چابكسر را بيشتر بشناسيم و بدانيم :
براستی چابکسر به چه گناهی می میرد ؟!

اختصاصی گیلانیان : شهر چابکسر در قسمت شرق استان گیلان در واقع آخرین شهر این استان و وجه تمایز دو استان گیلان و مازندران می باشد فاصله چابکسر از آخرین شهر مازندران یعنی رامسر کمتر از ۵ کیلومتر است زبان و فرهنگ و آداب و رسوم و شرایط محیطی این دو شهر با یکدیگر کاملا مشابه میباشد و شاید چابکسر بدلیل برخورداری از مناظر طبیعی بکر و متنوع و کمترین فاصله کوه و دریا و به لحاظ پوشش گیاهی و وجود جنگلهای انبوه و سایر جوانب بصورت بالقوه از مزیت نسبی درجاذبه های گردشگری نسبت به رامسر برخوردار باشد اما به دلایل مشخص از این مزیت هیچگاه بهره مند نشده است
حقیقت دردناک این است چابکسر در آتش بی توجهی مسئولین می سوزد! مقایسه امکانات دو شهر همجوار رامسر و چابکسر نشان میدهد به چابکسر که بیش از ۴۰ سال است به اصطلاح شهریت یافته حتی به اندازه یکی از خیابانهای فرعی رامسر نیز توجه نشده ! در حالیکه شهر رامسر طی چهل سال اخیر ازصفت سخت سر ( که در قدیم بدلیل شرایط ناگوار جغرافیایی و معیشتی و محرومیت بدان اطلاق میشد به شهر رامسر (محل آسایش و راحتی ) و عروس شهرهای ایران ملقب شد و با امکانات متعدد گردشگری همچون هتل های لوکس ,فرودگاه بین الملی ,بلوارهای زیبا ,آبگرم ،چشمه های معدنی,تله کابین ,بیمارستان و امکانات پزشکی و اردوگاهها و استراحتگاه های ساحلی متعدد تجهیز شده ، چابکسر نه تنها از توابع رامسر که از نظر تقسیمات کشور زمانی بر آنها ارجحیت داشته ، عقب مانده بلکه با کمال تاسف حتی فاقد یک میدان که سمبل و پیشانی طبیعی شهر محسوب میشود , برای اثبات شهریت خویش است !!!!
شاید بهانه همیشگی مسئولین برای توجیه مشکلات چابکسر کمبود بودجه و سرمایه باشد اما عنایت به موقعیت بی نظیر و امکانات خدادادی چابکسر این فرض را باطل مینماید.
منطقه استراتژیک چابکسر خود سرمایه است و برای رشد و شکوفایی تنها نیازمند توجه و دلسوزی و برنامه ریزی مسئولین امر!
چابکسر سرشار از جاذبه های جهانگردی است که عقل سلیم در هر استان خواهان توسعه , در آرزوی داشتن یکی از آنهاست سرمایه گزاران بسیاری در صورت فراخوانی و حمایت و پشتگرمی مسئولین بدانجا سرازیر خواهند شد
متاسفانه هیچگاه از این مزیت ها در جهت رفاه و ابادی منطقه و استان گیلان استفاده نشده است و در عوض تا انجا که مقدور بوده جوانان مستعد و تحصیل کرده که در حد دکترای تخصصی و فوق تخصص و پروفسور بوده اند و یا آنانی که سرمایه و فکر اقتصادی داشته اند بدلیل نبود زیر ساخت های لازم و دور نمای توسعه از چابکسر کوچانیده و یا بهتر بگوییم گریزان شده اند!
