Thursday، 28 March 2024 | پنجشنبه، 09 فروردین 1403
1 2

گیلانیان : اظهار بی اطلاعی علی اف ـ رییس جمهور پیشین جمهوری آذربایجان ـ از محل قرار داشتن دریای مازندران، مهم ترین انگیزه برای بررسی ها و پی گیری های یک پژوهش گر تاریخ و جغرافیا درباره ی نام اصلی دریای شمال ایران و انتشار کتابی به نام «دریای شمال ایران» بوده است.

دکتر عنایت الله رضا این مسأله را انگیزه ای برای تحقیق درباره ی این که آیا واقعا این ناحیه، نام مازندران را دارد و آیا به دریای شمال ایران هم مازندران گفته می شده است، دانست.

مشاور مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی با اشاره به بررسی مأخذهای متعدد مربوط به اوایل دوره ی اسلامی مانند خدای نامه ها، شاهنامه ی فردوسی و کتاب های دیگری که به زبان پهلوی بوده و به مرور ترجمه و تفسیر شده اند، گفت: به این نتیجه رسیدم که اصلا سرزمین شمال ایران، در طول تاریخ نام مازندران نداشته، بلکه نخست «تپوران» و بعد ها در دوره ی اسلامی «طبرستان» نامیده می شده است. درحالی که مازندران نام ناحیه ای در شرق سیستان در شمال هند و در نزدیک ناحیه ی رود سند بوده است.

 نام «دریای مازندران» به عنوان نخستین نام برای دریای شمال ایران منتفی شد

 او با اشاره به بررسی مأخذ قدیمی تر برای پیدا کردن نام واقعی منطقه ی مازندران، بیان کرد: مأخذ قدیمی تر مانند «معجم البلدان» یاقوت حموی در این باره به صراحت می نویسد، «من بسیار تلاش کردم تا ببینم نام مازندران از کجا بر این ناحیه در شمال ایران وجود داشته و هرچه گشتم، دلیلی بر این کار پیدا نکردم، معلوم است که این نام نوساخته است». هم چنین در کتاب تاریخ طبرستان «ابن اسفندیار» نیز می گوید «نام محدث است».وی با تأکید بر منتفی شدن نام دریای مازندران به عنوان نخستین نام برای دریای شمال ایران پس از بررسی منابع قدیمی تر، افزود: پس از آن، تصمیم گرفتم چگونگی پیدایش نام دریای خزر را بررسی کنم.

 این پژوهش گر ادامه داد: برای من این مسأله پیش آمد که «خزران» قومی بود که در زمان خسرو انوشیروان در قرن ششم میلادی از بقایای آن ها به ناحیه ی شمال قفقاز آمد و به طور کلی در منطقه ی بخش وسطا و جنوبی رود ولگا زندگی می کرد و این، هیچ ربطی به دریای شمال ایران نداشته و فاصله ی قوم خزر تا این دریا بسیار زیاد بوده است.

 در قدیم، نام دریا را به نام اقوامی که در ساحل آن زندگی می کردند می گذاشتند

 رضا در توضیح انتخاب نامی که در زمان های گذشته برای هر دریا گذاشته می شد، گفت: از نوشته های قدیم می توان درباره ی چگونگی نام گذاری برای هر دریا اطلاع یافت. در آن زمان، دریا را به نام اقوامی که در ساحل آن زندگی می کردند، نام می گذاشتند، مثلا طبرستانی ها، گرگانی ها یا هیرکانی ها در قدیم در کنار این دریا بوده اند. به همین دلیل، اسم این دریا به نام هایی مانند هیرکانی ها، طبرستان یا دریای پتوران شناخته می شده است. هم چنین دریای گیلان، دیلم، آلبانی ها در قفقاز و دریای کاسپی نیز به این نام ها نامیده شده اند.وی با اشاره به افراطی که در نامیدن نام روستاهای اطراف دریای شمال ایران روی این دریا شده است، اظهار داشت: در نوشته ها آمده که دریای «رودسر» به عنوان روستایی در گیلان یا دریای «کپورچال» که در روستایی در نزدیکی تالش بوده است، از روستاهایی بوده اند که مردم آن ها به دلیل نزدیکی به دریا نام آن را به دریای شمال ایران نسبت داده اند.

