ارزش پنهان اين شبهاي ماه رمضان
و ما ادراک ما لیله القدر

گیلانیان : شب قدر، بزرگترین و پررمز و رازترین شبها در گردونه زمان است که قلمها و زبانها در توصیفش قاصر و عاجز هستند؛ شبی که پیامبر(ص) خطاب آیه «و ما ادراک ما لیله القدر» قرار میگیرد و این نشاندهنده آن است که این شب، دارای رمز و رموزی است که بشر عادی توان درک حقیقت و باطن آن را ندارد و شاید بتواند با توسل به روایات پیامبر اکرم و روایات وارده از ائمه اطهار تا حدودی نسبت به آن رمزگشایی کند.
شب قدر، شبی است که فضایل زیادی برای آن ذکر شده است، به حدی که خداوند به موسی(ع) شب قدر را برای قرب، بخشش، اعطای نعمت و رحمت خود معرفی میکند.به همین منظور و برای بررسی معانی و حقیقت این شبها با توجه به روایات اهل بیت(ع)، به سراغ حجتالاسلام والمسلمین حسن رمضانی از استادان عرفان حوزه علمیه قم و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی رفتیم تا در این خصوص با وی به گفتوگو بنشینیم.
وی مولف کتابهایی چون «ریاضت در عرف عرفان» و «مروری بر آثار و تالیفات استاد حسنزادهآملی» و… است. آنچه میخوانید مشروح مصاحبه با ایشان است.
سال، روزها و ماههای بسیاری هستند که در دین اسلام و مکتب تشیع به اهمیت و قدر و منزلت آنها اشاره شده است و تاکید شده همیشه این فرصتها را غنیمت بشمرند؛ روزها و شبهایی مثل عید قربان، عرفه، عید مبعث، تاسوعا و عاشورای حسینی و… اما در میان همه این مناسبتها، شب قدر اهمیتی ویژه و استثنایی دارد و هیچ شب و روزی را در ارزشمندی، به پایه آن ندانستند. با توجه به لغتشناسی زبان عرب و نیز با توجه به معارف دینی، لطفا ابتدای بحث معنای لغوی و اصطلاحی شب قدر را بفرمائید؟
برای قدر، معانی لغوی متعددی از جمله اندازهگیری، منزلت، جایگاه، تنگ کردن و در مضیقه قرار دادن ذکر شده و در اصطلاح، شب قدر، شب تقدیر مقدرات است که بسیار ارزشمند و دارای منزلت و جایگاه رفیعی است. بر اساس روایات، شب قدر، شبی است که بر اثر کثرت نزول فرشتگان روی زمین، فضا بر افراد تنگ میشود.
البته باید به این نکته توجه داشت حقیقت شب قدر در آنچه گفتیم خلاصه نمیشود، بلکه حقایقی ورای این حقیقت وجود دارد که باید در سیر معراج معارف به آنان دست پیدا کرد. این مطلب براساس فرموده خداوند متعال است که فرمود: «و ما ادراک ما لیله القدر» که این تعبیر بیان میکند. درک حقیقت شب قدر از عهده هر کسی برنمیآید.
بنابراین آنچه در معنای شب قدر گفته میشود، براساس فهم عرف مردم است و نه براساس حقیقت لیله القدر، لذا باید برای درک حقیقت شب قدر عمیقتر فکر کرد. چنان که فرمایش امام صادق(ع) در این زمینه راهگشاست که آن حضرت در گفتوگو با فرات کوفی که از امام درباره حقیقت این شب سوال میکند، میفرماید: «جدتنا فاطمه لیله القدر؛ حقیقت لیله القدر حضرت فاطمه است. هر کسی وی را درک کرده و بشناسد، شب قدر را درک کرده و شناخته است». این فرمایش امام، یک رمز و کد برای اهل معناست.
برای توضیح عرض میکنم در آیه شریفه انا انزلناه فی لیله القدر، لفظ «فی» دلالت بر ظرفیت میکند؛ یعنی ما قرآن را در ظرفی به نام لیلهالقدر نازل کردیم. از طرفی میدانیم، ظرف در ظرف زمان خلاصه نمیشود، بلکه شامل ظرف مکان مادی و مکان معنوی نیز میشود. حال باید دید ظرف در این آیه به چه معناست. به اعتقاد ما، لفظ «فی» در این آیه علاوه بر ظرف زمان، بر ظرف مکان معنوی نزول قرآن، یعنی حقیقتی که قرآن را در خود جای داده است و با آن اتحاد و یگانگی برقرار کرده و عین قرآن شده است دلالت میکند و آن حقیقت، چیزی جز حقیقت انسان کامل که قرآن ناطق و عین قرآن است، نیست. بنابراین انسان کامل، خود به تمامه، شب قدر است و جمله امام صادق(ع) درباره جدۀ بزرگوارشان حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها با این صورتبندی و این تفسیر قابل فهم است.
