Saturday، 08 February 2025 | شنبه، 20 بهمن 1403
1 2

اختصاصی گیلانیان : استان گیلان سه محصول استراتژیک برنج، چای ابریشم دارد که برنجش از حیث کیفیت از شهرت جهانی برخوردار است . برای حفظ و تقویت و ارتقای این سرمایه ارزشمند سلسله مصاحبه هائی را با کارشناسان مربوطه در دست انجام داریم که در بخش اول " مناظره گیلانیان با رئیس سازمان جهاد کشاورزی گیلان " را ملاحظه فرمودید .

در این بخش نیز با مهندس ایرج بنیادی ، معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی گیلان به گفتگو نشستیم که ماحصل آن را در پی می خوانید.

********************************

آقای بنیادی ! با توجه به رشد جمعیت کشور و محدودیت زمین کشاورزی لازم است که ما برای جبران کمبود برنج مصرفی کشور به سمت ارقام پر محصول برویم تا با افزایش تولید ، کشور را از واردات برنج بی نیاز نماییم . اما آنچه در این راه مهم است نوع ارقام پر محصول متناسب با شرایط اقلیمی ، نوع خاک ، گاه مختلف و متضاد کشور و همچنین گیلان است که کشت ارقام نوظهور گاه به نتیجه نمی رسد و کشاورز را متضرر می کند . شما به عنوان معاون بهبود تولیدات گیاهی و کسی که سال ها در این زمینه کار کرده اید و کارشناس مرتبط هستید برای حصول به نتیجه مطلوب چه توصیه هائی دارید ؟

برای رسیدن به یک نتیجه اصولی در کشت برنج پر محصول باید این سوال را مطرح نماییم : ارقام پر محصول باید در قالب چه پروژه ای معرفی بشود ؟ چگونه باید معرفی بشود ؟ چه کسی باید معرفی کند ؟ چه ارقامی باید معرفی شود؟ و از نظر اقتصادی چه سودی برای کشاورز دارد؟

بحثی که الان هست ما می گوییم افزایش تولید برنج .

 افزایش برنج که می گوییم ممکن است بگوییم الزامات و امکاناتی که فراهم کردیم می تواند در یک پروسه مشخص دو ، یا سه ساله، یا پنجساله و ... ما را به خودکفائی برساند یا اینکه می گوییم: نه؛ برنامه روتین ما هست، وزارت جهاد کشاورزی، به تبع آن سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان یک برنامه ای می دهد که امسال می خواهیم برنج گیلان را که یکی از استانهای برتر تولید برنج هست از X  مقدار به Y مقدار برسانیم.

مثلا از یک میلیون و هفتاد هزار تن به یک میلیون و دویست هزار تن برسانیم.

معمولا در بخش کشاورزی در این زمینه دو راه بیشتر نداریم:

راه اول این است که بگوییم سطح زیر کشت را افزایش بدهیم

که همه از جمله رسانه ها می گویند با تغییر کاربری هائی که در جریان هست ، نه تنها سطح زیر کشت زیاد نمی شود بلکه در حال کم شدن است .

راه دوم این است که میزان تولید در واحد سطح را زیاد کنیم

یعنی با حفظ سطح زیر کشت موجود باید میزان تولید در سطح را افزایش بدهیم ؟

بله. به عنوان مثال یعنی با همین مقدار زمینی که داریم چکار بکنم که تولید ما از میزان 4 تن به 6 ، 7 یا 10 تن در هکتار افزایش پیدا کند .

پس جنابعالی معتقدید با شرایط موجود ما باید راه دوم را دنبال نماییم ؟

بله. براساس توصیه هائی که مراکز تحقیقاتی به ویژه مؤسسه تحقیقات برنج به ما می دهند و این ها در زمینه های مختلف آب و خاک و بذر و غیره در سطح استان دارند کار می کنند به این نتیجه رسیدند که همین استان ما هر منطقه اش یک تفاوت هائی با دیگر مناطق دارد ؛ اگر این تفاوت ها را در نظر بگیرید، می بینید کشاورزی در نقطه ای از استان در محصول ارقام بومی از متوسط خیلی بالاتر محصول می گیرد.

