اختصاصی گیلانیان : در آستانه سالروز در گذشت اولین دارنده درجه دکترای زبان و ادبیات پارسی تاریخ ایران زمین ، زنده یاد دکتر محمد معین که همچنان بر تارک ادبیات می درخشد پسندیده است یادی از فرزند افتخار آفرین سرزمین گیل و دیلم و از " اعضای تالار مشاهیر گیلانیان " نماییم . پس آنچه در پی می خوانید بر گرفته از " کتاب زادگاه من " تألیف آیت الله زین العابدین قربانی است که تقدیم به او ، پارسی زبانان و سکنه ایران فرهنگی ورای مرزهای جغرافیایی ایران عزیز است . روحش شاد ، یادش گرامی باد :
محمد معین فرزند شیخ ابوالقاسم و طلعت سعید در نهم اردیبهشت 1297 شمسی در محله زرجوب رشت دیده به جهان گشود . جد پدریش شیخ محمد تقی معین العماء در سلک علمای روحانی و جد مادریش نیز شیخ محمد سعید از علماء و از مدرسان علوم قدیمیه بود .
او در سن شش سالگی مادر را از دست داد و به فاصله پنج روز پدر را نیز از دست داد و ناگزیر جد پدری وی تکفل و تعلیم و تربیتش را بعهده گرفت. ابتدا او را به مکتب و سپس به دبستان اسلامی فرستاد و دوره اول متوسطه را در دبیرستان شماره یکم که بعدها به نام دبیرستان شاهپور خوانده شده، طی کرد.
در همان اوان تحصیل در دوره متوسطه صرف و نحو عربی و بخشی از علوم قدیمیه را نزد جد خویش و مرحوم سید مهدی رشت آبادی و دیگر استادان وقت آموخت و از همان اوان در کتابخانه جد خویش به مطالعه کتب مختلف، مشغول گردید و عشق به مطالعه در نهادش ریشه دوانید. دو سال آخر متوسطه را در دارالفنون تهران به پایان رسانید و در سال 1310 در دانشکده ادبیات و دانشسرای عالی در رشته ادبیات و فلسفه و علوم تربیتی وارد گردید و در سال 1313 در این شعبه لیسانس گرفت.
آنگاه به دانشکده افسری جهت انجام وظیفه رفت و پس از طی دوره یکساله در خدمت وظیفه ، در مهر ماه آن سال به سمت دبیری و سپس به ریاست دانشسرای مقدماتی اهواز انتخاب شد. بعد از ماموریت اهواز به تهران منتقل شد و ضمن خدمت در وزارت فرهنگ دوره دکترای ادبیات فارسی را گذرانید.
در هفدهم شهریور 1321 تز دکترای خود را به نام «مزدیسنا و تاثیر آن در ادبیات پارسی» که بعدها به نام «مزدیسنا و ادب پارسی» خوانده شد ، گذرانید و با نمره بسیار خوب قبول گردید و او نخستین دکتر ادبیات فارسی در ایران شناخته شد.
از آن پس به سمت دانشیار و سپس به سمت استاد کرسی تحقیق در متون ادبی در دانشگاه ادبیات به تدریس مشغول شد و سه سال نیز در دانشسرای عالی به تدریس پرداخت. از آغاز سال 1325 شمسی که طبع لغت نامه علامه مرحوم علی اکبر دهخدا طبق قانون، در مجلس شورای ملی شروع شد، دکتر معین به همکاری وی برگزیده شد در دی ماه 1334 با موافقت علامه دهخدا، سازمان لغت نامه از منزل شخصی آن مرحوم به مجلس شورای ملی منتقل شد، طبق وصیت نامه های معظم له دکتر معین به ریاست امور علمی آن سازمان، منصوب گردید.
در اسفند 1336 سازمان مذکور به دانشکده ادبیاتدانشگاه تهران انتقال یافت و طبق اساسنامه مصوب شورای دانشگاه، ریاست سازمان لغت نامه به عهده وی محول گردید، وی این سمت را تا آخرین روزی که دچار سکته گردید، به عهده داشت.