چرا از انسان کامل، به لیلهالقدر تعبیر شده است؟
رمضانی: شب قدر: شب قرب به خدا، قرب به انسان کامل و قرب به قرآن است و همه این تعابیر،بهرغم تفاوت ظاهری نمایانگر یک حقیقت بیشتر نیستند. خدا به عنوان حقیقت، انسان کامل به عنوان آیینه این حقیقت و قرآن به عنوان نسخه کتبی انسان کامل به هم پیوستهاند
لیله که به معنای شب در برابر روز است، حقیقتش خفا و اختفا و فقر و فقد و فنا در برابر نور، روز و ظهور است. این کلمه اشاره دارد به حقیقتی که در برابر حق تعالی، فقر محض و فانی است و خودبینی ندارد و به اعتباری خودی در کار نیست و انسان کامل در برابر حق، این گونه است. یعنی شیء ثانی در برابر حق نیست، بلکه خلیفه و مظهر اوست، لذا اطاعت از او، عین اطاعت از خدا و عصیان در برابر او، عصیان در برابر خدا و بغض و حب او، عین بغض و حب خداوند است.
ما این معانی را از کلمه لیله میفهمیم که مفید معنای خفا و ستر است و این لیله به قدر اضافه شده که به معنای منزلت است و اینقدر چیزی جز حق نیست که عین قدر و منزلت و بزرگی است، چون خدا عین عظمت است و لیله به معنای انسان کاملی است که به این حقیقت اضافه شده است.
بحث از جبر و اختیار انسان در سنت اسلامی بویژه در کلام و فلسفه اسلامی سابقه طولانی دارد. عدهای از متکلمین اسلامی جانب جبر را گرفتهاند و برخی دیگر دیدگاه اسلامی را به اختیار نزدیکتر دانستند. شیعیان نیز هر چند از اختیار محض حمایت نکردند اما جبر محض را نیز صحیح ندانستند و «امر بین الامرین» را پاسخ صحیح به این پرسش دانستند که در هر صورت موید جبر محض نیست و به نوعی و در محدودهای از اختیار انسان حمایت میکند اما در اینجا و در ارتباط با شب قدر یک مساله وجود دارد.
آیا با توجه به بحث تقدیر و مشخص شدن سرنوشت انسان در این شب و معانی شب قدر، تناقضی میان قدر و اختیار انسان وجود ندارد؟
قطعا تناقضی میان این دو نیست، چون تقدیر یعنی اندازهگیری و قضا یعنی حکم و در مجموع، قضا و قدر به معنای آن است که اگر مسالهای اندازهاش فلان قدر باشد، حکمش فلان حکم خواهد بود. بهتر است برای تبیین این مساله، به ساختار و تجهیزات کامپیوتر اشاره کنیم که یک مهندس کامپیوتر، تمام آنچه را در توان یک دستگاه است، محاسبه و اندازهگیری کرده و نتایج مترتب بر آن را نیز مشخص میکند و در اختیار کاربر قرار میدهد و این کاربر است که نتیجه نهایی را با توجه به اراده، توانایی و استعداد خود بر صفحه مانیتور ظاهر میسازد.
قضا و قدر الهی در نظام عالم هم به این منوال مشخص شده و میشود، اما در کنارش علم و اراده و لیاقت انسان نیز ضمیمه شده است. تاکید بر دعا و راز و نیاز در شب قدر مانند تاکید بر تلاش و کوشش ارگانهای متعدد و مختلف موقع تخصیص و تعیین بودجه است که هر کدام برای مشخص کردن استحقاق و نیاز خود و رساندن آن به گوش مسئولان، تمام تلاش خود را میکنند. در شب تقدیر مقدرات نیز انسان باید با تلاش و کوشش و عبادت خدا، لیاقت و استحقاق خود را ظاهر کرده و از فیض و فیوضات وتقدیرات الهی بهرهمند شده و مقدرات را به نفع دنیا وآخرت خود رقم بزند.
گفته میشود یکی از سه شبی که در ماه مبارک رمضان به عنوان شبهای احیاء نامیده میشود، احتمالا شب قدر است ولی احتمال بعضی شبها از بعضی دیگر بیشتر است. آیا درباره تعیین شب قدر، میان شیعه و اهل تسنن اختلافی وجود دارد؟
رمضانی: لیله که به معنای شب در مقابل روز است، حقیقتش خفا و اختفا و فقر و فقد و فانی در برابر نور،روز و ظهور است. این کلمه اشاره دارد به حقیقتی که در برابر حق تعالی، فقر محض و فانی است و خودبینی ندارد و انسان کامل در برابر حق این گونه است
همان طور که میدانیم با توجه به روایات شیعه، شبهای مختلفی همچون شب ۱۵، ۱۹، ۲۱، ۲۳ و ۲۷ برای این شب ذکر شده، اما آنکه از شهرت برخوردار است، همین سه شب ۱۹، ۲۱ و۲۳ است و توجه ائمه استفاده از هر سه شب بوده است، لکن اهل تسنن، تمرکزشان بر شب ۲۷ ماه رمضان است و معتقدند شب قدر شب ۲۷ است.
از اختلاف شیعه و سنی درباره این مساله که بگذریم، اصلا به طور قطع هیچ شبی به عنوان شب قدر معرفی نشده است. حکمت این عدم تبیین و عدم معرفی این شب از سوی پیامبر و ائمه اطهار(ع) چه میتواند باشد. آیا بنا بر مقاصد عملی تعمدا توسط پیامبر اکرم و ائمه اطهار، این شب نامعلوم مانده است؟
همانطور که میدانیم حتی این شب در زمان پیامبر و ائمه(ع) با وجود اتصال آنان به منبع وحی، تعیین نشده بود هر چند ائمه(ع) در بعضی مواقع بر شب ۲۳ تاکید بیشتری داشتند، ولی با توجه به سیره آن بزرگواران، اهتمام آنان این بوده است که مومنان در هر سه شب به احیاء بپردازند و به نظر میرسد عمدا نخواستهاند یک شب را به طور دقیق مشخص کنند، چرا که مومنان از این فیض در چند شب محروم میشدند.
من حتی بعضی افراد را میشناسم که برای درک فضیلت بیشتر از شب ۱۹ تا ۲۳ ماه مبارک، هر پنج شب را به احیاء و عبادت و شب زندهداری میپردازند و من عرض میکنم اگر برای مردم دشوار نبود و موجب محدودیت و محذوریت نمیشد، احتمال زیادی وجود داشت که ائمه(ع) به تمام شبهای ماه رمضان برای احیاء و عبادت تاکید میکردند.
آنچه مسلم است شب قدر نسبت به مابقی ایام سال، همچون یک قله به حساب میآید که وقتی انسان به قله رسید، ناگهان از قله به سمت پایین سرازیر نمیشود، بلکه برای مدتی آنجا اطراق میکند تا از شرایط ویژه و امتیازات فوق معمول آب و هوایی آنجا بیشترین استفاده را بکند. مومنان نیز با سیر مراحل عبادی در ماه مبارک رمضان به قله شب قدر میرسند و چند شبی را آنجا اطراق میکنند و سپس سرازیر میشوند. لذا شب قدر به صورت محتمل مطرح شده تا بهرهوری بیشتری صورت بگیرد.
چرا اینقدر در روایات بر شبزندهداری تاکید شده و آیا صرف بیدار ماندن موضوعیت دارد؟
اینکه بر شب زندهداری و بیدار ماندن تاکید شده است، صرف بیداری منظور نیست، بلکه منظور اصلی و اساسی حضور است و مراد آن است که شخص خودش را در معرض وزش نسیم رحمت ویژه الهی قرار دهد و از آنها استفاده کند، چنانچه در روایتی آمده است که «ان لربکم فی ایام دهرکم نفحات الا فتعرضوا لها؛ برای پرودگار شما در ایام زندگیتان نسیمهایی است. مترصد آن باشید که خود را در معرض آن نسیمها قرار دهید و از آنها بهره ببرید.»
آیا میان همزمانی شبهای قدر با شهادت امام علی(ع) رابطه خاصی وجود دارد؟
ظاهر قضیه این است که قبل از شهادت امام، این ایام و شبها وجود داشته است. خوارج نادان چون کشتن امام(ع) را یک عبادت تلقی کرده بودند، خواستند آن را در یک شب با فضیلت انجام دهند و به همین دلیل ۱۹ ماه مبارک را انتخاب کردند. این ظاهر قضیه است، اما به نظر میرسد این قضیه دارای باطنی نیز باشد.
به عنوان سوال آخر، شبهای قدر چه کارکردهای فردی و اجتماعی در جامعه دارد؟
شب قدر، شب قرب به خدا، قرب به انسان کامل و قرب به قرآن است و همه این تعابیر، بهرغم تفاوت ظاهری، نمایانگر یک حقیقت بیشتر نیستند. خدا به عنوان حقیقت، انسان کامل به عنوان آیینه این حقیقت و قرآن به عنوان نسخه کتبی از انسان کامل به هم پیوستهاند و انسان در این شب باید به این سه حقیقت به هم پیوسته قرب پیدا کند. پایینترین درجه آن، قرار دادن قرآن بر سر است و بالاتر از آن این است که شخص تحت پوشش فیض قرآن قرار بگیرد و تمام شئون زندگی او قرآنی شود و بالاتر از همه، این است که انسان قرآن را به دل کند و با ظرف قرآن شدن یکپارچه قرآن شود.
نظرات
بدون نظر