حتما قبول دارید که این مورد در استان عمومیت ندارد 

 نه؛ نه ؛ عمومیت ندارد ، چون در همین استان می بینیم یک کشاورزی هم عوض 4 تن ، بطور متوسط 3  تن در هکتاربرداشت می کند. پس یک رنجی بین 3 تا 6 تن وجود دارد ؟ این اختلاف از نظر ما کشاورزی چی ها خیلی به نفع ما هست و نشان می دهد اگر ما یک سری فاکتور هائی را رعایت کنیم میزان تولید 2 تا 5/2 تن می تواند ارتقا و افزایش پیدا کند

این امکان در مورد ارقام بومی در استان وجود دارد یا یک توصیه علمی است ؟

این اختلاف در ارقام بومی ما است، هنوز به ارقام پر محصول نرسیدیم و نشان میدهد که اگر ما فاکتورهای بهزراعی را رعایت کنیم می توانیم با همین وضعیت تولید نیز در ارقام بومی افزایش تولید داشته باشیم.

پس ما در افزایش تولید در واحد سطح روش های مختلفی را می توانیم در پیش بگیریم که رقم هائی مثل : هاشمی ، دمسیاه ، علی کاظمی که کشاورز عاشق آن ها است ، چون قیمت خوبی دارد ، پخت خوبی دارد ، بازار خوبی دارد و به همین دلایل کشاورز حاضر نیست این ها را تغییر بدهد بتوانیم مقداری افزایش تولید داشته باشیم.

در این رابطه مراکز تحقیقاتی و مراکز اجرائی دست در دست هم می دهند ، کمک می کنند ، در راه بهزراعی به کشاورز کمک می کند و به او آموزش می دهند که چگونه می تواند تولید خوبی داشته باشد.

یکی از ضعف هائی که الآن ما در استان داریم به دلیل تعدد و تنوع بهره بردار و آماری ما امکانات لازم را نداریم تا به همه بهره برداران بدهیم تا به آنان  کمک کند ، بنابراین می آییم از مدل ها و روش های مختلف مثل : رسانه ها و مطبوعات و بخش های خصوصی استفاده می کنیم تا حد اقل اطلاعات را به کشاورز بدهیم تا بتواند تولیدش را افزایش بدهد و 2 یا 2.5 تن محصولش را به 5 تن برساند .

مطمئنا اگر طرح افزایش برنج با الزاماتی که برایش فراهم می شود ،خوب اجرا شود درصدی به تولید استان اضافه می شود .

و لذا با توجه به تنوع ژنتیکی فراوان در استان اولا باید ذخایر ژنیتیکی خود را حفظ کنیم و این تنوع را از بین نبریم . هیچ عالمی نمی تواند در دنیا ادعا کند که کشاورز همه این ارقام را رها کند فقط بیاید ارقام پر محصولی مثل : هیبرید و گوهر و غیره کشت نماید . زیرا کشور ما به این کیفیت برنج شناخته شده است و ثانیا در سطح فرضا معادل یک سوم سطح زیر کشت نیز ارقام پرمحصول کشت کنیم.

مثلا اگر به ( ایری ) بروید می بینید  بذر محصولات ما در آنجا نگهداری می شود .

ایری ؟

مؤسسه بین المللی برنج در فلیپین .

بنابراین اولا باید سعی کنیم این تنوع ژنتیکی را ثبت و حفظ کنیم . در کنار این تنوع ،موسسات تحقیقاتی می آیند ارقامی را به عنوان ارقام اصلاح شده و دارای کیفیت و کمیت مطلوب  را معرفی می کنند که عملکرد آنها در واحد سطح بیشتر است .

از زمان آغاز به کار موسسه تحقیقات برنج تا کنون بیش از 30 رقم معرفی شده و گفته شده که این ها تولید شان بیشتر است ولی به دلیل اینکه شاخصه هائی که کشاورز باید بپذیرد را ندارد در نتیجه مورد استقبال کشاورز قرار نگرفته است .

شاخصه های مورد قبول کشاورز در تعریف شما چیست ؟    

اولین شاخصه این است که کشاورز می بیند کشت این محصول صرفه اقتصادی دارد یا خیر؟

هزینه هایش را تأمین می کند یا نه ؛ آیا نسبت به شرایط آب و هوایی مقاوم هست یا خیر ؟ و در برابر بیماری ها و آفات مقاومت دارد؟ کیفیت دارد یا خیر ؟ بعد انتخاب می کند . لذا ارقام پرمحصولی که معرفی می شود باید پرپتانسیل و مقرون به صرفه باشد و وقتی ما یک تکنولوژی را معرفی کنیم ، این تکنولوژی خواه کود باشد، بذر باشد، سم باشد، ماشین آلات باشد ، حتی یک روش کار باشد و یا هرچیزی که به عنوان یک چیز جدید وارد چرخه کشاورز می شود، این یک نوع تکنولوژی است.

ما معتقدیم این یک سیکلی دارد و پذیرش آن تابع  منحنی نرمال است . همیشه اینجور نیست که هر چه ما گفتیم کشاورز فورا بپذیرد . اول یک عده (پیشروان) هستند که کار را با آنها شروع می کنیم ، بعدا دیگران کم کم می آیند نتیجه کار را می بینند و باور می کنند که به آنها ( زودپذیران ) می گویند ؛ بعد ، آهسته، آهسته متوسط جامعه می پذیرند و یک عده هم اصلا نمی پذیرند .

لذا ما باور نداریم که همه کشاورزان سریعا باید حرف ما را عمل نمایند ، تنها تعدادی از کشاورزان ممکن است حرف ما را بپذیرند و بیایند رقم معرفی شده ما را بر اساس یافته های ما کار بکنند . بنابراین شروطی که می گذاریم اگر در جاهائی قابلیت اجرائی نداشته باشد اصلا نباید اجرا بشود .

حالا شما برای اینکه بتوانید این دانش فنی را بصورت مفید و همه فهم تعمیم بدهید تا جائی که برای کشاورز قابلیت اجرائی پیدا کند چه روشی دارد ؟

روش تعمیم این است که این بذرهای اصلاح شده را که معرفی می کنیم صرفنظر از نتایجی که در ایستگاه های تحقیقاتی به دست آمده ...

منظور شما که نتایج ایزوله شده، نیست ؟ 

نه؛ نتایج ایزوله شده را ما در قالب آزمایش های تحقیقی تطبیقی در سطح مزارع نمونه یا نمایشی ای که در سطح مراکز خدمات داریم به صورت انتخابی و محدود  انجام می دهیم تا مورد بازدید کشاورزان قرار گیرد و این کار را یکی دو سال انجام می دهیم بعد آن را به کشاورز معرفی می کنیم .

حالا آمدید معرفی کردید، آیا خدمات و پشتیبانی هم دارد ؟

بله ، بعد عرض می کنم. لذا هر بذری ، هر تکنولوژی ای که معرفی می شود این سیکل را طی می کند . اما همین معرفی یک الزاماتی دارد که اگر آن الزامات را رعایت نکنیم نه تنها موفق نمی شویم بلکه شکست می خوریم و جبران آن هم خیلی مشکل خواهد بود .

به دلیل اینکه این نوع شکست ها روی کشاورز اثر منفی می گذارد مسلما جبرانش امکان ندارد .

درست است ، وقتی کشاورز ببیند روشی شکست خورده امکان ندارد که دوباره بتوانیم آنان را متقاعد به انجام آن کار بکنیم . ما اعتقاد داریم ترویج کشاورزی نیاز به تغییر فکر کشاورز دارد .

خوب؛ با توجه به این توضیحاتی که شما دادید الآن ما یک مشکل با این رقم پر محصول (گوهر) داریم . چون الزامات مربوطه از سوی شما رعایت نشده ، این را چه می گویید ؟

چه رعایت نشده ؟

این بذری که به کشاورز داده شد ، سازمان جهاد کشاورزی می گوید باید دید کشاورز بذر را از کجا خریداری کرده است ، از ترویج یا از روستائی گرفته است ؟

حالا کشاورز بذر پرمحصولی را که می خواهد استفاده کند چگونه و با چه اطمینانی باید تهیه کند ؟

بذر مورد نیاز را باید از یک مرجع تخصصی مورد تأیید سازمان شما باید تهیه کند یا از بازار آزاد باید تهیه نماید ؟

آیا ترویج شما در همین محدوده ای که این رقم کشت می شد، برای آموزش و کنترل می رود یا خیر ؟

شما که می گویید کشاورز برای رسیدن به محصول مطلوب تا 15 اردیبهشت باید نشا را تمام کند آیا می توانید تضمین کنید در سال زراعی آینده در 15 فروردین آب زراعی را تامین کنید ؟ اگر کشاورز پس از کشت خسارت دید ، چگونه خسارتش را جبران می کنید ؟ امسال که یک عده خسارت دیدند و حتی مال باخته شدند و بیمه محصولات کشاورزی هم می گوید رقم گوهر جزء تعهد ما نیست !

شما یک مقوله جدیدی در مبحث بذر گوهر باز کردید . اجازه بدهید توضیح می دهم . شما یک رقم پرمحصولی مثل گوهر را در نظر بگیرید . ما نمی توانیم خودمان را به کشاورز تحمیل بکنیم .باید نتیجه را به کشاورز نشان دهیم تا باور کند

آقای بنیادی ! لطفا آن ور میزی جواب ندهید . کشاورز که ارقام پر محصول نمی شناسد ، این اداره شما است که این ارقام را معرفی می کند .

بلی . می خواهم جواب کارشناسی بدهم .

آخر گفتند کلامی فایده دارد که مختصر و مفید باشد

ببینید پذیرش باید از طرف کشاورز صورت بگیرد . ما به عنوان کشاورزی به هیچوجه نمی توانیم کشاورز را به یک موضوعی اجبار بکنیم بلکه باید نتیجه را به آن نشان دهیم مگر در شرایط خاصی مسئله ای پیش بیاید بگوییم : ما باید فلان کار را در فلان مزرعه انجام بدهیم .

ولی گفته می شود قرار است شما الزاما 100 هزار هکتار اراضی گیلان را  زیر کشت رقم گوهر ببرید ، اگر این مطلب صحت داشته باشد با ادعای شما منافات دارد .   

ببینید . ما گفتیم اگر طرح خودکفائی برنج به تصویب وزارت جهاد کشاورزی برسد .

یعنی علیرغم اینکه بارها گفته شد در سال 86 طرح خودکفائی برنج به تصویب می رسد و یا بارها گفته شد دو سال دیگر ، تا یک سال و نیم دیگر ، تا سه سال دیگر به خود کفائی می رسیم ، هنوز این طرح به تصویب نرسیده ؟

نه . مصوبه ای مبنی بر اینکه ابلاغ شده باشد طرح خودکفائی برنج با این طرح و مشخصات باید اجرا شود ، هنوز مصوب نشده است .

اگر طرح خودکفائی به تصویب برسد در داخل طرح موارد ، الزامات و برنامه های مشخص را معین می کنند و می گویند در اینجا با چه روشی باید به خودکفائی برسیم ، کدام آیتم ها را باید رعایت بکنیم ، چقدر اعتبار برایش هست ، چقدر بذر باید تهیه کنیم ، از کجا باید تهیه بکنیم ، چند ساله باید به خودکفائی برسیم و هر سالی چقدر باید افزایش تولید داشته باشیم ، و بحث های مختلف دیگری که در کشاورزی هست از طرح تجهیز گرفته ، ماشین آلات گرفته و غیره همه باید پیش بینی بشود .سپس با فراهم شدن آن الزامات می توانیم به سطح پیش بینی شده در طرح برسیم.

