به بهانه هفتادمين سالروز تولد ورزشكار قرن :
” من محمد علی هستم ، یک انسان آزاد “

۱۷ ژانویه سالروز تولد مردی است که به او لقب «ورزشکار قرن» دادهاند. محمد علی، بوکسور افسانهای و قهرمان سابق بوکس حرفهای سنگین وزن جهان در حالی هفتادمین سالگرد تولد خود را جشن میگیرد که از مدتها قبل به دلیل ابتلا به بیماری پارکینسون وضعیت جسمانی مناسبی ندارد. او که روزی با مشتهای آهنین خود، حریفان را یکی پس از دیگری در رینگ بوکس به زمین میزد، اکنون با بیماری خود دست و پنجه نرم میکند. داستان زندگی محمد علی داستان جالبی است. پسر بچه سیاه پوستی که پس از دزدیده شدن دوچرخهاش تصمیم گرفت به تمرین بوکس بپردازد تا بتواند از حق خود دفاع کند، پس از مدت کوتاهی تبدیل به نامدارترین و پرآوازهترین ورزشکار تاریخ جهان شد.
گیلانیان به مناسبت هفتادمین سالروز تولد محمد علی، زندگینامه این قهرمان را منتشر میکند.
دوران کودکی
محمد علی در روز ۱۷ ژانویه ۱۹۴۲ در شهر لوییویل ایالت کنتاکی آمریکا دیده به جهان گشود. در بدو تولد، پدر و مادرش نام کاسیوس مارسلوس را برای او برگزیدند. پدر محمد علی یک نقاش تابلو بود و مادرش گاهی به عنوان نظافتچی کار میکرد تا هزینههای خانواده را تامین کند. دوچرخه علی زمانی که ۱۲ ساله بود به سرقت رفت و او به پلیس مراجعه کرد تا این سرقت را گزارش کند. یک افسر پلیس به نام جو مارتین که در یک باشگاه محلی مربی بوکس بود علی را دعوت کرد که به باشگاهش برود تا بتواند از خودش در مقابل اشرار دفاع کند. علی دعوت این افسر پلیس را پذیرفت و خیلی زود استعداد خود را نشان داد.
مارتین، علی را دربرنامه تلویزیونی «قهرمانان فردا» که در یک شبکه تلویزیونی محلی پخش میشد معرفی کرد و او را به باشگاه کلمبیا در لوییویل برد. در آنجا یک مربی سیاهپوست به نام فرد استونر علم بوکس را به علی آموخت. یکی از مهمترین چیزهایی که علی در این دوران یاد گرفت نحوه حرکات ظریف و رقص پا بود. علی با وجود اینکه در درسهای مدرسه با مشکل مواجه بود، همه توجه و وقت خود را صرف بوکس کرد و پیشرفت چشمگیری داشت.
پرواز پروانه، نیش زنبور
علی در نوجوانی هر دو جایزه ملی و معتبر اتحادیه ورزشکاران آماتور و دستکش طلایی را از آن خود کرد. در سال ۱۹۶۰، در حالی که تنها ۱۸ سال داشت همراه تیم ملی آمریکا در المپیک رم شرکت کرد. علی با ۱۹۲ سانتیمتر قد به خوبی در رینگ جابهجا میشد و با رقص پا و مشتهای آهنین خود حریفان را مغلوب میکرد. او در دیدار نهایی زیبینگیف پیترسکوفسکی لهستانی را شکست داد و گردنآویز طلای المپیک را از آن خود کرد.
علی پس از قهرمانی در المپیک تبدیل به یک قهرمان ملی شد و چندی بعد تبدیل به یک بوکسور حرفهای شد. او در طی دهه ۱۹۶۰ به نظر شکستناپذیر میرسید چون همه رقابتهای خود را با پیروزی پشت سر میگذاشت و در بیشتر آنها نیزحریفان خود را ناک اوت میکرد.
علی در سال ۱۹۶۳ هنری کوپر قهرمان انگلیسی را شکست داد و در سال ۱۹۶۴ نیز سانی لیستون را ناک اوت کرد تا در ۲۲ سالگی قهرمان سنگین وزن جهان شود.
علی که اغلب خود را «بزرگترین» میدانست، ابایی نداشت که به تعریف و تمجید از خودش بپردازد. معروف است که او قبل از مسابقه برای حریف رجزخوانی میکرد. علی یک بار به خبرنگاران گفته بود که میتواند «مثل پروانه پرواز کند و مثل زنبور نیش بزند».
سبک خاص علی در رجزخوانی برای حریفان و تعریف و تمجید از خود باعث شده بود که همواره در صدر اخبار رسانهها باشد.
گرویدن به اسلام
چندی بعد، وی با گروههای مسلمان سیاهپوست آشنا شد و به آنها پیوست. در این زمان، مبارزات حقوق مدنی سیاهپوستان در آمریکا در نقطه اوج خود قرار داشت و کاسیوس تحت تاثیر مالکوم ایکس، فعال حقوق بشر سیاهپوست و مسلمان نام خود را به کاسیوس ایکس تغییر داد. مدتی بعد الیجاه محمد یکی از رهبران مسلمان آمریکا نام «محمد علی» را برای او برگزید.
از آن پس کلی از همه خواست که دیگر او را با این نام صدا نکنند و به جای آن، به او محمد علی بگویند. وی اعلام کرد که “کلی” نامی بود که به نیاکان برده او داده شده بود؛ کلی در زبان انگلیسی به معنای خاک و گل است. محمدعلی در همین رابطه گفت: کلوسیوس کلی نام یک برده است. من این نام را انتخاب نکردهام و آن را نمیخواهم. من محمدعلی هستم، یک انسان آزاد و از همه مردم میخواهم که وقتی با من حرف میزنند یا درباره من حرف میزنند از این اسم استفاده کنند.
خودداری از شرکت در جنگ ویتنام
محمدعلی در سال ۱۹۶۵ برای دفاع از عنوان قهرمانی جهان خود یک بار دیگر مقابل سانی لیستون قرار گرفت و او را در راند اول ناک اوت کرد. بسیاری از مردم به ضربه نهایی علی لقب «مشت فانتوم» دادند چون آن قدر سریع، ناگهانی و پرقدرت بود که بسیاری از افرادی که در حال تماشای مسابقه بودند، این ضربه را ندیدند. علی پس از آن، هشت بار دیگر هم از عنوان قهرمانی خود با موفقیت دفاع کرد.
محمدعلی در آپریل ۱۹۶۷ به خدمت سربازی فراخوانده شد تا در جنگ ویتنام شرکت کند ولی او حضور در این جنگ را مغایر با تعالیم اسلام دانست و از معرفی خود به ارتش آمریکا خودداری کرد. وی دلیل امتناع خود از شرکت در جنگ ویتنام را این گونه بیان کرد: این جنگ خلاف تعالیم قرآن مجید است. قصد ندارم از بار مسئولیت شانه خالی کنم ولی به مسلمانان دستور داده شده که در هیچ جنگی شرکت نکنند مگر اینکه توسط خدا یا پیامبر اعلام شود. ما در جنگ مسیحیها یا کفار شرکت نمیکنیم. من هیچ مشکلی با ویتنامیها ندارم. تاکنون هیچ یک از ویتنامیها به من کاکاسیاه نگفتهاند.
پس از این اظهار نظر بود که رسانههای آمریکایی به شدت از محمدعلی انتقاد کردند و او را «خائن به وطن» نامیدند. همچنین کمیته ورزشکاران ایالت نیویورک و انجمن جهانی بوکس او را تعلیق کرده و مدالهای قهرمانی سنگین وزنش را از او پس گرفتند.
علی در واکنش به این اقدامات گفت: من مدالهایم را پس میدهم، ثروتم را از دست میدهم و شاید آیندهام را هم خراب کنم. بسیاری از انسانهای بزرگ برای اعتقادات مذهبیشان این گونه مورد آزمایش قرار گرفتهاند. اگر از این آزمایش سربلند بیرون بیایم، قویتر از همیشه خواهم بود.
