پاسخ هاي خواندني و تامل برانگيز سردا آقازاده به خبرنگاران :
ضرباتی که گیلان خورده از مدیران غیر بومی است !؟

اختصاصی گیلانیان : طبق وعدهای که داده بودیم بخش اول مصاحبه مطبوعاتی سردار آقازاده ، نماینده محترم رشت را که عینا نظرات ایشان بود منتشر کردیم ، در این بخش ، پرسش و پاسخ خبرنگاران حاضر در همان نشست خبری منتشر می شود که امید است ادای وظیفه کرده باشیم :
***
خبرنگار اول گفت : آقای نماینده ! استاندار ما مازندرانی است و همراهانشان هم مازندرانی است . ایشان نمی داند نشریه چیه ! کدام نشریه گیلانی هست ! کدام بعدا آمده ! حرفی هم که آدم در استانداری می زند بعدا می گویند آقای راد . آقای راد هم رئیس جمهور استان شده ، یعنی اگر شما الآن بخواهید راد را ببینید ، من فکر می کنم در تهران با وزیر ملاقات کردن راحت تر از این است که آدم در استان گیلان با آقای راد ملاقات کند !
به گزارش خبرنگار گیلانیان ، سردار آقازاده گفت : شما میخواهید یک ربع دیگر پیش ایشان بروید !؟؟!
خبرنگار : مگر اینکه شما بخواهید … من چندین بار خواستم در رابطه با مطبوعات استان پیش ایشان بروم ، مسئله شخصی نبود ، نتوانسم . یک روز آقای حسن پور ارشاد به من گفتند الآن شما بروید که آقای راد منتظر شما هستند. من از ساعت ۲ تا ۵/۴ بعد از ظهر در اتاق آقای راد نشستم ؛ ساعت ۵/۴ ایشان با یک عدهای بیرون آمدند و گفتند : شما اینجا نشستهاید ؟ آقای حسن پور با من صحبت کرد ، شما آدرس خانه تان را بدهید که میخواهیم منزل شما بیاییم و در آنجا با شما صحبت میکنیم !؟
آقای راد تقصیر ندارد ، چون ایشان گیلانی نیست . ایکاش آقای استاندار یک مشاور گیلانی داشت ! یک رئیس دفتر گیلانی داشت ؛ یکی که گیلان را میشناخت ، مسئولین گیلان را میشناخت ، کار گیلان را میدانست چیه ! در حالیکه آقای مهندس ! شما می دانید مردم گیلان ……. نمی دانم چه شده که وقتی آدم استانداری میرود مثل اینکه زبان گیلانی در آنجا دارد فراموش میشود ، چون آنجا هر که را می بیند با هم مازندرانی صحبت میکنند !
آقای مهندس ! اگر شما کار انتخاباتی را تازه شروع کردید ، ما از پنج ماه پیش شروع کردیم ، تنها مشکل مردم همین است ، مردم از دست شما و آقای کوچکی نژاد یک کمی دلخورند ، خدا شاهد است همین است که میگویند یک استاندار مازندرانی برای گیلان آوردند که الآن برای کار استاندار هیچ نظارتی نیست و آقای استاندار هم مطابق سلیقه خودش هر مازندرانی را برای مسئولیت استان آورده . حالا شاهد باشید اگر این رویه همینجور پیش برود من فکر میکنم همه مدیران یکی ، یکی بروند و … آقای استاندار هم حق دارند ، چون ایشان آنها را بهتر میشناسد . آقای راد آدم صالحی هست و می تواند با ایشان کار بکند . یا آقای … که باید همه کارهای آقای راد را هماهنگی بکند آن هم مازندرانی هست ، آقای استاندار آن را بهتر میشناسد تا یک گیلانی را …
خبرنگار دوم : بچه ها همیشه سؤال شان این است : چه اتفاقی برای استان ما افتاده که همه مدیران کلان ما همیشه از خارج استان میآید ؟ یا وضعیت کشاورزی ما اینجوری هست . یا آن چهار موردی که شما صحبت کردید، کشاورزی – صنعت – گردشگری – صادرات مدیران ما ، چه اتفاقی افتاد که ما در این ۳۳ سال کار کرد ما با استاندار چه وضعی داشتیم ؟ ما بیشتر دوست داشتیم شما این موضوع را باز کنید تا بچه ها بیشتر از این وضعیت خبر داشته باشند . یعنی بچه های ما خبر داشته باشند که در این ۳۳ سال چه اتفاقی افتاده که وضعیت ما به این شکل است ؟ مطمئنا شما روستاهای یک کیلومتری ، دو کیلومتری رشت را بازدید کردید ، وضعیت شان را میدانید ، فقط اینها برق دارند . مگر ما با استان مازندران چقدر فاصله داشتیم که این وضع گردشگری ماست ؟یا بخش کشاورزی ما است .
در بخش کشاورزی که قرار بود اتفاقی بیفتد چه شد که سر از مازندران درآورده است ؟ ما بیشتر دوست داشتیم شما این را بیشتر باز میکردید و ما از اتفاقاتی که در حال رخ دادن است بیشتر باخبر میشدیم .
خبرنگار سوم : آقای آقازاده ! ببخشید . ما وقتی نگاه میکنیم شما در زمان آقای قهرمانی، انتقاداتی به بخش های مختلف استان داشتید ؛ فارق از نگاه به وضع این شخص میخواهیم ببینیم در این ده ماهی که استاندار جدید آمده ، وضعیت تغییر کرده ، سدی که قبلا سوراخ بوده ، بخش گردشگری ما مناسب نبوده ، بخش بهداشت ، درمان همه اینها خوب شده است ؟
چند وقت پیش آقای قاسمی ، رئیس مجمع نمایندگان گیلان عنوان کردند درهای مدیران گیلان بر روی مردم بسته هست! آقایان جای گرم نشستهاند و درشان بر روی مردم باز نیست . چه کار باید کرد این مشکلات حل شود ؟ خبرنگارانی که الآن در اینجا هستند ، فارق از مشکلات شان ، مدیران تاب انتقاد از آنها ندارند ؛ یعنی کوچکترین انتقادی بکنند با انواع تهمت ها مواجه میشوند ، شب نامه ها و نامه ها به سرپرستانشان که این خبرنگار اینجوری هستند ، این را چه باید کرد ؟
مدیران ما الآن غیر بومی هستند ؛ میگویند اینها را ول کنید ، کسی در تهران پشت ما هست ، هیچ کسی نباید از ما انتقاد بکند ! وضعیت خیلی عالی هست ! اینها است که شما میفرمایید استان ما عقب میماند . چه کار باید کرد ؟
یکی دیگر از خبرنگاران که جزء فعالان گردشگری است گفت : ما گروههائی در بخش گردشگری داریم که صاحب فکر و برنامه هستند و اگر مورد حمایت قرار بگیرند میتوانند گردشگری استان را در کشور به رتبه اول برسانند و درآمد زیادی برای استان کسب نماید.
ما خیلی تلاش کردیم ، حتی با آقای استاندار صحبت کردیم ، با آقای عزیزی صحبت کردیم ، همه قول حمایت می دهند ولی عملا حمایت نمی کنند ! مسئولان نمی خواهند در بخش گردشگری کار بکنند ، الآن دیگر آقای استاندار هم نمی خواهد با ما صحبت بکند . یعنی گروه ما برای استاندار اصلا شناخته شده نیست . ما در این بخش کار کردیم ولی آقای استاندار و آقای عزیزی نمی خواهد به چشم بیاید !