در مورد زیان کشاورز چه ؟

زیان کشاورز را هم عرض می کنم که چجوری ست .

آنچه به عنوان طرح خودکفائی پیشنهاد شده ، هنوز مصوبه نیست 

چون باید به کمیته های مختلف برود و کار کارشناسی بشود ، اما پیشنهاد این است : اگر ما بتوانیم میزان کشت ارقام پر محصول را در سطحی حدود 190 هزارهکتار از 600 هزارهکتار زمین کل کشور انجام بدهیم فلان مقدار برنج تولید می کنیم . در استان گیلان هم اگر امکانات لازم فراهم شود می توانیم تا سطح 100 هزار هکتار نسبت به کشت ارقام پر محصول اقدام نماییم .این مقدار کشت ارقام پر محصول الزاماتی می خواهد که مهمترینش بذر و اعتبار است . ما باید بذر را از مراجع ذیصلاحی که تأیید بکند این بذر هم دارای قوه نامیه مناسب است ، و می تواند رشد بکند و هم خالص است باید تهیه نماییم .

لذا جلساتی که در کمیته به بحث گذاشتیم برنامه تأمین بذر تدوین شد . ولی اگر الآن از من سؤال شود برای سال زراعی آینده شما بذر مادری و گواهی شده به اندازه کافی دارید ؟ من می گویم : نه.

اینکه رئیس سازمان می گوید ما باید (جو) گوهر را از کشاورز خریداری نماییم و برای زراعی سال آینده به کشاورزان بدهیم ولی به ما نمی فروشند و یا مقادیری خریدیم ، این بذر ها چه نوع بذری است و یا اینکه شما با این( جو) ها را چه می خواهید بکنید ؟   

ما بذر مادری به اندازه کافی نداریم بالطبع بذر گواهی شده هم به اندازه کافی نداریم . از آن جائی که سال های گذشته سطوح قابل توجهی را کشاورزان کشت کردند ، از سوی ستاد خود کفائی برنج کشور تصمیم گرفته شد و مصوب شد ما می توانیم به عنوان بذر مرغوب ، مثل سایر بذور ارقام بومی از کشاورز بذر بگیریم .

سازمان و مدیریت جهاد کشاورزی با استفاده از کارشناسانی که در سطح مراکز دارد قرار بود از جو های قابل خرید بازدید کنند اگر بذرهای خوب و عاری از دخل یافتند خریداری سپس بذرها را بوجاری بکنند و به عنوان بذرهای مرغوب در اختیار کشاورز قرار بدهند .

با این اثر سوئی که کشت رقم پر محصول در افکار کشاورزان ایجاد کرده چه می کنید ؟

ما اعتقاد داریم درصدی از کشاورزان که اعتقاد به این کار دارند باید دنبال این کار بیایند . ما متقاضی علاقمند می خواهیم . ما این رقم را به کشاورز معرفی می کنیم ، اگر مورد اقبالش شد متقاضی این کار می شود .

فرض کنیم کشاورز متقاضی شد و کشت کرد ولی در پایان کار به دلایل مختلف متضرر شد ، آن وقت چه می شود ؟

عرض می کنم . اما این گوهر و کلا ارقام اصلاح شده یک ارقامی هستند که مدیریت پذیرند ، در معرفی آنها همیشه مراکز خدماتی و تحقیقاتی مثل مؤسسه تحقیقات برنج یک توصیه های فنی ای دارند که باید کشاورز و من کارشناس آن را رعایت کنیم . اگر آن توصیه ها عمل نشود ممکن است نتیجه عکس بگیریم .

به عنوان مثال ما در سال گذشته گفتیم این رقم ، رقمی است که حدود 125 تا 130  روز طول می کشد تا برسد ، بنابراین طوری باید عمل بکنیم که به بارش های پاییزه نخورد

شما امیدوارید از سوی کشاورز به این توصیه ها عمل شود ؟

ببینید در عالم کشاورزی ممکن استرس عوامل محیطی زنده و غیر زنده به آن خسارت وارد کنند باید مدیریت مزرعه را داشته باشیم . به عنوان مثال در خزانه گیری باید به فکر سرمای بهاره هم باشیم . مدیریت یعنی این .