چابکسر ازجنبه ژئومورفولوژی
چابکسر ازجنبه ژئومورفولوژی بدلیل بهره مندی از چهارعامل ساحل، جلگه، کوهپایه وکوهستان و همچنین وجود صنایع دستی منحصر بفرد , تنوع فرهنگی , بازار های هفتگی وآثار و پیشینه تاریخی و پتانسیل ورزشی (باستانی و مدرن) و توانمندی های بالقوه در زمینه شیلات وپرورش ماهی و تسهیلات بندری با هر نوع سلیقه ای گردشگران را را از فاصله های دور و نزدیک در صورت برنامه ریزی و سرمایه گزاری مناسب جذب خواهد نمود
یکی دیگر از مواهب طبیعی چابکسر وجود ساحل منحصر بفرد دریا بطول ۷ کیلومتر است که بدلیل ماسه ای بودن و نزدیکی به جنگل جذابیت ان دو چندان است چابکسر از نظر انواع جاذبه ها بسیار غنی است، به طوری که صرف نظر از جاذبه های طبیعی، مانند دریا، سواحل، وجود چشمه دمکش که از نظرتوریسم علمی و تفریحی یقینا در کشور بی نظیر میباشد , گستره چشم اندازهای بکر جنگلی ، نواحی ییلاقی و جاذبه های تاریخی و فرهنگی و حتی مذهبی , تنوع گویش های محلی و فعالیت های خاص اقتصادی ، بازارهای هفتگی که درآن وجود دارد
چابکسر از منظر اکولوژیکی
چابکسر را به عنوان یک اکولوژی منحصر بفرد و تابلوی ظریفی از جلوه های انسانی توریست پذیر گیلان به تصویر میکشد. توریسم مزرعه ای، توریسم فرهنگی و حتی معماری اصیل گیلان که از انواع گردشگری منطقه محسوب می شود و در کنار آن بازار محلی چابکسر و وجود مجتمع های پرورش گل وگیاه وکشت برنج و چای ,کیوی ,مرکبات بر ایجاد فرصت های استثنایی برای جذب گردشگر و سرمایه گزار افزوده است همچنین چابکسر در صورت برچیده شدن ایست بازرسی بی تناسب و احداث سازواره ورودی مناسب به دلیل موقعیت خاص ارتباطی خود که دروازه ورودی به استانهای گیلان و مازندران محسوب می شود مقصد مهمی برای انگیزه های متنوع گردشگران از سراسر نقاط ایران خواهد بود
صنایع دستی چابکسر ( نمد ، چادر شب و پرورش کرم ابریشم ، لباس های محلی )
چابکسر از مراکز مهم تولید و عرضه هنرهای سنتی و صنایعدستی بویژه چادر شب و لباس محلی و نمدمالی یا بافتن نمد و پرورش کرم ابریشم است.
نمد که از پشم گوسفند بافته می شود معمولا بعنوان زیر انداز استفاده می گردد و مصارف طبی نیز دارد . بافت نمد کار بسیار سخت و توام با مرارتهای بسیار است نمد در اندازه ها و طرح ها و شکل های هندسی خاصی بافته می شود نمدهای کوچک و گرد با طرح های زیبا معمولا بعنوان دکور و یا پاچراغی استفاده می شوند
بافتن چادر شب از دیگر هنرهای ماندگارمنطقه است که رنگهای طبیعی و گیاهی در آن به کار رفته و قدمت هفت هزار ساله دارد. در گذشته چادرشب را فقط از ابریشم می بافتند ، اما امروزه از نخ و کاموا هم بافته می شود زمینه ی چادرشب ها معمولا سرخ یا سبز بوده و از رنگ های دیگر برای نقش و نگارهای روی آن استفاده می شود . چادرشب در انواع ساده و طرح دار بافته می شود. طرح های روی چادرشب علاوه بر خطوط زیگزاگ سیاه و سفید شامل طرح هایی از اسب سوار ، درخت ، گوزن با شاخهاى بلند ، انسان و زن تاج دار و مناظر و گلها نیز می باشند
دختران و زنانی که لباس قاسم آبادی می پوشند چادر شب را نیز دور کمر می بندند آشنایی برخی و یا شاید بسیاری از ایرانیان با قاسم آباد چابکسر مدیون شهرت لباس ، موسیقی و حرکات موزون زیبای قاسم آبادی می باشد.
لباس قاسم آبادی که ویژه زنان می باشد و تا حدود سی سال پیش تقریبا تمام زنان آنرا می پوشیدند امروزه به استثنای بخشی از زنان بالای چهل سال توسط جوان ترها فقط در عروسیها و دیگر جشنها قاسم آبادی پوشیده می شود. سه بخش اصلی لباس قاسم آبادی عبارتند از پیراهن ، تور ، دستمال(توری سفید که روی سر می گذارند) ، دامن بلند یا دراز تنبان که دارای چین های فراوان و حدود ده نوار افقی موازی هم با رنگهای متنوع است
رقص قاسم آبادی و کشتی (تا ده سال پیش) از مراسم ثابت و همیشگی در جشن های عروسی بود. روی تختی، رو فرشی، رختخواب پیچ ، بقچه ، زیرانداز ، پرده ، رومیزی ، جلیقه و لباس, رو مبلی، کیف، کفش کتانی، کوله پشتی، مانتو از دیگر محصولات جانبی چادرشب بافی است.