***
پس از سوالات این خبرنگاران به دلیل ضیق وقت سردار آقازاده در مقام پاسخ گفت :
در مورد بحث مسئولین بومی عرض کردم که ما واقعا به مسئولین بومی اعتقاد داریم ( ! ) و طبیعی است وقتی که ما اینجا نیرو داریم ، نیروهای بومی ؛ تجربه هم همین را ثابت کرده ، رمز پیشرفت ، یکی از مؤلفه های مهم پیشرفت و توسعه استفاده از نیروهای بومی است ، استفاده از ظرفیت های بومی است ( ! ) یک نفر از بیرون بیاید ، این حالا به لحاظ جغرافیائی ، بعضی از مؤلفه ها ممکن است این نشناسد . معلوم است که بنده در استان گیلان وقتی در یک جلسه ای به عنوان کارشناس حضور داشته باشم ، ۳۰ سال جمعیت استان را میشناسم ، یعنی اگر الآن یک نفر به من بگوید تالش فلان نیرو را به عنوان بخشدار گذاشتم ، من می دانم که این پدر بزرگ هفت جدی این که بوده ! می دانم چقدر درس خوانده ! می دانم خصوصیاتش چیه ! می دانم نگاهش چیه ! تعصبش چیه ! فورا بروند بحث ده ، پانزده نقطه ، میشناسیم ! این خیلی تأثیر دارد .
وقتی می گویند که در فلان نقطه رحیم آباد ، آنجا یک ریزشی داشته ، مثل این طور نیستیم که بمانیم ما تا اینکه آقایان بروند آنجا و چه بکنند ! نه خیر ، اینطور نیست ، همینکه گفتند بلافاصله از همینجا تماس میگیرم با فرماندار یا بخشدار ، هر که ، می گویم : آقاجان ! شما از رحیم آباد بیست کیلومتر رفتی جلوتر ، سمت چپ یا راست پهلوی این خانه ، این رودخانه ، آنجا یک ریزشی شد یا آسیبی آمده . تمام استان گیلان را می شناسیم .
توی ارتفاعات اگر در یک نقطه صفر مرزی استان ما با استان زنجان و اردبیل اگر یک اتفاقی بیفتد آنجا ، یک گرگ آنجا ببینند ، باید بدانیم کدام نقطه هست ! از کدام بیشه بیرون آمده . این خیلی تأثیر دارد . یک نیروی بومی که شناخت داشته باشد . بایستی دفاع بکنیم ( ! )
حالا این بخش از شناخت ها ، این نمی تواند عام باشد . معمولا بعضی از رسته ها را ، بعضی از سوی علمی را می گویند همه رستهای . یعنی این فرد را می توانیم ده تا مسئولیت بدهیم . می تواند مدیر باشد که چندین رسته تخصصی را مدیریت بکند ! این برایم علمی است ، جا هم افتاده ، ضمن اینکه اینجا آن ظرفیت تجربه شده یک مدیر بومی و مدیر کار کرده را ما منتفی نمی دانیم .
استان گیلان ما یکی از ضرباتی که خورده ، عقب ماندگی ها ، از مدیرین غیر بومی است ؟! این را به صراحت من به شما میگویم : و یکی از ضربات دیگری که خورده و مساوی با ضربه اول است – بلا نسبت – مدیر بومی بیعرضه هم بوده . از مدیر بومی هم ضربه دیگری خوردیم . پس هر دو بخش آمدند بعضی از ناملایمات را برای استان ما .
بنابراین ما بایستی واقعا ، اولا آن اولویت ما است . ثانیا : مدیر آن شاخصه هائی که من خدمت شما عرض کردم ؛ در شأن انقلاب ، جنس مردم ، جنس تعصب ، جنس خدمت ، جنس معیارها ، جنس ارزش ها ، اعتماد به نفس ؛ باید آن شاخصه ها را داشته باشد .
یک مدیری که پایش بلغزد یا دارای ضعف باشد ، این آن استحکام را ندارد که بخواهد با اطمینان با اعتماد به نفس از عهده مأموریت ها بربیاید . قطعا وارد بازار معامله خواهد شد ، بازار مسامحه خواهد شد ، ملاحظه خواهد شد ، چون می ترسد ، احتیاط خواهد داشت . احتیاط داشتن همان هست و .
بعضی از جاسوس ها ، شما شنیدید با جاسوس ها چکار می کنند ؟ مثل موش آب کشیده هر جور خواستند با جاسوس برخورد می کنند ؛ هیچ اراده ای جاسوس با خود ندارد . همه چیز را بایستی مأموریت اجرا بکند . چون اگر برود پیش کشور اصلی خودش ، خب، اعدام می شود ، جاسوس خائن ، اگر آنجا عمل نکند ، خب چیزی برایش ارزش قائل نمی شوند ، یک آدم بی ارزش و بی هویتی خواهد شد که دیگر حد اقل به درد زندگانی نمی خورد .