علی به دلیل خودداری از شرکت در جنگ در دادگاه گناهکار شناخته شد و به ۵ سال زندان محکوم شد اما پس از فرجامخواهی از زندان آزاد شد. سه سال بعد، دیوان عالی ایالات متحده او را تبرئه کرد.
بازگشت محمدعلی سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان
علی در سال ۱۹۷۰ یک بار دیگر مجوز حضور در رینگ بوکس را پیدا کرد. او به کمک یک سناتور ایالتی اجازه پیدا کرد که در ایالت جورجیا به بوکس بپردازد. علی در این ایالت جبری کواری را شکست داد. وی مدت کوتاهی پس از این مسابقه، با حکم دیوان عالی ایالت نیویورک اجازه پیدا کرد که به رقابتهای خود در نیویورک ادامه دهد. علی در دسامبر ۱۹۷۰ با اسکار بوناونا مواجه شد و پس از ۱۴ راند نفس گیر موفق شد حریف خود را در راند پانزدهم شکست دهد.
این پیروزی راه علی را برای حضور در دیدار نهایی و مبارزه با جو فریزر هموار کرد.
مبارزه قرن
علی و فریزر در تاریخ هشتم مارچ ۱۹۷۱ با یکدیگر رو در رو شدند . این مسابقه که با عنوان «مبارزه قرن» شناخته میشود، یکی از معروفترین مبارزات ورزشی تاریخ است. در این مبارزه، دو بوکسور قدرتمند و شکست ناپذیر با یکدیگر مواجه شده بودند و هر دو شایستگی زیادی برای کسب عنوان قهرمانی سنگین وزن جهان داشتند. دو بوکسور به سختی با یکدیگر درگیر شدند، اما در نهایت فریزر در راند پانزدهم و پایانی با یک هوک چپ پر قدرت، علی را نقش زمین کرد و در نهایت این مبارزه را به سود خود پایان داد. این اولین باخت حرفهای محمدعلی بود. گفته میشود که میلیونها بیننده تلویزیونی به شکل زنده شاهد این مبارزه بودند.
غرش در جنگل
در سال ۱۹۷۴ علی با پیروزی مقابل جورج فورمن که جو فریزر را شکست داده بود، یک بار دیگر عنوان قهرمانی سنگین وزن را از آن خود کرد. این مبارزه به درخواست محمدعلی در زئیر (کنگوی فعلی) برگزار شد تا به پیشرفت و توسعه این بخش از آفریقا کمک کند. علی به این مبارزه عنوان «غرش در جنگل» داد.
علی پس از این چند بار دیگر با جو فریزر مبارزه کرد، از جمله یک بار در نیویورک و یک بار در فیلیپین علی در هر دو مسابقه پیروز شد تا عنوان قهرمانی سنگین وزن جهان خود را حفظ کند. در سال ۱۹۷۵ نشریه معتبر اسپورتس ایلاستریتد، علی را به عنوان «ورزشکار سال» انتخاب کرد.
علی در این زمان از تاکتیکی که مخصوص خود او بود در مبارزاتش استفاده میکرد. او به طناب رینگ میچسبید و اجازه میداد که حریف به او حمله کند و پس از این که او کاملا خسته میشد، در راندهای پایانی ضربات قدرتمند خود را شروع میکرد و حریف را از پا در میآورد.
علی ۱۰ بار دیگر با موفقیت از عنوان قهرمانی خود دفاع کرد، ولی در فوریه ۱۹۷۸ در مبارزهای که در لاس وگاس برگزار شد، از لئون اسپینکس شکست خورد و عنوان قهرمانی خود را واگذار کرد. تنها هفت ماه بعد بود که علی در نیواورلئان، اسپینکس را مغلوب کرد و اولین بوکسور تاریخ شد که سه بار عنوان قهرمانی سنگین وزن را پس گرفته است.
محمدعلی دراواخر دوره حرفهایش به دلیل ابتلا به بیماری پارکینسون دچار افت سرعت شده بود. آخرین مبارزه این بوکسور افسانهای در سال ۱۹۸۱ برگزار شد. او در طی دوران بوکس حرفهای خود مجموعا ۶۱ بار روی رینگ رفته بود.
فعال اجتماعی
به این ترتیب دوران بوکس محمدعلی به سر رسید ولی دوران فعالیت اجتماعی و سیاسی او تازه آغاز شده بود و با وجود این که بیمار بود، به طور فعال در مجامع عمومی ظاهر میشد.
علی در زمان انتخابات آمریکا به نفع جیمی کارتر و سایر نامزدهای دموکرات فعالیت تبلیغاتی میکرد و در چند بنیاد خیریه مبارزه با فقر و حمایت از کودکان فعال بود. به این ترتیب چهره او از یک ورزشکار و قهرمان بوکس به یک فعال اجتماعی تغییر کرد. محمدعلی در المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا به عنوان یکی از حمل کنندگان مشعل المپیک انتخاب شد و همچنین در مراسم افتتاحیه بازیها، مشعل اصلی ورزشگاه المپیک را روشن کرد. وی همچنین در سال ۱۹۹۱ به عنوان معروفترین آمریکایی جهان انتخاب شده بود.
لیلا، دختر محمدعلی در سال ۱۹۹۹ شروع به ورزش بوکس کرد. این در حالی است که پدرش در سال ۱۹۷۸ با بوکس زنان مخالفت کرده بود. او میگفت “زنان برای ضربه خوردن و مبارزه کردن ساخته نشدهاند. بدن آنها طوری نیست که مدام در معرض ضربات مشت باشند.”
محمدعلی در سپتامبر ۱۹۹۹ به عنوان ورزشکار قرن ایالت کنتاکی انتخاب شد و در مراسمی از او تقدیر شد. در سال ۲۰۰۱ فیلمی از زندگی او ساخته شد. در این فیلم که «علی» نام داشت، ویل اسمیت به جای محمدعلی به ایفای نقش پرداخت. اسمیت به دلیل بازی در این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار شد. این در حالی بود که وی پیش از ساخت فیلم، از قبول این نقش خودداری میکرد تا این که محمدعلی شخصا از او خواست در نقش او بازی کند.
علی در نوامبر ۲۰۰۵ به دلیل خدماتش در جنبش حقوق مدنی آمریکا، مدال آزادی رییس جمهوری آمریکا را دریافت کرد. وی همچنین موفق شد جایزه صلح “اتو هان” آلمان را از آن خود کند.
علی در تاریخ ۱۹ نوامبر ۲۰۰۵ (نوزدهمین سالروز آخرین ازدواجش) مرکز غیر انتفاعی محمد علی را با سرمایه ۶۰ میلیون دلار در شهر محل تولدش بازگشایی کرد. این مرکز عام المنفعه روی مسایلی همچون صلح، مسئولیت اجتماعی و توسعه متمرکز است.
در وب سایت مرکز غیرانتفاعی محمدعلی آمده است: علی از زمانی که از رشته بوکس بازنشسته شد، خود را وقف تلاشهای بشردوستانه در سراسر جهان کرده است. او یک فرد مسلمان است و به سراسر جهان سفر میکند و از نام و حضور خود برای مبارزه با گرسنگی و فقر استفاده میکند. او همچنین از تلاشهای آموزشی از هر نوع حمایت کرده، مردم را تشویق میکند که کودکان بی سرپرست را تحت حمایت خود قرار دهند و از آنها میخواهد که به یکدیگر احترام گذاشته و همدیگر را درک کنند. برآورد میشود که علی تاکنون برای تامین ۲۲ میلیون وعده غذایی برای گرسنگان تلاش کرده است. علی به طور متوسط ۲۰۰ روز در سال در سفر است.
محمدعلی در حال حاضر به همراه همسر چهارمش در مزرعه کوچکی نزدیک برین اسپرینگ در ایالت میشیگان زندگی میکند./ایسنا
نظرات
بدون نظر