ضرورت توجه بیشتر به فضای مجازی کشور

اختصاصی گیلانیان : اینترنت، به عنوان یک رسانه جدید، طی سال های اخیر، عرصه هایی تازه در مقابل انسان عصر حاضر، گشوده است. تعاملی بودن اینترنت و قابلیت های متنوع آن، این امکان را فراهم آورده که افراد بتوانند از طریق رایانه، تبـلـت و موبایل، با یکدیگر ارتباط پیدا نمایند و در فضایی مجازی، به ایجاد انواع «هویت های مجازی» بپردازند و با این شیوه، محیط اینترنت، به جایگاه ارتباط و تماس میان هویت های مجازی [نه هویت های حقیقی] تبدیل گردد.
در عالَمِ واقع و برخوردهای روزمره، یک فرد با یک هویت، با طرف مقابل که او نیز یک هویت دارد، ارتباط برقرار می کند. اما اینترنت به همین شخص این امکان را می دهد که بتواند در یک لحظه، با چند هویت مختلف، و گاه متضاد، با دیگران ارتباط برقرار نماید.
در فضای مجازی، توجه به سه اصل مهم از اهمیت زیادی برخوردار است:
اصل اول: در یک جا جمع شدن و متراکم شدن اطلاعات، نظیر: فیسبوک، توئیتر.
اصل دوم: اطلاعات جمع و متراکم شده در یک جا، به صورت فیلم و سی دی، به مردم عرضه می شود و مخاطبان را تحت تاثیر خود، قرار می دهد.
اصل سوم: عامل مصرف، که دارای سه زیرشاخه می باشد:
۱ـ سنجش نیازهای مخاطب.
۲ـ ساخت نیازهای جدید برای مخاطب.
۳ـ ساختن ذائقه های تازه برای مخاطب.
در فضای مجازی، باید ذائقه ی افراد، در یک جا جمع شده و با دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند و روی نتایج حاصله، کار مطالعاتی مفید صورت پذیرد و بعد، به صورت عملیات اجرایی و میدانی درآید.
امروزه دیگر «اطلاعات» به تنهایی، ارزش چندانی ندارد، بلکه «فرآوری اطلاعات» در فضای مجازی، بسیار مهم تر و ارزشمندتر است. در نتیجه ذهن انسان باید بتواند این اطلاعات را به طور سیستمی، بررسی و پردازش کند.
بر اساس آخرین گزارش مرکز مدیریت توسعه ملی اینترنت، شمار کاربران اینترنت در ایران، تا پایان شهریور سال ۱۳۹۱، بالغ بر ۴۵ میلیون و ۵ هزار و ۶۴۴ نفر می باشد که به وسیله پارامترهایی چون اینترنت کم سرعت، اینترنت پرسرعت، اینترنت موبایل، وایمَـکس، و فیبر نوری، به شبکه متصل می شوند.
از این تعداد، حدود ۲۷ میلیون و ۵۸۱ هزار و ۷۹۹ کاربر با موبایل، به اینترنت متصل می شوند که بیشترین میزان اتصال، به شمار می رود. طبق آمار مذکور، ۶۰ درصد مردم ایران از اینترنت استفاده میکنند، که ۴۰ درصد کاربران اینترنت، در گروه سنی ۲۰ تا ۲۹ سال قرار دارند.
آمار فوق نشان می دهد که فضای مجازی در کشور ما، از چه جایگاه حساس و تاثیرگذاری برخوردار است که باید برای حضور متراکم و دایمی در آن، برنامه داشت و این فرصت گرانبها را به درستی و زیرکی، مورد بهره برداری صحیح و سازنده قرار داد.
نکته هشدار دهنده این است که گروه های وهابی و تکفیری، با درک اهمیت فضای مجازی، بیشترین فعالیت را در فضای اینترنت، دارا می باشند. یکی از این گروه ها، «گروهک طالبان» است که میزان فعالیت آن، از بسیاری دولت های منطقه خاورمیانه، پُررنگ تر و موثرتر است.
در رتبه بعدی، سایر گروه های تکفیری قرار دارند که برخی از مفتی های وهابی، از ۷ تا ۱۰ میلیون «لایک = پَسندِ بازدیدکننده»، برخوردارند و به طور منظم در حال افزایش لایک ها، می باشند.
در حالی که دکتر محمد جواد ظریف ـ از زمان رسیدن به پُست وزارت خارجه ـ زیر یک میلیون نفر، لایک دارد. وی در زمانی که وزیرخارجه نبود، طی چهارسال حضور در فیس بوک، حدود ۶۰ هزار لایک داشت.
هر لایک، نشان دهنده ی جزیی از علاقمندی ها و شخصیت کاربر است که به مرور زمان و بیشتر شدن لایک های وی، شخصیت او ـ شامل: اعتقادات مذهبی، فکری، سیاسی، اقتصادی، سرگرمی ها، کشش های جنسی، نوع رابطه با دیگران و… ـ در فیس بوک، کاملا آشکار می شود.
طبق آمار، روزانه، بیش از دو میلیارد لایک، زده می شود که اگر کاربران فیس بوک را یک میلیارد نفر فرض کنیم، به معنای آن است که هر فرد، روزی دو لایک می زند.
مدیران شبکه های فیس بوک و تویتر که زیر مجموعه ی سازمان امنیت ملی آمریکا [= ناسا] می باشند، به راحتی از این طریق، آمارهای بسیار مهم و جالبی را به دولتمردان خود، ارایه می کنند که در سیاست گذاری های کلان دولت آمریکا، مورد بهره برداری قرار می گیرد.