اگر مدیر جائی – خوب حالا اینطور که ما نداریم واقعا – بعضی از معیارها را عمل نکرد ، بدانیم که فساد ، انحراف از یک چیز کوچک ، از یک نقطه کوچک و از یک حرف کوچک و از یک عمل کوچک شروع می شود ؛ شما اگر یک امتیاز دادید ، بایست آن امتیاز … برادر شما را آوردید یک جائی گذاشتید حتما باید یک نفر دیگر را بیاورید و گرنه آن افشاگری می شود و وضع تان خراب می شود ، بخصوص کسی منفعت طلب باشد و عافیت طلب باشد خیلی سریعتر زیر بار معامله می رود .
پس مدیریت خیلی نقش دارد . اما اگر یک مدیر با قدرت ، با جربزه و نترس و مشکل ندار ، این میز خودش را کار ندارد ، بالای میز نشسته ، بقول معروف کوله پشتی خودش ، ساک خودش را بسته ، کار خودش را با قدرت ، جرأت ، معیارها ، ارزش ها ، توانمندی ، کارشناسی ، انجام بده ، زیر بار چیز غیر منطقی از بالا دست باشه ، پائین دست باشه به او ابلاغ شد ، میگوید : آقا ! خدا حافظ ، من زیر بار نمیروم .
این مدیر ، اینجور روحیه ، با آن روحیه انقلابی عرض کردم ، با آن جنسیت و اصلیت که متناسب با شأن مردم باید داشته باشد ، این مدیر می تواند کارش را انجام بدهد .
اینجاست که واقعا اگر یک تیم کارشناسی در هر محیط مدیریتی تعبیه بشوند و انتصاب بشوند مطمئن باشید که کار ده ساله را پنج سال انجام خواهند داد . بحث من این است .
بعله مدیر بومی درست است اما مدیر غیر بومی هم اگر بخواهد با آن تجربه . ممکن است بعضی از این ریزه کاری ها مهم ، ممکن است که باشد ، قطعا کسی راضی نیست ولی باید واقعا ما باید آن زمینه را فراهم بکنیم که ان شاء الله استان گیلان به چنین چیزی نیاز دارد که البته عرض کردم ما تقریبا این چندین سال این مشکل را داشتیم ؛
واقعا ، هم مدیریت غیر بومی و هم مدیران بومی بالاخص خوب که مدیران بومی در بدنه کار بوده و بایستی تلاش بکنیم معیارهائی که خدمت شما عرض کردم همه تلاش بکنیم که انجام بگیرد و تعهد یک مدیر ، تجربه یک مدیر ، ایمان یک مدیر ، اعتقاد یک مدیر ، دلسوزی یک مدیر که امتحان خودش را پس داده این می تواند . چه بسا مؤثر باشد مدیر غیر بومی واقعا بتواند از ظرفیت ها استفاده بکند ، مدیر بومی نمی تواند راهش را حتی با کمترین ظرفیت برود ولی اصل آن نکاتی که شما فرمودید ، بنده هم قبول دارم .
ملاقات با دفتر قطعا درست است اما این را هم عرض بکنم به هر حال همه مدیران ، مدیران قبلی ، استاندار قبلی بالاخره سرشان شلوغ است ممکن است نتوانند همیشه ملاقات عمومی داشته باشند ، البته در سال باید دسترسی ممکن باشد . البته تا آنجائی که بنده ، واقعا بنده می شناسم ، دوستان قبلی را میشناختم ، مایل بودند با مردم و اصحاب رسانه ارتباط داشته باشند ، امروز هم میشناسم ، آقایان کسانی نیستند که بخواهند بین خودشان و مردم حصاری بکشند و نروند و تا آنجائی که ما میشنویم ، این انتقادات شما را من حتما منتقل میکنم چون می دانیم که آقایان باید گوش شنوائی داشته باشند .