 نام خزر تا قرن چهارم هجری قمری بر دریای شمال ایران گذاشته نشده بود

 مشاور مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی با اشاره به بررسی هایش برای پی بردن به دلیل نام گذاری دریای شمال ایران به نام خزر و آوردن اسم خزر در متون عربی، بیان کرد: در بررسی هایم در متون قدیمی متوجه شدم، تا قرن چهارم هجری قمری اصلا نام خزر بر دریای شمال ایران گذاشته نشده است. مثلا در کتاب «خوارزمی» و سفرنامه ی «ابن فضلان» اصلا اسمی از خزر نیست، پس این پرسش برای من ایجاد شد که این اسم از کجا بر این ناحیه گذاشته شده است؟

رضا توضیح داد: در دوره ی بنی امیه که حاکمان عرب، قفقاز را گرفتند، گروه مقابل خزر که با رم شرقی و بیزانس متحد بود، هنوز به طور کامل شکل نگرفته بود و غارت گری می کرد، از طریق رود کر به عرب ها حمله کرد، عرب ها به این دلیل که آن ها از رود کر حمله کردند، گمان کردند، از دریا به این رود آمده اند، پس استنباط کردند که گویا این دریا، دریای خزر است. به همین دلیل، آن را بر مبنای گفته ها «بحر الخزر» نامیدند. درحالی که این نام را بر چند دریای دیگر نیز گفته اند.وی تأکید کرد: در متونی که ما به زبان عربی مشاهده می کنیم، اصلا نام خزر را تا قرن چهارم هجری قمری نمی بینیم.

 در دوران رضاشاه نام این دریا را بدون هیچ سندی دریای مازندران گذاشتند

 رضا وجود نام دریای مازندران را در متون عربی، اسلامی و فارسی تا قرن چهارم هجری قمری رد کرد و گفت: من در بررسی های خود، دلیل نامیدن دریای شمال را به نام دریای مازندران پیدا نکردم، ولی براساس اطلاعاتی که دارم، می دانم در سال 1316 و در دوران رضاشاه نام این دریا را بدون هیچ سند و زمینه ی تاریخی، طبق دستوری که معلوم نیست از کجا آمده و سند آن چه بوده است، دریای مازندران گذاشتند.

 نویسنده ی کتاب «نام دریای شمال ایران» ادامه داد: نام خزر برای نخستین بار در کتاب «حدود العالم» و در کنار نام دریای جرجان، طبرستان و دیگر نام ها ذکر شده، ولی هیچ دلیلی بر این که این دریا خزر گفته شود، وجود نداشته است؛ اما در متون اسلامی و غربی قدیم دو نام قدیم و مشهور «هیرکانی ها» یا «گرگان» که بعدها در دوره ی اسلامی عرب ها آن را «جرجانیه» نامیدند و «کاسپی» وجود دارد وی در توضیح نام کاسپی با اشاره به این که کاس ها از هزاره ی دوم پیش از میلاد تا دوره ی ساسانی در جنوب غرب و جنوب دریای شمال ایران زندگی می کردند، بیان کرد: برتولت ـ یکی از بزرگ ترین خاورشناسان جهان ـ در نوشته هایش «کاسپ» را جمع کاس خوانده و نوشته است، اسم این قوم کاس بوده است. در گیلان هنوز هم این نام مانند «کاس آقا» و «کاس خانم» برای افراد سفیدرو وجود دارد. این اصطلاح هنوز در گیلکی وجود دارد. هم چنین در متون جغرافیایی جهان در نوشته های استرابو، هرودت و دیگران، نام هیرکانی ها و کاسپی وجود دارد.