او طبق دعوت کشورهای مختلف جهان جهت ایراد سخنرانی و معرفی ادب فارسی و یا بزرگداشت بزرگان اسلامی به آن کشور ها سفر می کرد که بر اثر پرکاری و عدم استراحت لازم در آخرین سفرش به ترکیه حالش نامتعادل شد و بعد از مراجعت به وطن در نهم آذر 1345 هنگام رسیدگی به رساله دکترای دانشجوئی در دفتر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات، دچار بیهوشی شد و این بیهوشی در اطاق عمل به بیهوشی دائمی منجر شد و پنجسال طول کشید و سرانجام در سیزدهم تیر ماه 1350 برای همیشه چشم از جهان فرو بست.
او با اینکه 53 سالبیش عمر نکرد و عمر مفیدش بیش از 48 سال نبود - زیرا پنج سال در کما بود - با این حال اینهمه مدارج علمی را طی کرد، زبان عربی، فرانسوی، انگلیسی، آلمانی و فارسی را بلد بود ، کتاب های فراوانی نوشت و یا ترجمه و تصحیح کرد و مقالات زیادی در کنگره ها و مجلات ارائه کرد.
1 ـ حافظ شیرین سخن
2 ـ ستاره ناهید یا داستان خرداد و امرداد
3 ـ یوشت فریال و مرزبان
4 ـ علامه محمد قزوینی
5 ـ شاهان کیانی و هخامنش در آثار الباقی
6 ـ ارداویرفنامه
7 ـ روز شماری در ایران باستان وآثار آن در ادبیات پارسی، به ضمیمه رساله نوروز و سی روز ماه تالیف محسن فبضی کاشانی
8 ـ پور داود
9 ـ مزدیسنا و تاثیر آن در ادبیات پارسی، با مقدمه مشروح به زبان فرانسه به قلم هنری کرین
10 ـ شماره هفت و هفت پیکر نظامی
11 ـ حکمت اشراق و فرهنگ ایران
12 ـ قاعده های جمع در زبان فارسی
13 ـ اسم مصدر - حاصل مصدر
14 ـ امیر خسرو دهلوی
15 ـ برگزیده نثر فارسی
16 ـ آئیینه سکندر
17 ـ اضافه
18 ـ هور قلیا
19 ـ لغات فارسی ابن سینا
20 ـ برگزیده شعر فارسی
21 ـ نصیر الدین طوسی
22 ـ دوره کامل فرهنگ فارسی شامل لغات فارسی، لغات و ترکیبات عربی متدوال در فارسی، لغات اروپایی که به تدریج در فارسی وارد شد و اعلام اشخاص، اعلام جغرافیایی و...
این فرهنگ در متجاوز از هفتهزار و نهصد صفحه و در شش مجلد که چهار جلد آن لغات و دو جلد آن اعلام است.
23 ـ دانشنامه علائی تالیف ابن سینا
تصحیح کتب و تعلیقات و یا ترجمه آن ها
24 ـ چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی
25 ـ مجموعه اشعار علامه دهخدا با مقدمه مشروح در ترجمه احوال و آثار وی
26 ـ تصحیح جامع الحکمتین تالیف ناصر خسرو به همراهی هنری کربن فرانسوی
27 ـ شرح قصیده والهیثم با همکاری هنری کربن
28 ـ تصحیح و پاورقی برهان قاطع در چهار جلد تالیف محمد حسین خلف تبریزی
29 ـ تصحیح جوامع الحکایات تالیف سدید الدین محمد عوفی
30 ـ تصحیح عبهر العاشقین تالیف روزبهان بقلی شیرازی با همکاری هنری کربن
31 ـ کتیبه های پهلوی – ترجمه از انگلیسی
32 ـ ترجمه ایران تالیف دکتر.ر.گرشمن
33 ـ روانشناسی تربیتی ترجمه از علم النفس و آثار فی التربیته و التفهیم- عربی
متاسفانه بیش از ده مجلد از نوشته های آن مرحوم هنوز به چاپ نرسیده است امید است که وسیله فرهنگ دوستان و شاگرادان معظم له در اختیار اهل دانش و معرفت قرار گیرد.[1]
تذکر 3 نکته
سه چیز در زندگی دکتر معین قابل توجه است:
اول اینکه او در همه حال سعی می کرد یک مسلمان و پای بند به اصول و مبادی دینی باشد . من در کنگره مرحوم آیت ایت الله بروجردی در بروجرد شرکت کرده بودم و مرحوم دکتر شهیدی نیز در این همایش شرکت داشت، در ضمن صحبت هائیکه با معظم له داشتیم سخن از لغت نامه دهخدا رفت که ایشان در آنوقت مسئول آن بود از جلالت شان آقای معین سخن به میان آمد، جناب آقای شهیدی فرمود: معین به مسائل دین متعبد بود و اهل نماز بود و حتی المقدور سعی می کرد، کاری خلاف شرع انجام ندهد.
