وبگاه حامیان پیشرفت و توسعه گیلان بررسی می کند
بررسی مفهوم توسعه و ساز و کارهای پیشرفت

اختصاصی گیلانیان : توسعه، کلید واژه ای که همگان در انتظار آنیم تا بر قامت استان سرسبز گیلان به معنای واقعی کلمه آراسته شود. چراکه مردمان این سرزمین به جهت داشتن تمدنی کهن و مقاومت در برابر تندباد حوادث همواره جایگاهی والا داشته و حقیقتاً شایسته بهترین ها بوده اند. توسعه در لغت به معنای گسترش و بهبود می باشد و دارای مفهوم کلیدی در علوم اجتماعی است، که موضوعات گوناگونی را در اندیشه و رفتار جوامع، در ابعاد فرهنگی، اقتصادی،اجتماعی و سیاسی در بر می گیرد.
متخصصان رشته های مختلف علوم انسانی کوشیده اند تا بر اساس رشته تخصصی خود تعریفی از توسعه ارائه و تجویز کنند. اما از آنجا که این مفهوم در پیوند با تحولات عمیق اجتماعی مطرح شده و آن تحولات نیز ابعاد و جوانب مختلفِ مرتبط با هم داشته اند، تجزیه این ابعاد و تأکید و تجویز بٌعدی از آن، همراه با غفلت از ابعاد دیگر توسعه، آثار و عوارض زیانباری داشته است. ابهام و سردرگمی در معنا و مفهوم توسعه و فقدان نگرش علمی و در عین حال جامع نسبت به آن و در ادامه رویکردهای عملی ناصواب در حوزه های کلان اقتصادی-اجتماعی و سیاسی موجب شده که بسیاری از جوامع از اهداف توسعه فاصله گرفته و نتوانند مسائل ، مشکلات و بحران های داخلی خود را حل کنند
این در حالی است که محور اصلی این جوامع بر اساس توسعه و توسعه نیافتگی در جریان است و انجام تغییرات و اصلاحات لازم، موکول به آگاهی، شناخت و تحلیل عمیق و اساسی از واقعیت های اجتماعی در تمامیت خود است. اما بطور کلی “توسعه” متغیری است کیفی و بلند مدت که با رشد همه جانبه و افزایش شاخص های کیفیت زندگی مردم بر پایه سرمایه های اجتماعی و اقتصاد دانش محور استوار است و از طرفی در ادبیات “توسعه” سه نکته از مفهوم آن به شرح زیر استخراج می شود:
الف- توسعه به مثابه ی یک مجموعه اقدامات مشخص
ب- توسعه به مثابه ی فرآیندهای دگرگونی بنیادی
ج- توسعه به مثابه ی مجموعه ای از دستاوردها
شناخت روش ها و خروج از دورهای باطل در روند توسعه عاملی است تا مانع استمرار عقب ماندگی شود. در شرایط فعلی مواردی همچون : فقر، عدم بهره گیری صحیح از قابلیت های کشاورزی، گردشگری و صنعتی ، افزایش روز افزون بیکاری جوان تحصیلکرده دانشگاهی، تعطیلی کارخانجات و تولیدی ها در گذر زمان، نوسانات متعدد در حوزه سرمایه گذاری بخش خصوصی ، سهم مبهم در تولید ناخالص ملی، نداشتن شرایط مناسب در بحث زیرساخت ها و … از جمله معضلاتی هستند که در موضوع توسعه نیافتگی در سطح استان گیلان به صورت ناخوشایندی خودنمایی می کنند ! و در فرآیند تصمیم سازی نیز علی الرغم شعارها و وعده های فراوان با اختلالی جدی مواجه ایم!
مشارکت نمایندگان ادوار مختلف و مسئولان ارشد استان در فرآیند اصلی برنامه ریزی توسعه و رفع عقب ماندگی آنچنان پرفراز و نشیب بوده که عدم هماهنگی ها در هر دوره به تناسب خویش قلم فرسایی های بسیارمی طلبد تا پاسخگوی این سوال باشیم که چرا گیلانیان نباید شاهد پیشرفت چشمگیر و صعودی در روند خواسته های بحق خود باشند؟؟؟
هرچند تلاش ها و زحمات دلسوزانه مدیران و مسئولانی که در بازه های زمانی مشخص و متآسفانه کوتاه مدت، سر منشأ تغییرات و تحولات مثبت بوده اند ، همواره در نزد افکار عمومی به روشنی مشخص و به واقع قابل ستایش می باشد اما شواهد فعلی حاکی از کلی گویی هایی بوده که بدون دیدی کلان و ژرف ، مباحث بنیادی را به وادی فراموشی سپرده و از طرفی وجود مدیریت سلیقه ای-سیاسی(جناحی) ضمن صرف هزینه های فراوان مالی و اعتباری نتیجه ای جز ریشه دواندن فرهنگ غلط و رشد تصاعدی خویشاوند سالاری و بروز تنگناهای مختلف به جهت نداشتن هیچ گونه سابقه تخصصی و اجرایی توسط برخی از افراد ، در سطح ادارات و نهادهای استان نداشته است ! آیا چنین تفکراتی ضعف در حوزه کارآفرینی را خواهد پوشاند؟ (البته قضاوت در ارائه انتشار آمار اشتغال زایی با شما مخاطب ارجمند! )
به هر تقدیر مادامی که در کار برنامه ریزی جامع، به شیوه ای افراطی برای حل مشکلات راه حل های فرضی ارائه کنیم، به جایی نخواهیم رسید! مگر آنکه برای برون رفت از دام مشکلات،گره های فکری را باز نماییم و با جذب کارشناسان و متخصصان خبره، اندیشه های نادرست درچرخه توسعه را از بین ببریم تا به الگوی حقیقی توسعه که مبتنی بر سنت های موجود در فرهنگ ما می باشد، دست یابیم .
با توجه به موضوعات مطرح شده ، نمی توان از نقش بی بدیل رسانه ها در راستای توسعه و پیشرفت استان غافل بود، زیرا بررسی و نقد منصفانه در حوزه های مختلف در کنارپیگیری عملکرد مسئولان و نهادهای اجرایی می تواند ،زمینه ساز حل چالش های پیش روی استان باشد . اما رهایی از چنگال محرومیت تنها بانقد یکطرفه میسر نخواهد بود و اینجاست که نقش تعامل دو طرفه برای رهایی از نظام بروکراسی در جهت خدمت به مردم امری حیاتی به شمار می آید. بر این باوریم که رسانه مسئول خانه تکانی در جامعه است تا با شفاف سازی و تنویر افکار عمومی، بازار شایعات را به حداقل ممکن کاهش داده تا مدعیان مردمی بودن، بدون هیچ شرط و پیش شرطی فضا را به گونه ای سوق دهند که بحث انحصارطلبی که عموماً در گرو افراد خاص می باشد، پیش نیاید!
در پایان نگارنده امیدوار است تا طبق هدف گذاری های سند چشم انداز بیست ساله، به جایگاه واقعی خویش دست یابیم و با عزمی جدی و شناختی صحیح از محیط اطرافمان، به گونه ای پیش رویم که در دریای پرتلاطم بلاتکلیفی توسعه غرق نشویم! انشاءالله…
*منابع :
۱- احمد موثقی، اقتصاد سیاسی توسعه و توسعه نیافتگی
۲- فرشاد مومنی ، نگاهی به مسائل اقتصاد ایران و راهکارهای آن، مرکز مطالعات دین و اقتصاد
نظرات
بدون نظر