ولی درباره ده ماه اخیر که دوستان گفتند با تغییر مدیرت چه کاری انجام شده است ؟ خوب ، بهر حال کار در سطح استان اینطور نیست که اینجا یک نکتهای باشد ، مدیر قبلی بود ، این دکمه را آن طرف بزند و همه چیز حل بشود ، این مدیر که آمد ، آن طرف بزند بقیه همه چیز حل بشود یا اینکه هر چه درست کردند ، همه چیز خراب بشود ، بالاخره برنامه مشخص است ، سر و ته دارد برای خودش ، اعتبار مشخص است ، این در طول سال خودش را برنامه های سنواتی و برنامه پنجساله خودش را نشان خواهد داد اما این را شما در جریان باشید اگر علائم پیشرفت این استان را می خواهید شما ببینید باید ببینید بین مجموعه پایه های استان تعامل چقدر هست ، تعامل کارشناسی ، نه اینکه فقط بنشینید و چائی بخورید ، قهوه خانهای نه ، تعامل کارشناسی چقدر است . اگر هر چه اینها بیشتر بود ، یعنی تعامل بین نمایندگان ، مدیریت استان ، نیروهای کارشناسی، این ارتباط تعامل می شود و تهران و وزارتخانه ها ، این ارتباط هرچه بیشتر بود ، قطعا استان بیشتر پیشرفت خواهد کرد و این زمینه الآن در چند سال اخیر وجود دارد ، الآن هم به نحو مطلوبی وجود دارد.
در بخش گردشگری که فرمودند که حالا تقصیر خودمان هست . بعله ، من اصلا گردشگری را شما بدون زیر ساخت ها نمی توانید تعریف کنید . یعنی مجموعه گردشگری را باید تبدیل به فرهنگ عمومی بکنیم ، همه احساس نیاز بکنند که به گردشگر در استان نیاز دارند . ممکن است چه بسا یکی را بیاورند ، بگذارند مسئول گردشگری اصلا خودش حوصله خودش را هم نداشته باشد با دو نفر صحبت بکند . این به این معنا نیست که گردشگری کلا تخریب شده ، نه ؛ مردم باید به نحوی در عرصه فرهنگ عمومی گردشگری ورود بکنند که مسئول به خود اجازه ندهد که نسبت به عرصه های گردشگری بی تفاوت باشد . ما البته متأسفانه یک کاری کردیم در گیلان چون یک محیط طبیعی هست سازمان گردشگری را به حال خود رها بکنیم ، بگوییم گردشگر آمد که آمد دیگر ، برود در همین جنگل و مرتع و اینها زندگی بکند . باید این عرصه را برای گردشگری فراوری کرد . شما باید یک فکری برای گردشگری بکنید ، شما باید راه داشته باشید ، شما باید تسهیلات داشته باشید ، شما باید خدمات داشته باشید ، شما باید نظارت بکنید ، شما باید روحیه مهمانپذیری داشته باشید ، شما باید فرهنگ گردشگری و گردش پذیری داشته باشید . اینها را بایستی ما فراهم بکنیم برای استان . یعنی همه ، از آن رده بالا ، بر اساس راهبرد و برنامه ریزی بکنیم که گردشگران بیایند اینجا چندی ماندگار بشوند . هزینه بکنند ، خرج بکنند .
این به برنامه نیاز دارد . شما با این زیرساخت ها ، محدودیت هست الآن ، شما نه یک راه آهن دارید ، شما نه یک بزرگراه دارید ، شما نه یک جاده ایمنی دارید ، نمی گویم همه غیر ایمن هستند ، بود ، شما تا دو ، سه سال پیش میخواستید بروید تهران ، هشت ساعت از اینجا تا قزوین گاهی اوقات طول می کشید . از یک تریلی نمی توانستید سبقت بگیرید . مگر دیوانه هست گردشگر بیاید ، مگر دیوانه هست با ماشین خودش برود ، یا با ماشین سواری برود اینجور موقع تو تهران ، یا بالعکس ، البته عذر میخواهیم به این شکل .