 نام هیرکانی را مردم شرق و نام کاسپی را بیش تر مردم غرب دریا استفاده می کردند

 این پژوهش گر تاریخ درباره ی شبهه های ایجادشده برای در کنار هم قرار داشتن دو نام «هیرکانی» و «کاسپی»، اظهار داشت: در بررسی ها و مطالعات انجام شده به این نتیجه رسیدم که نام «هیرکانی ها» را مردمی که در شرق این دریا زندگی می کردند، بیش تر به کار می بردند و مردمی که در غرب این دریا زندگی می کردند، نام «کاسپی» را بیش تر استفاده می کردند. به همین دلیل، در متون دوره ی اشکانی از جمله نوشته ی استرابو هر دو نام هیرکانی ها و کاسپی دیده می شود و در عین حال، نقشه های جغرافیایی این را نشان می دهند.

 گاهی مترجمان نام مازندران یا خزر را به جای کاسپی، طبرستان یا هیرکانی آورده اند

 مشاور مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی با اشاره به ترجمه ی اشتباه فارسی نام کاسپی یا دیگر نام های قدیمی دریای شمال ایران به دریای خزر یا دریای مازندران توسط برخی مترجمان، بیان کرد: در ترجمه ی فارسی تعدادی از کتاب ها و نوشته ها، در برخی کتاب ها وقتی به نام مازندران برخورد می کنیم، با مراجعه به منبع اصلی متوجه می شویم، مترجم نام مازندران یا خزر را به جای نام کاسپی، طبرستان یا هیرکانی آورده است. درحالی که در هزاره ی دوم پیش از میلاد اصلا خزرها وجود خارجی نداشتند، وقتی قومی وجود خارجی ندارد، به چه دلیلی کاسپی، خزر نوشته می شود؟ این کار سبب گمراهی خواننده می شود.وی با تأکید بر اشتباه مترجم ها در این زمینه، ادامه داد: مترجمان باید توجه کنند که دست کم در این زمینه حاشیه نویسی کنند و اگر نمی دانند، دست کم کلمه ی استفاده شده در منبع اصلی را بیاورند. وجدان مترجم اقتضا می کند، مانند نوشته ی نویسنده را به کار ببرد، مگر این که در حاشیه ی کتاب در این زمینه توضیح های لازم را بدهد.

 فرانسوی ها و انگلیسی ها نام کاسپین را برای دریای شمال ایران به کار می برند

 رضا درباره ی نام کاسپین که بر دریای شمال ایران اطلاق می شود، توضیح داد: کاسپین، اصطلاحی است که فرانسوی ها و انگلیسی ها برای دریای شمال ایران به کار می برند. ما نیز به غلط آن را کاسپین می نامیم. کاسپین چون با پسوند توسط انگلیسی ها و فرانسوی ها گفته می شود، کاسپین بیان می شود، درحالی که اگر بخواهیم با پسوند فارسی کاس را تلفظ کنیم، به دلیل گرفتن «یای نسبت» باید کاسپی بگوییم، همان گونه که بقیه ی کشورها این دریا را با پسوند خود بیان می کنند.

 به گفته ی او، نام دریای کاسپی در زبان یونانی «کاسپیا تالاسا» (Kaspia thalassa)، لاتینی «Mare caspitum» و انگلیسی «Caspian see» است.وی تأکید کرد: با بررسی هایی که انجام دادم، به این نتیجه رسیدم که به طور کلی دو نام هیرکانی ها و کاسپی را باید اساس بگیرم.

 نام خزر نام درستی برای دریای شمال ایران نیست

 رضا وسیع نبودن گستره ی اقوام شرقی ایران برای نگه داشتن نام هیرکانی ها و تبدیل این نام در عربی به «جرجانیه» را از دلایل متروک شدن نام هیرکانی در متون جغرافیایی غربی دانست و ادامه داد: به همین دلیل، نام هیرکانی جای خود را به نام اصلی دریای شمال ایران، یعنی کاسپی داد.

