گیلانیان
دوشنبه ۷ فروردین ۱۴۰۲ Monday, 27 March , 2023
آگوست 13, 2011 کد خبر : 2307 دسته‌بندی نشده

به بهانه 17 مرداد و مراسم بزرگداشت روز خبرنگار در گيلان :

وقتی که منتقد ، مدیحه سرا شود !

وقتی که منتقد ، مدیحه سرا شود !

گیلانیان : در گزارش پایگاه خبری تحلیلی ( شمال ما ) از مراسم بزرگداشت روز خبرنگار در گیلان چند نکته قابل توجه وجود دارد که به آسانی نمی‌توان از کنارش گذشت، ابتدا عین عبارات و  نکات:

۱ – “بهمنی جلالی مدیرعامل خانه مطبوعات گیلان، در سخنرانی خود خطاب به خبرنگاران گفت: مهندس سعادتی استاندار گیلان، طی شش ماه حضور خود به اندازه سه استاندار قبلی به خانه مطبوعات عنایت داشته اند.

۲ یکی از کارهای قشنگ این همایش تجلیل از خانواده خبرنگاران شهید (ابوالقاسم اخوان، مجید ثابت قدم و سید محمد اسحاقی) و فقید بود.

۳ “در ادامه مراسم مادر شهیدان نهی قناد بر روی جایگاه رفت و ضمن تبریک روز خبرنگار بیانیه‌ای نیز قرائت نمود.”

واقعیت این است از زمانی که قصه « محمود کبیر » تقریبا فراگیر و رسانه‌‌ای شد و روابط عمومی استانداری در گیر و دار رفتن پورحسن و آمدن مهرابیان بسر می‌برد و متولی ای نداشت تا بتواند یک جوری قصه محمود کبیررا ختم به خیر نماید ، ظاهرا استانداری درصدد یافتن ضربه گیری در برابر رسانه‌ها بویژه رسانه‌های محلی برآمد و پس از مذاکرات انجام شده ، دبیر خانه مطبوعات را مأمور کنترل جراید استان نمود.

حداقل حسن جذب این گزینه ، در اختیار گرفتن رایگان یک روزنامه محلی بعنوان تریبون تبلیغات آنچنانی جهت تعدیل رفتارهای رسانه‌ای و جهت دهنده جراید استان بود که الحق هم با انتشار خبرهای غیر مستندی چون نجات کودک مجهول الهویه از مرگ به دستور فلان مقام استانداری و تعریف و تمجید از عنایات خاصه ، محبت‌های استاندار و غیره را تا حدودی پاسخ داد و تصور می‌رود پاسخ تاریخ را به کرام الکاتبین واگذار نموده‌است.

جای بسی تأسف است که لااقل شخص آقای بهمنی بخوبی می‌داند هر استانداری به میزان درخواست شخص ایشانبه خانه مطبوعاتی که از خود اختیاری ندارد و از آن استفاده ابزاری می شود، کمک نموده‌است، حال اگر در لیست ارسالی خانه مطبوعات به استانداران اسبق جهت دریافت کمک نقدی، فلان فرماندار و فلان رئیس روابط عمومی اداره و اعضای خانواده فلانی و امثالهم بعنوان خبرنگار معرفی می‌شد و یا اهدائی استانداری پس از تخصیص، برخلاف درخواست مکتوب خانه، جرح و تعدیل و بعبارت بهتر، حاتم‌بخشی و عده‌ای نیز حذف می‌شده، گناه این گشاده ‌دستی‌های آقا یا آقایان را نباید به پای استانداران ماضی نوشت و برای جذب محبت بیش از بیش ممدوح تازه‌وارد ، به قیمت کتمان حقیقت و پایمال کردن خدمت پیشینیان ، زبان به مدح و ثنا بیش از حد گشود.

بنابراین در شأن داعیه دفاع از حقوق اصحاب رسانه و استقلال مطبوعات و حافظ حرمت قلم و بیان نیست بخاطر حفظ مسئولیت جدید شخصی ( ! ) استقلال خود و همکارانش را فدا نماید و با زیرپا گذاشتن مصوّبه خانه مطبوعات تسلیم تصمیمات عندالساعه شود تا موجبات تحقیر همکار و خوشایند ممدوح را فراهم نماید و خدمات ولو اندک بعضی‌ها را ناچیز و اقدام تبلیغاتی و مصلحت اندیشانه بعضی دیگر را در حد مبالغه عنوان نماید!

حتما ایشان به تجربه دیده‌اند وقتی ممدوحان عالی‌مقام به پست و سمت بالاتر و یا مکان دیگری به خدمت گمارده‌ می‌شوند با توجه به ذات سیاست، روسفیدی‌ای برای مداحان ( ! ) باقی نمانده ‌است !

از این نظر بحکم عقل باید باشندگان به فکر نیش و کنایه خلق الله باشند. نکنیم کاری که گفته‌شود: وقتی روزنامچی مدیحه سرا شود باید فاتحه استان را خواند که البته سال‌هاست استان با این درد آشناست!!؟

البته معلوم نشد در برگزاری مراسم بزرگداشت روز خبرنگار استانداری عنایت ویژه داشت یا گردشگری و یا اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان؟ و یا اصلا خانه مطبوعات برگزار کننده مراسم بود یا ارشاد؟ اگر خانه مسئولیت برگزاری را بعهده داشت پس چه شد در آخرین لحظه ارشاد آمرانه دخالت کرد و بدون اعتناء به مصوبه خانه مجری و خواننده بیانیه را به خانه تحمیل کرد؟

اگر خانه دنبال استقلال است چگونه با گدائی صله از ادارات می‌خواهد استقلال خود و همکارانش را حفظ نماید؟ اصلا وقتی خانه بودجه و اعتبار ندارد چه لزومی دارد در فلان سالنی که مجالس عروسی برپا می‌شود با هزینه هشت میلیون تومانی مراسم برگزار نماید؟ بنابراین این مراسم برای خبرنگار نبوده بلکه قدرت نمائی قدرت طلبان بود که اصحاب رسانه را رهین خود نموده و به سکوت بکشانند!