میخواهم عرض کنم که اینها مشکلاتی هست ما مواجه هستیم . الآن هم بهمین شکل ، البته ما باید ساختار و سازمان گردشگری در استان را ظرفیت را متناسب با این باری بکنیم که مستحق استان گیلان هست و شأنیت دارد با استان گردش و گردشگری ، بتواند تحمل بکند . الآن گردشگری ما ساختارش ، ظرفیتش و دانشش مثل این می ماند که یک کله بزرگ روی گردن نازک هست ؛ این ظرفیت خیلی بزرگ هست ، نمی تواند روی پاهای نازک هست ، چوبین هست ، شکستنی است الآن .
این بستگی دارد چقدر ما این را الآن تبدیل به فرهنگ عمومی بکنیم و این روی فرهنگ عمومی و همه نیروهای مردم نهاد ، نیروهای اجتماعی و تک تک خانوارهای ما ، ما باید این را به این شکل تبدیل بکنیم . هر روستائی دو تا اتاق توی حیاط خودش داشته باشد برای گردشگر ، هر محله ای چند تا ساختمان داشته باشد وقتی گردشگر وارد استان گیلان ما شد ، هر وقت بخواهد برود یک جائی استراحت بکند چون کل استان گیلان مثل یک اردوگاه و مثل یک مکان گردشگری که مجهز هست می ماند ، ما باید استان گیلان را به آن تبدیل بکنیم ، نه اینکه استان ما تبدیل به یک خرابهای زباله دان باشد ، خدمات نداشته باشد ، گاز نداشته باشد ، امکانات نداشته باشد . گردشگری یعنی این . این را بایستی ما پشتیبانی بکنیم ، کمک بکنیم ، در فراهم کردن این شرایط و فرصت ، وگرنه تقصیر را به گردن من و شما نمی توان گذاشت ، همه ما مقصریم . حالا بعضی ها مسئولیت دارند قطعا ما آنها را میگیریم . بنده نماینده هستم ، پیگیری نکردم باید یقه مرا بگیرند که چرا پشتیبانی نکردی ، چرا دخالت نکردی ، داد و فریاد نکردی ؟ بایستی این را همه ما تلاش بکنیم به فرهنگ عمومی باید تبدیل بکنیم فرصت گردشگری در استان گیلان را .
سردار پس از اشاره به خدمات دولت در مورد بیمه بیکاری و مسکن مهر و سایر خدمات و کمک هائی که نمایندگان با ارئه طرح و لایحه به مجلس می توانند انجام دهند گفت : عرض کردم که ما نه کاری برای شما کردیم و نه کاری می توانیم بکنیم منتهی شما باید خودتان بروید پیگیری کنید ، چون مقطع انتخابات هم هست و الآن می توانیم برای شما وعده بدهیم منتهی فرمایش شما متین هست و اگر کمک بشود هم جای بد نمی رود ، قطعا ثواب خواهد داشت .
مطالب مرتبط :
سردار آقازاده : استان گیلان نیاز به تحول مدیریتی دارد
اختصاصی گیلانیان : آقای راد ! عصر ، عصر گفتگوست نه تهدید !