برادر او نیز درباره او می نویسد: دکترمعین، احکام دین را عمل می کرد و نماز می گذارد، با علمای ادیان مختلف ملاقات هایی داشت از جمله چند بار مهمان آیت الله بروجردی در قم بود و آیت الله بروجردی آثار خود از کتب فلسفی و غیر را به او نشان داد. کتب مذکور، همان کتاب هایی است که در فرهنگ معین معرفی شده است.[2]
دوم اینکه درست است معین آستانه ای نیست لیکن دخترش دکتر مهیندخت معین ، عضو هیأت علمی و استاد دانشگاه علامه طباطبائی می گوید: جد مادری من اصلاً از اهالی اطراف آستانه اشرفیه بوده است . در سال های طاعون بزرگ رشت که جمعیت زیادی تلف شده بودند جد ایشان ، معین العلما که سرپرستی دکتر معین و برادرش را به عهده داشت حدود دو سالی رحل اقامت در آستانه افکند و دوست شفیقی در این شهر داشت - از خانواده محترم میر رفعتی ها.
معین العلما پس از مراجعت به رشت مرتب به دیدار دوست شفیق و زیارت آستانه اشرفیه می رفت که دکتر نیز ملازم جد بود . اقامت کوتاه دو ساله و رفت و آمد مکرر دکتر معین بهمراه جدش به آستانه اشرفیه و هم بازی شدن با بچه های محل در باغی که امروزه آرامگاه دکتر در آن واقع هست موجبات تعلق خاطرش را فراهم کرده بود و لذا حدود سه سال قبل از فوت به برادرش سفارش کرد که آن محل بازی ایام کودکی خریداری و وی را در آن مکان دفن نمایند.
مهندس علی معین می گوید: دکتر معین تابستان ها اغلب به رشت و آستانه و ییلاق های لنگرود می رفت. در سال 1343 هجری شمسی روزی در آستانه اشرفیه هنگام پیاده روی به طرف سفید رود در محل فعلی آرامگاه معین ، واقع در جنب رودخانه حشمت رود، به من گفت: خوبست در اینجا آرامگاه خانوادگی داشته باشیم.
این دستور برادر گرامیم را عمل کردم و زمین های در آن مکان به مساحت چهار هزار و چهار صد متر مربع از صاحبان اصلی خریداری کردم و رضایت کامل ساکنین آن زمین ها به دست آمده و در آنجا بعدها یک مسجد وآرامگاه در دو طبقه و کتابخانه نسبتاً آبرومندی ساخته شد...[3]
سوم اینکه: او عاشق علم بود و هیچ چیز را با آن عوض نمی کرد و لذا وقتی که به او پیشنهاد شد سناتوری رشت را بپذیرد، دکتر معین که مشغول بررسی کتابی بود با ناراحتی گفت: مگر خدمتی که اکنون می کنم ارزش ندارد؟ و سناتوری را نپذیرفت. چنانکه بارها پست های دیگری را رد کرد[4] .
[1] - فرهنگ معین ج 6 ص 2352 ذیل کلمه معین- دکتر معین نوشته برادر او مهندس علی معین. نامها و نامداران گیلان ص 504
[2] -دکتر معین نوشته برادر او مهندس علی معین ص 17
[3] -دکتر محمد معین نوشته مهندس علی معین برادر کوچک دکتر معین ص 18
[4] - همان کتاب ص 22