امروزه یکی از ابزارهای «جنگ روانی» که قدرت های استکباری، به خوبی از آن بهره برداری می کنند، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی می باشند. به عنوان مثال، در جریان نبردهای داخلی سوریه، از این ابزار برای مخدوش کردن چهره ی نظام سیاسی سوریه، فراخوان تروریست ها از سراسر دنیا به این منطقه، و نیز ایجاد وحشت در میان مردم طرفدار دولت سوریه، با نشان دادن فیلم های شکنجه و سربریدن افراد و جنایات دیگر، به طور منظم و هدفدار استفاده شده و می شود.
اینک گروه های تکفیری و رهبران آن ها، تمام همت خود را برای مبارزه با شیعیان جهان، از طریق فضای مجازی، به کار گرفته اند و به طور علنی، پیروان تندروی برخی مذاهب اهل سنت را به کشتن شیعیان، غارت اموال، نابودی منازل و ربودن نوامیس آن ها، تشویق می کنند، تا جایی که در برخی مناطق کشور عراق، منجر به خالی شدن بعضی روستاها و شهرک های شیعه نشین از ساکنان آن، شده است.
در فضای مجازی [و البته در فضای واقعی]، رسانه ها، سه کارکرد اصلی و مهم دارند:
۱ـ افکار عمومی را، به شکلی نامحسوس و خزنده، می سازند و هدایت می کنند.
۲ـ نوع تفکرات و خواسته های مردم را به مسئولین کشور، بازتاب می دهند. این دو کارکرد، موجب می شود که مدیران کشور نیز با توجه به آن، در تصمیم گیری های خود، منافع عامه را بیشتر در نظر بگیرند و پاسخگو باشند.
۳ـ واسطه ی ارتباطی بین مردم و دولت، به شمار می روند. حال اگر این نقش، به درستی ایفا نشود و همراه با «کوچک نمایی» یا «بزرگ نمایی» برخی امور باشد، یا به هر دلیل، رسانه ها، عقب تر از وقایع و رویدادهای جاری، حرکت کنند تحلیل ارایه شده از سوی آن ها، باعث انحراف جامعه می گردد.
با پدید آمدن اینترنت و فضای مجازی، جریان آزاد تبادل اطلاعات و ارتباطات، به نحو چشمگیری دچار تحول گردید، مفاهیم رایج در عرصه خبر و رسانه، با تغییرات شدیدی مواجه شد. زیرا محدوده ها و عوامل موثر ارتباطی، از قبیل: زمان، مکان، فرهنگ، سیاست، و جنسیت، از حالتی به حالت دیگر، درآمدند.
در دنیای جدید، عنصر زمان، بین «تولید کننده ی خبر» و «دریافت کننده ی خبر»، معنا و مفهوم خود را از دست داده است و کاربران، به طور لحظه ای، اخبار را می بینند و می شنوند.
اکنون دیگر، عنصر مکان و جغرافیا، بسیار کوچک و در دسترس، شده است، و تعبیر «اتاق شیشه ای» درباره این کره خاکی، با همه کشورها، اقلیم ها، قومیت ها، ملت ها، فرهنگ ها و حکومت های مختلف، نشان از همین نکته دارد.
از سوی دیگر، به سبب گسترش فضای مجازی، امروزه، فرهنگ ها به هم نزدیک شده اند، البته این نزدیکی باعث می شود که فرهنگ های ضعیف تر در فرهنگ های قوی تر، هضم گردند.
ایران اسلامی، با فرهنگ چند هزار ساله ی خویش، از این مزیت برخوردار است که بتواند درصورت برنامه ریزی های کلان و جامع فرهنگی، دیگر ملت ها و اقوام را تحت تاثیر تمدن غنی خود، قرار دهد، نه این که بخشی از مردم ما، به سوی فرهنگ های وارداتی ، جذب گردند.
اکنون ضریب نفوذ، تاثیرگذاری، و قدرت مانور رسانه های مجازی در حوزه سیاست، به مراتب بیش از رسانه های مکتوب است. مطبوعات، دیگر نمی توانند به اندازه وبلاگ ها، سایت ها، شبکه های خبری و خبرگزاری ها، اثر گذار باشند.
در این میان، شاید به دلیل آزادی عملِ بالاتر، سهم بهره برداری رسانه های مجازی در بخش غیردولتی، بسیار بیشتر از دولتی ها می باشد.
این در حالی است که رشد سریع شبکه های ماهواره ای، شرایط نوظهوری را پدید آورده و مخاطبان بسیاری را به خود جذب کرده اند که در تحلیلی جامع تر از فضای رسانه ای کشور، با تمامی متغیرها و تحولات صورت گرفته، قابل بررسی خواهد بود.
در باره جایگاه «جنسیت» در فضای مجازی، فقط کافی است به این موضوع اشاره کرد که حدود و مرزهای آن، با تعریف های رایج، بسیار تفاوت دارد، و با توجه به بنیان های فکری هر جامعه، به آسیب شناسی خاصی نیازمند است.
در پایان، باید اذعان نمود که فضای مجازی کشور، با توجه به اهمیت استراتژیک و حیاتی آن، نیازمند توجه همه جانبه، و کار بیشتر همراه با کیفیت بالاتر است، تا بتوان مردم شریف ایران اسلامی را در مقابل تهاجم فرهنگی بیگانه ـ که هر لحظه بر شدت و قدرت تخریبی آن افزوده می شود ـ محافظت و ایمن سازی نمود.
نظرات
بدون نظر