البته در کنار معایب این مراسم حسن بزرگی هم وجود داشت که نمی‌توان از حقش گذشت و آن تجلیل از خانواده‌های خبرنگاران شهید‌بود که یک کار بسیار مطلوب ، ستودنی و شایسته تقدیر است. وظیفه حکم می‌کند از این قبیل اقدامات تشکر شود تا موجبات ترویج و نهادینه‌شدن آن فراهم گردد.

زیرا این عزیزان ما در طول هشت‌سال دفاع مقدس از خیر جذب آگهی و گرفتن رپرتاژ و اخذ اشانتیون و پورسانت و غیره گذشتند و به آموزگار شهادت تأصی جستند که فرمود: زندگی عقیده است و هر وقت این عقیده به خطر بیفتد باید به قیمت حتی جان و مال جهاد کرد و اینان نیز از مرحله شعار گذشتند و  وارد عمل شدند و بر سر ایمان و اعتقاد خود ایستادند و در سایه قلم‌ سنگر گرفتند و با خون خود تاریخ انقلاب را رقم زدند و بجای (تاریخ نگار، خون نگار) شدند که این کار خداپسندانه دست‌مریزاد فراوان دارد.

اما باید اعتراف کنم برگزار کنندگان مراسم از شهدای خبرنگار درس عبرت نگرفتند و به ( عقیده ) خود پایبند نماندند و برای یک لذت آنی مادی تن به هرکاری دادند؛ بعنوان نمونه:

کمتر کسی از معتقدین هستند که ندانند مقام شهدا عالی‌است، اما نگارنده عقیده دارد مقام خانواده‌های شهدا متعالی‌تر است که در راه اسلام و انقلاب حاصل عمرشان را پیشکش کردند و همچنان استوار ایستاده‌اند. گفتن این مطلب به ظاهر آسان است ولی در حقیقت تحمل ایوب و استواری کوه می‌خواهد و تنها به دریا رفته مصیبت دریا را می‌داند.

چکونه هست در روز بزرگداشت روز خبرنگار علیرغم حضور خانواده‌های معظم خبرنگاران شهید بیانیه مراسم را مادر بزرگوار شهید غیر مرتبطی قرائت می‌کند؟!

با تمام ارادت و دوستی‌ای که به دو پسر عزیز و عروس محترم خانواده شهید نهی قناد دارم ناگزیرم عنوان کنم از درک تناسب قرائت بیانیه توسط مادر بزرگوار شهیدان ( نهی قناد) عاجز مانده‌ام، آیا خانواده‌های محترم خبرنگاران شهید حاضر در مراسم حق خودشان را به ایشان واگذار نمودند یا حکمت دیگری در کار بود ؟!

درست است که پسر این مادر بزرگوار از تصویر برداران قدیمی سیما است و به تازگی وارد جرگه خبرنگاران شده و عروس این خانواده نیز مدت زیادی نیست که صاحب یک هفته نامه شده، ولی نقش مادر بزرگوار شهیدان نهی قناد در مراسم چه ‌بود؟

البته از دیگر کار نیمه خوب برگزار کنندگان مراسم، تجلیل گزینشی از خبرنگاران پیشکسوت بود؛ یعنی آنان نیز به پیشکسوتی اعتقاد دارند، پس چگونه هست خبرنگار پیشکسوتی که خانه از او بعنوان مجری دعوت کرده‌بود در دقیقه نود کنار گذاشته‌می‌شود و مجری خاص و خلاصه به صحنه دعوت می‌شود؟

حرف و حدیث زیاد است و مجال اندک به اشارات باید بسنده‌کرد و مقاصد برگزار کنندگان را دریافت که صرفنظر از به زنجیر کشیدن استقلال خانه مطبوعات و خبرنگار و روزنامه، سوء استفاده از مقام اجل خانواده‌های شهدا در مراسمات تبلیغاتی موجب شرمندگیست. امید است به قداست این مقام منیع در جایگاه خود ارج بگذاریم و آن را و مناعت جامعه مطبوعات را دستمایه سیاست بازی‌ها نکنیم که مطبوعاتی‌های حقیقی معتقدند:

           تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن        که خواجه خود روش بنده ‌پروری داند

اخبار مرتبط

نظرات

  • لرمانتسف ادیب روسی می گوید : آنان که برای گرم کردن آنی خود کلبه اشان را به آتش می کشند به سرمای دراز دست زمستان فکر نکرده اندۀ قصه مطبوعات گیلان همین است !

 

*

باز هم برق سه فاز “صنایع گیلان” را گرفت!

تولیدکنندگان استان در صف اول قطع برق؛

کریم خرسندی مژدهی

باز هم برق سه فاز “صنایع گیلان” را گرفت!

برادرانه با برادرانمان امیرعبداللهیان و شمخانی

مدیر مسئول روزنامه کیهان نوشت:

برادرانه با برادرانمان امیرعبداللهیان و شمخانی