حسین لطفی
“کشت قراردادی برنج” کرامت دیگری از جهاد کشاورزی

اختصاصی گیلانیان : جهاد کشاورزی در راستای نیل به خود کفایی برنج هر از گاهی دست به کراماتی می زند که با کمال تاسف به دلیل باری به جهت بودن کرامات کشاورز را فقیر و خواص را نونوار می کند .
البته تمام این کرامات از زمانی آغاز شد که آقای محمد اسکندری، وزیر جهاد کشاورزی آقای احمدی نژاد بین سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ خواست کشور را در زمینه گندم و برنج به خود کفایی برساند و حتی یک سالی هم جشن خودکفایی گندم نیز برگزار کردند .
از آن زمان ببعد هر از گاهی مدیران ما “به ترانههای شیرین به بهانههای زرین“یکی پس از دیگری خودکفایی برنج را حتی ظرف ۲سال آینده در سایه خدمات: تجهیز و نوسازی اراضی، توسعه کشت مکانیزه، کشت رقم هیبرید و گوهر و غیره نوید دادند و رویا پروری کردند ولی خروجی این رویاهای کاذب برای کشاورز صفر ولی برای دست اندرکاران مطلوب بود!؟
متولیان برنج با این همه شکست های پی در پی خوشبختانه پشتکارشان آنقدر عالی! است که از پا ننشستند تا اینکه در سال جدید از کرامت دیگری به نام “کشت قراردادی برنج” رونمایی کردند!
کشت قراردادی برنج یعنی چه؟ با چه کسی و به چه قیمتی قرار داد می بندند؟ کجا باید دنبال این مدینه فاضله جهاد کشاورزی گشت ؟ این طرح به نفع کیست؟ کلام آخر اینکه پشت پرده این طرح چه خبر است؟
برای اثبات بیفایده بودن “طرح کشت قراردادی برنج” جا دارد به اهداف طرح که شامل سه بخش: تاکیدات طرح، وظایف مجری، وظایف کشاورز اشاره اجمالی شود :
الف – تاکیدات طرح شامل دو هدف – افزایش بهره وری و کیفیت محصول ، ایجاد پایداری ثبات در تولید محصول با استانداردهای قابل قبول. – کشت رقم محلی و کیفی هاشمی
ب – وظایف مجری شامل اهداف: تامین کود شیمیایی، سموم، بذر، بیمه محصولات مزرعه، خرید محصول به قیمت روز و مصوب پس از برداشت محصول
ج – وظایف کشاورز (تولید کننده) شامل توصیه : با رعایت توصیه های فنی به زراعی اقدام به کشت نموده و مصرف صحیح و بموقع نهاده ها ، تحویل شلتوک یا برنج استحصالی پس از برداشت محصول به شرکت مجری به قیمت مصوب.
تصور می رود اگر طراحان این طرح بی بدیل کمی منصف باشند بدون شک قبول خواهند کرد با این طرفه خود کشاورز را به چه مصیبتی گرفتار می کنند و چگونه تمام تلاشش را به باد خواهند داد
البته قبلا هم با طرح کشت برنج گوهر چنان بلایی بر سر کشاورز آوردند وقتی برای اطلاع از کم و کیف تولید این محصول به ماسال مراجعه شد کسی جرات مصاحبه نداشت!
موضوع دو بند تاکیدات، شعاری است به ویژه بند۱ به شرایطی بستگی دارد که خارج از ید قدرت جهاد کشاورزی و شخص کشاورز است زیرا علیرغم تلاش و سرمایه گذاری کشاورز شرایط جوی در چند سال گذشته به گونه ای شد که بدون استثنا بیشتر مزارع با افت تولید مواجه شدند و مطلقا تولید با پایداری و ثبات مواجه نشد تا چه رسد به استاندارد مورد قبول به استاندارد قابل قبول و مشکوک حضرات؟
به تجربه ثابت شد در دوایر زیر مجموعه جهاد کشاورزی از قبیل : شرکت خدمات حمایتی کشاورزی. صندوق بیمه محصولات کشاوری، سازمان تعاون روستایی، تعاونی تولید و … کشاورز اصل نیست آیا می توان انتظار خودکفایی یا افزایش بهره وری داشت ؟ بعنوان مثال:
وقتی یکی نهاده های کشاورزی را با پول کشاورز خریداری و با سود ولو اندک به دیگری واگذار می کند تا سه دیگر با سود متعارف و با قیمت گزاف به کشاورز بفروشد! می توان انتظار افزایش بهروه وری و پایداری و ثبات در تولید داشت؟!