این پژوهش گر تاریخ بیان کرد: حکم صادر نمی کنم، ولی اعتقاد دارم، نام درست این دریا، دریای کاسپی است. کاسپیان مردمی بودند که از هزاره ی دوم پیش از میلاد در این ناحیه زندگی می کردند و تا عصر ساسانی، نمونه های متعددی از وجود آن ها در ایران وجود دارد وی اظهار داشت: دنیا نیز این نام را پذیرفته است. پس دلیلی ندارد، نامی را که به قوم و مردم سرزمین خود مربوط است، نپذیریم و اسم قومی که هیچ رابطه ای هم با دریای شمال ایران ندارد، به کار ببریم. معتقدم نام خزر نام درستی برای دریای شمال ایران نیست و نام مشهور، نام کاسپی است.

 آیا بهتر نیست به پیروی از اکثریت قاطع مردم جهان، نام مشهور کاسپی برگزیده شود؟

 او با اشاره به انتشار مصوبه ای مبنی بر نامیدن نام دریای شمال ایران در مکاتبات خارجی به دریای کاسپی و نامیدن آن در مکاتبه های داخلی به دریای خزر از سوی دولت، گفت: وقتی نام ایرانی کاسپی را داریم، چه لزومی دارد، نامی را که اصلا رابطه ای با این دریا ندارد، بر آن بگذاریم.

 رضا در پاسخ به پرسش خبرنگار ایسنا در این باره که آیا کسی قبلا این مسأله را بررسی کرده که هیأت دولت چنین تصمیمی را گرفته است؟ اظهار کرد: من ندیدم که قبلا این مسأله به این شکل طرح شده باشد. فکر می کنم، من توانسته ام این مسأله را برای نخستین بار طرح کنم، شاید بعد از این کار، اشخاصی با استعداد های زیاد و مطالعات وسیع خود بتوانند به تکمیل آن بپردازند و آن را روشن کنند.

 او درباره ی چگونگی رواج دادن این اسم بین مردم و مسؤولان، توضیح داد: خزران قومی بیگانه بود که پیش از کوچ به نواحی غرب آسیا، هیچ رابطه ای با دریای شمال ایران نداشت، ولی کاسپی نامی ایران است و کاس ها از هزاره ی دوم پیش از میلاد تا روزگار ساسانیان در جنوب و غرب دریای شمال ایران ساکن بودند. آیا بهتر نیست به پیروی از اکثریت قاطع مردم جهان، نام مشهور و پذیرفته شده ی کاسپی برگزیده شود؟ وی افزود: همان گونه که نام «خلیج فارس» حقانیت تاریخی خود را کسب کرد و با وجود تطاول بیگانگان به عنوان نام رسمی از سوی سازمان فرهنگی یونسکو به رسمیت شناخته شد، نام ایرانی کاسپی نیز در دانش جغرافیای جهانی به عنوان نام اصلی دریای شمال ایران شناخته شده است.

 او تأکید کرد: دستگاه دولت هر کاری که در این زمینه انجام دهد، خود انجام می دهد، من نمی توانم حرفی در این زمینه بزنم. از صدور حکم در این زمینه پرهیز می کنم؛ ولی گمان می رود، گزیدن نام کاسپی که نامی ایرانی و باستانی است، به مراتب خردپذیرتر از نام خزر است.

مشاور مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی به تاریخچه ای از حضور قوم کوچنده ی خزران در ایران اشاره و اضافه کرد: این کتاب را برای معرفی به جایی ندادم، فقط توسط دایره المعارف اسلامی به چاپ رسیده است. وظیفه ی من نیست که این کتاب را به جایی معرفی کنم، ناشر باید این کار را انجام دهد و گویا این کار شده است و برای شخصیت ها و اداره ی جغرافیایی ارتش برای معرفی فرستاده اند.

عنایت الله رضا ( متولد هجدهم خرداد ۱۲۹۹ رشت ) که حدود 25 کتاب در زمینه ی تاریخ قدیم، بخصوص دوره ی ساسانی و جامعه شناسی تألیف کرده، برای رسیدن به پاسخ پرسش هایش از حدود 118 منبع فارسی و لاتین استفاده کرده است

منبع :  خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان