دینی و اخلاقی و انسانی و شهروندی را زیرپا گذاشتند و برای به سکوت کشاندن دیگران از هیچ تهمت و اهانت و افترائی دریغ نفرمودند !
متاسفانه در این راه با نظر سازی های کذائی منش انسانی را تا آنجا تنزل دادند که برای خوش خدمتی حاضر به تشکیل اتحادیه دامداران در فلان روستا شدند بلکه موجبات شادی ولینعمت را فراهم نمایند که مرادشان حاصل نشد سرانجام از سر استیصال با قیاس به نفس نوشتند : گیلان برای همیشه توسری خور خواهد ماند !!؟؟
دردآور اینکه جنابی با سوء استفاده از کسوت طلبگی تمام هم و غم خود را صرف گناه بی لذت نمود تا گاف های اظهر من الشمس دیگران را در وبلاگ … توجیه نماید و دلیل امتناع کنندگان تحقیق از بیوت آقایان را خوردن لقمه های شبهه ناک ! و داشتن ارتباط نزدیک با بعضی ها را گناه نابخشودنی تلقی می نمود اما وقتی پدر بر مسندی تکیه زد با یک چرخش یکصد و هشتاد درجه ای برای حفظ منصب پدر خودزنی نمود و برای دستبوسی شخص مذموم مورد نظرش مراجعه نمود ولی بسبب نگاه های بهت زده همکسوتانش مجبور به حفظ ظاهر شد و به مصافحه گرم بسنده نمود !!؟؟
بهر تقدیر ولینعمت آقایان طی نامه ای به سایت دیار میرزا نوشت : “… طی جواببیه اعلام حمایت سرسختانه خود را از آقای رحیم مشایی تکذیب نمود و عنوان نمود من هم از ایشان انتقاد دارم !!! … بنده تفکر ناب و خالص رئیس جمهوری عزیز حجت الاسلام و المسلمین روحانی مبنی بر اعتدال را از گذشته قبول داشتم” !!
البته تلقی ما از وابستگی ایشان به جریان انحرافی برگرفته از بخشی مصاحبه مورخه ۱۱ آذر ۹۱ ایشان با سایت شاهد شمال است که اعلام نمود : ” اگر منظور اینها از انحرافی جریان آقای مشایی است، به خدا اشتباه می کنند، ما زلال تر و پاک تر از آقای مشایی ندیدیم “!!؟؟
صرفنظر از اینکه این جوان دستی در عالم رسانه دارد و از مدافعان پر و پا قرص (خاتون !!) در وبلاگ خود بود علیرغم اینکه در مدت حضور خود در گیلان جبهه گیری های غیر منصفانه ای علیه “گیلانیان” داشت ولی این مصاحبه ایشان در جائی که شرحش بعدا خواهد آمد برای نویسنده راهگشا شد که از این بابت جای تشکر دارد .
ولی آیا می توان باور کرد : دانشجوی بیست و دو، سه ساله بدون وابستگی و سرسپردگی در سیستم حکومتی تا آنجا پیش رود که امین و پیام رسان نهاد ریاست جمهوری برای شخص اول یک استان باشد ؟!
خیلی ممنون با این سن و سالش ادعای فالوده خوری با روحانی را نکرد که این یکی دیگر قابل تحمل نبود ؛ البته کم نیستند افرادی که برای جاه و مقام چنان انعظاف پذیرند که می توانند در یک زمان کوتاه خود را با سیاست های متفاوت دیگران در حد مدیریت منطبق نمایند کما اینکه در مجموعه مدیریتی استان ما کسانی حضور دارند که در این زمینه ید طولائی دارند و همزمان با راهنما و همراه فلان کاندیدای ریاست جمهوری عضو ستاد انتخاباتی کاندیدای دیگر سرانجام بخت با وی همراه شد و در دولت تدبیر و امید عزت و منصبی پیدا کرد .
با این اوصاف مرتب سوال می شود : چرا استانی که زمانی عنوان (یکم) را یدک می کشید از قافله پیشرفت عقب است و در قیاس با سایر استان ها پیشرفت لازم را ندارد ؟
در حالیکه پاسخ این سوال بزرگ را باید در این جستجو کرد که وقتی : کم بینی و حسادت ، خود بینی و غریبه پرستی ، سهم خواهی و قدرت طلبی دوزاده یک نژاد فاقد کظم حسینی به عده ای معدود به تعداد انگشتان حتی یک دست ، عدم توجه به نیروهای توانمند خودی ، از هم گریزی و با روش سیاست بازی و نان به نرخ خوردن بر استان حاکم باشد استان گیلان پیشرفتی نخواهد کرد که نخواهد کرد !
ممنونم ازسایت گیلانیان بابت مطالب خوبشان اگر مردم این اقا رانشناسند ماهمکاران استانداری گیلان که ایشان وتفکراتش رامی شناسیم کاملا”