صندوق بیمه محصولات کشاورزی از بس خسارت وارده کشاورز را با نرخ نازل برآورد کرد و همین رقم ناچیز را پس از ۶ ماه با ثبت نام جدید بیمه محصولات از کشاورز و گرفتن حق بیمه همین خسارت اندک سال قبل را پرداخت کرد دیگر کشاورز تمایلی به بیمه محصولات خود ندارد از این جهت این صندوق مرتب زمان بیمه را تمدید می کند .
شاید جالب باشد گفته شود علیرغم اینکه کشاورز اعتقاد خود را نسبت به صندوق بیمه محصولات کشاورزی از دست داده و سال به سال با عدم استقبال مواجه می شود بیمه محصولات کشاورزی خصوصی راه اندازی می شود! صرفنظر از ماهیت موسسین بیمه خصوصی این نشان می ده این صندوق سود دارد ولی نه برای کشاورز بلکه برای خواص!
در بخش وظایف مجری شاید آقایان خجالت کشیدن بگویند بخش واسطه گری (دلالی) مدرن ، از این رو فقط صغری ، کبری چیدند !
مجری طرح ، بذر مورد نیاز را از کجا تهیه می کند؟ غیر این است جو را از کشاورز می خرد و با عمل (سورتینگ) یا همان (بوجاری) آن را به بهای بیشتر به کشاورز می فروشد؟ این شیوه اگر واسطه گری و دلالی نیست پس چیست؟!
درحالیکه کشاورز به طریق سنتی یادگرفت بذر مورد نیاز را چگونه از میان محصول تولیدی خود ولو ضعیف جدا کند و به هنگام خزانه گیری چگونه آن را با آب پاکسازی یا (بوجاری) نماید تا نیازی به دلال نداشته باشد.
وظیفه بعدی مجری طرح ، تهیه کود شیمیایی است؛ خرید فله ای کود شیمیایی و به نیت کسب سود بیشتر و دستگردان کردن آن در واقع نوع مدرن دلالی است و در واقع عمل شاقی نیست. “دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد”
سوال این است : آیا تمام زمین های برنجکاری گیلان از آستارا تا چابکسر همه یک ضعف و ناتوانی دارند که حضرات برای همه این ۲۳۸ هزار هکتار شالیزار فقط چند رقم کود تجویز می کنند ؟
براستی افزایش بهره وری و کیفیت محصول ، ایجاد پایداری و ثبات در تولید محصول با استاندارد قابل قبول همینجوری حاصل می شود؟
خرید محصول به قیمت روز و مصوب یک ترفند دو پهلو و ضدین است و جمع ضدین هم محال است! حضرات می خواهند با این (ترانه های شیرین بهانه های زرین) دسترنج کشاورز را به یغما ببرند و این همان توسعه واسطه گری یا دلالی به شیوه قانونی است
قیمت روز را عرضه و تقاضا تعیین می کند و همان قیمتی است که محصول براساس آن روزانه در بازار معامله می شود؛ ولی قیمت مصوب، مبلغی است که دولت بعنوان خرید تضمینی معین و اعلام می کند و کمتر کشاورزی محصول خود را به این قیمت می فروشد مگر از سر ناچاری !
جهاد کشاورزی به خوبی می داند تمام این (فمن یعمل) های ابرازی شان فرافکنی هدفدار است وگرنه تا زمانی که (آب مطمئن کشاورزی) نباشد که نیست، هیچیگاه اهداف برشمرده حضرات صورت اجرایی پیدانخواهد کرد زیرا همه اینها (نقش ایوان است)!؟ و موضوع آب هم از حوزه مسئولیت جهاد کشاورزی خارج است
کوتاه سخن اینکه این طرح حضرات هم مثل همه طرح های شعاری گذشته شان از قبیل، خودکفایی برنج تا دو سال آینده، کشت برنج هیبرید یکی از راههای مهم رسیدن به خودکفایی برنج ، کشت برنج گوهر گامی به سوی خود کفایی و اینک طرح کشت قراردادی برنج از همان مقوله است و لاغیر ؟!
کوتاه سخن اینکه مشکل برنجکاری به ترتیب عبارت است : اب و مذیریت آن ، زهکشی کانال های آبرسانی که ۵۰ درصد آن ناقص است ، بالابودن بهای نهاده های کشاورزی ، تعدد مراکز خدمات رسان کشاورزی که برخی دست و پا گیر هستند، روز به روز کوچک شدن شالیزارها بسبب قانون ارث و …
نظرات
بدون نظر