هم اینک ۲۰ تا ۳۰ تعاونی و هزار و ۸۰۰ بافنده زن چادر شب درمنطقه قاسم آباد چابکسر شناسایی شده که این افراد هزینه معاش خود و خانواده خود را با بافت چادرشب تامین می کنند که نیازمند اعطای وام و تسهیلات ویژه وحمایت و توجه جدی و ساماندهی همه جانبه این صنعت رو به زوال میباشند
وضعیت پرورش کرم ابریشم
وضعیت پرورش کرم ابریشم دیگر صنعت قدیمی منطقه چابکسر وخیم تراز دیگر عرصه ها ی تولیدی منطقه بوده و تقریبا رو به اضمحلال می باشد حصیر بافی و سبد بافی و پوست اکنی وساخت زیورآلالت چوبی از دیگر صنایع دستی پراکنده در سطح منطقه است که بدلایل اقتصادی از اشتغال زایی ان به نحو چشمگیری کاسته شده است چقدر خوب بود که مسئولین ذیربط که برای رقابت و چشم هم چشمی با دیگر کشورها برج میلاد را با هزینه های گزاف در پایتخت احداث میکنند این ابتکار و التزام را داشتند که با صرف هزینه های بس ناچیز تر از ساخت برج در این منطقه محروم بازارچه ای دایمی برای فروش این محصولات و جلب گردشگران و نهایتا حمایت از صنایع محلی منطقه چابکسر که درآستانه ورشکستگی میباشد احداث نمایند!
کشتی گیری
نیز از رسوم قدیمی و جا افتاده در منطقه چابکسر می باشد. هرسال تابستان در منطقه بویژه در جواهر دشت رامسر مسابقات کشتی گیله مردی با حضور صدها کشتی گیر از گیلان و مازندران و منجمله ورزشکاران چابکسر که اکثرا از قاسم آباد می باشند با شکوه و حرارت خاصی برگزار می شود که مشاهده آن برای گردشگران خالی از تفنن نیست
تاریخ و گذشته ی چابکسر
درباره ی تاریخ و گذشته ی چابکسر همچون اغلب نقاط ایران اطلاعات دقیقی در دست نیست. اما درسطح منطقه دفینه هایی که از حفاری های غیر تخصصی که اغلب جهت دستیابی به گنج و اشیای قیمتی صورت می گیرد بدست آمده نشان می دهد که منطقه قبل از اسلام مسکونی بوده و به همین جهت هم اهالی از جاهایی که دفینه ای قدیمی درآوردند را ,گبر گور, که نام قبرها یا اماکن بازمانده از دوران پیش از اسلام هست می نامند.
متاسفانه به علت سادگی و بی غشی مردم راه زنان حرفه ای توانستند به راحتی آنها را فریب داده و به قیمت ناچیزی اشیای بدست آمده را که می توانستند بازگوی گوشه هایی از تاریخ منطقه و ایران باشند را از آنها خریده و به کلکسیونرهای از ما بهتران در خارج از کشور بفروشند آثار تاریخی پس از اسلام نیز بیشتر شامل امامزاده های موجود در سطح چابکسر بوده که یادگار مبارزات و حمایت های اجداد و نیاکان منطقه از تشیع بوده و همچون سایر مناطق گیل و دیلم و تپورستان وهیرکان,چابکسر نیز یکی از پناه گاهها علویان فراری از جور خلفای عباسی محسوب میشده است
پیشینه هنری و فرهنگی
علاوه بر موارد فوق منطقه چابکسر از پیشینه هنری و فرهنگی نیز برخوردار بود که در این مجال نمی گنجد و هم آنقدر باید بسنده کرد که ترانه ها و آوازها و موسیقی محلی منطقه منحصر بفرد و تلفیقی از موسیقی اصیل و بدیع قاره کوچک گیلان است که سینه به سینه و نسل به نسل به منتقل شده است در اخر از هنر آشّپزی گیلان و شیرینی پزی محلی و صنایع لبنی که حاصل سرپنجه شیر زنان منطقه است نیز نباید غافل شد که لذتی ست بدیع و حظی بیمانند که ان را تنها بر سر سفره بی ریای اهالی منطقه میبایست چشید!
با تفاصیل فوق آیا رواست سرزمینی با این جاذبه های رویایی و طبیعی که آراسته به چندین هنر و حسن خدا داد است این چنین بی توشه و رونق مانده و مسئولین نیم نگاهی خریدارانه نیز به آن نیاندازند ؟
آیا مردم چابکسر حق ندارند بدلیل بی مهری ها و مشکلات اقتصادی و کمبود امکانات آنچه که شایسته اش هستند ، باشند؟
براستی چابکسر به چه گناهی می میرد؟
با سپاس فراوان به جهت جمع آوری و انتشار این مقاله.
لازم دانستم به چند نکته از بابت تکمیل این مقاله اشاره کنم.
۱-عنوان مقاله هر چند درست ولی در متن مصداق صحیحی ندارد.(مردن!)
۲-نوار ساحلی چابکسر از رودخانه مرزی گیلان و مازندران در محله سورخانی آغاز شده و تا پلرود بین واجارگاه و سیاهکلرود ادامه دارد که حدود ۲۴ کیلومتر می باشد نه ۷!
۳-ییلاق جواهردشت که مسابقات کشتی گیله مردی هر ساله در تابستان برگزار می شود مربوط به حوزه جغرافیایی و استحفاظی شهرستان رودسر و بخش چابکسر می باشد نه رامسر!
۴-تا جایی که در تاریخ دیلمیان و رویانیان نوشته شده است در زمان خلفای عباسی کلاچای، چابکسر، رامسر و تنکابن تقریبا خالی از سکنه بودند.
۵-طبیعت کوهپایه هایی که در کنار رودهای خروشان هستند مطمئنا جایشان در این مقاله خالیست. مثلا، آچی رود سرولات و رود اصلی و پرآب قاسم آباد علیا که متأسفانه اسمش را نمی دانم، رود اوشیان و سورخانی و …
با کاهش توقع از زندگی، چابکسر منطقه ای بسیار خوب برای زندگی می باشد.
داشتن طبیعت دست نخورده به قیمتی بدست می آید که مشاهده می کنید.
بنده هیچ شخص غیربومی را دعوت به سرمایه گزاری و یا خرید مسکن و … در چابکسر نمی کنم زیرا در نهایت محیطی شبیه به رامسر پیدا خواهد کرد.
در یک جمله : عطایش را به لقایش می بخشم.
امیدوارم هر شخصی هرچند روزی که در این شهر به تفریح می پردازد لذت آن را با قدردانی از طبیعت ببرد.
“زباله های سیزده بدر” نحسی این روز است.
همچنین لذت دیدن “چشمه دمکش” اوشیان و نفس کشیدن در نزدیکی آن هر قلبی را به تندترین تپش وادار می کند.
شاید اینجا زندگی معنای بهتتری داشته باشد…..
بنظر میرسد منظور نویسنده ییلاق جواهرده بوده که به اشتباه جواهردشت درج گردیده و منظور از ۷ کیلومتر ساحل منحصربفرد قسمتهایی میباشد که جهت شنا و انجام فعالیت های گردشگری قابلیت استفاده دارد اینکه در زمان خلفای عباسی کلاچای، چابکسر، رامسر و تنکابن تقریبا خالی از سکنه بودندقرین بحقیقت نیست و وجود امامزاده ها ی موجود انها را نفی مینماید ضمن اینکه وجود گبر گورها و اشیا مکشوفه وجود تمدن باستانی چند هزار ساله را در منطقه گواهی مینمایدعنوان مقاله در متن نیز مصداق دارد با ذکر قابلیت ها و امتیازات منطقه چابکسر فقرو مشکلات بیکاری و معیشتی و درمانی و گردشگری میتوانست با توجهات مسئولین رنگ ببازد در حقیقت چابکسر نمیبایست با انهمه جذبه طبیعی و امتیازات اقلیمی مانند دهی عقب افتاده و روبه احتضار جلوه نموده و پس از ۵۰سال سابقه شهریت از محلات رامسر نیز امکانات کمتری داشته باشد بهرحال مقاله فوق که یکی از اولین مقاله های بازگوی مشکلات منطقه چابکسر است همچون بسیاری از مقالات دارای معایب بوده وانتظار دارد انهایی که علاقه مند به بهبود وضعیت چابکسر هستندمسئولان را با ارسال مقالات و اطلاعات و پیشنهادات خود از خواب غفلت چندین ساله بیدار کنند وضعیت فعلی شایسته مردم شریف چابکسر نیست و فقر به اسانی احتضار فضیلت است و جایی که فقر است اعتیاد و معضلات اجتماعی هم هست و داشتن طبیعت دست نخورده به بهای فقر و عدم توسعه وبیکاری و اعتیاد و کوچ اجباری تحصیل کردگان و فرهیخته گان منطقه و فروختن زمین های آباو در حکم مردن تدریجی چابکسر است