اقای اقازاده بفرمانید آن زمان که به فکر تغییر استاندار تحت هر شرایطی بودند آیا به فکر منافع استان بودند آیا به فکر استاندار گیلان بودند با … گیلان؟
جناب نماینده محترم گیلان!آیا ان نوع تعاملی که میفرمائید با استاندار قبلی که بومی گیلان و دردآشنا به مشکلات استان بودند ممکن نبود؟ کشاورز زاده فقیری که با رنج و تلاش و نبوغ خودشان موفق به احراز بالاترین نمرات در کنکور سراسری و امتحان اعزام به خارج شده و از بهترین دانشگاه امریکا فارغ التحصیل گردیده و دقیقا از جنس مردم محروم گیلان زمین بودند و به سرزمین و مردم خودشان عشق می ورزیدند و تمام همت و توانشان توسعه صنعتی و احیای کشاورزی و گردشگری گیلان بود و حداقل دارای سی سال تجربه مفید در این خصوص بودند؟کسی که برای نوسازی و توسعه استان هم دارای توان و همت و سلامت و تخصص لازم بود و هم از پشتوانه حمایت رئیس جمهور برخوردار.اما شما و دیگر نمایندگان مقدمات برکناری ایشان را که محبوب ترین استاندار مردمی تاریخ گیلان بودرا بخاطر منافع شخصی و سیاسی خودتان فرهم نمودید و نام انرا عدم تعامل گذاشتید !اقای اقازاده استان گیلان بدلیل وجود فساد بیش اندازه و غیر قابل انکار اداری نیازمند انقلاب مدیریتی و شکستن حلقه های انحصاری مافیای قدرت و رانت سیاسی و اقتصادی است بدیهی است استاندار قبلی که حتی فاقد خانه شخصی از خودش بود و سرمایه و ثروت اش قابل قیاس با اقایان سوداگر نبود نمیتوانست تعاملی با انها برقرار کند و در این میان نیرو های مدعی اصول گرایی چون شما از پشت به ایشان خنجر زده و کسی را جایگزین ایشان نمودیدکه فاقد تخصص و وجاهت لازم بوده و هرجور که بخواهید میتوانید به ایشان خط بدهید!
خسته نباشید. زحمت کشیدید رعایت امانت نمودید ولی بهتر نبود موضوع به این مهمی را ویراستاری میکردید که آدم روش
بشه به کسی دیگه توصیه کنه مطلبو؟!
اگر توضیح بخش اول همین مصاحبه را خوانده باشید ، گفتیم عین مصاحبه را بدون دخل و تصرف منتشر می نماییم ، چون دو مطلب پیش از این خطاب به سردار سید علی آقازاده دافساری نماینده محترم مردم رشت در مجلس مستوجب ناسزاهای دون شان این وبگاه و حتی برخی اتهامات غیر انسانی شده بود !
از این رو جهت جلوگیری از هر گونه حرف و حدیث و حاشیه ای ناگزیر به انتشار عین مصاحبه شدیم.
ببخشید این آقا فارسی حرف می زنند؟ من که هر چی خوندم نفهمیدم چی فرمایش می کنن؟
آقازاده فراموش کردکه درسفر سوم به نشریه … محلی چطور … داد که برعلیه ” ق چ ” …………. پخش کند ! دیگه مردم حرفهای برخی نمایندگان را اهمیت نمی دهند! و استاندار سعادتی دارد وجدانی زحمت می کشد آفای راد آدم هوشیاری هست. بومی وغیر بومی کردن بوی … و جاهلیت می دهد……………………………..
چه توجیه بی منطقی!رعایت در امانت وانجام رسالت ربطی به ویرایش صحیح ندارد!این آقا که یه جمله درحد وشان ملت شریف و آزاده شهر رشت وگیلان به زبان نیاورد فقط مشق های انتخاباتی اش را خوب ارائه کرد ! با این دیالوگ و ادبیات ابتدایی نماینده مردم رشت بودند که نتونستد نیازمندی های شهر را باز گو کنند! وقتی مردم رشت روز انتخابات قهر میکنند و زورشان میگیرد پای صندوق بروند ……………… ! مارشتی ها از این بیسوادها کم ضرر نکردیم که آواره غربت شدیم ! جای ما شعار میدند نزدیک عید و دهه فجر و دفاع مقدس منت میکنند ، بعد داماد و اهل و عیال را توصیه میکنند! ………………………………….
ابن آقا و هم مسلکانشان به اندازه کافی حق ما رو بالا کشیدند که جای دفاع نمانده است متاسف از بسیج وسپاه و بچه حزب الهی ها که دراین زمانه قحط الرجال این آدمهای نان به نرخ روز خور راتوصیه میکنند! هروقت التماس دعا دارند می آیند دیدار از بنیاد ، آدرس وتلفن میگیرند وسرکج میکنند کلی ادای احترام به خانواده شهدا میکنند تا میروند همه چیز یادشون می رود هرچه عروس وداماد دارند توصیه میکنند ما بچه رشتی هایی که جان و مال هدیه کردیم راهی شهرغربت شویم به دنبال کار!