 بعد وقتی کشت کردیم ممکن است باران بیاید ، سیل بیاید ، باید فکر این را هم بکنیم . اینکه ما می گوییم اگر می خواهیم به باران های پاییزه نخوریم لزوما باید محدوده کشت را مدیریت بکنیم تا ده یا نهایت 15 اردیبهشت از مزرعه بتوانیم بیرون بیاییم .

اگر از من سؤال بکنید : آیا همه مناطق استان شامل این می شود می گویم: نه. می گویم این در مناطقی هست که دارای آب مطمئنی باشد . اگر این اطمینان وجود ندارد که آب کافی در موقع لزوم تهیه نمی شود توصیه می کنم در آن منطقه کشت نشود .

با توجه به اینکه 180 هزار هکتار از اراضی گیلان از سد سفید رود مشروب می شود بنابراین این محصول در این مقدار اراضی قابل کشت نیست چون رها سازی آب در 15 فروردین اطمینانی نیست ، مگر در اراضی باقیمانده که از آب بندانها استفاده می کنند و طبق آمار سازمان کمتر از 60 هزار هکتار است .

بله در داخل شبکه نیز از منابع داخلی آب استفاده می کنیم .

از این موارد که بگذریم این نکته مهم است که اغلب کشاورزان ما کم سواد و آموزش ندیده و دارای مشغله دیگر هستند که ممکن است بهمین دلایل نتوانند توصیه های شما را خوب اجرائی کند ، عاقبت آمد متضرر شد ؛ یا به توصیه شما عمل کردند ولی بهنگام برداشت محصول دچار آفت زدگی و یا گرفتار تغییرات جوی شدند و خسارت دیدند ، کما اینکه الآن هم کشاورزانی داریم که تولید شان کمتر از ارقام بومی است و برخی نیز از این هم پایین تر ، اینجا هیچ تضمینی برای جبران ضرر و زیان کشاورز وجود دارد ؟

ما در مورد محصولات کشاورزی برنامه بیمه داریم.

بیمه محصولات کشاورزی امسال خسارت گوهر را قبول نکرد .

نه؛ چون آن سقف بیمه ای که کرده بود شاملش نشد .

اگر منظور شما بیمه بالا است ؛ بیمه سنگین هم کرده بود ولی گفتند ما در قبال ( گوهر ) تعهدی نداریم !

نه. من دارم برنامه سازمان را می گویم .

ما در پکیج خودمان پیش بینی کردیم آنانی که می خواهند این رقم پر محصول را کشت کنند چون کشاورزان ما کم توان هستند کلیه ناظرین برنج خودمان را به سمت کشاورزانی که می خواهند گوهر بکارند هدایت می کنیم ؛ یعنی سعی می کنیم یک کارشناسی در منطقه در کنار کشاورزان باشد . ما حدود 186 ناظر برنج داریم که از بخش خصوصی است و سال های سال است در زمینه برنج دارند کار می کنند .

کار دیگری که می خواهیم بکنیم این است که می خواهیم گوهر را روی تضمین تولید از نظر بیمه ببریم . شما می آیید سقف بیمه را متناسب با شاخصه های یک، دو ، سه خودتان تعیین می کنید . چون اکثر کشاورزان ما ریسک نمی کنند هیچوقت نمی آید ضریب بالای بیمه را انتخاب کند در صورت ایراد خسارت بتواند تقریبا معادل خسارتش خسارت بگیرد . اگر ما بتوانیم در قالب تضمین تولید این خسارت را بدهیم تقریبا می توانم تضمین داشته باشم اگر کشاورز احیانا نتوانست به آن حدش برسد بیمه بتواند جبران کند .

استفاده از نهاده ها را الزام کردیم

مثلا الآن  کود شیمیائی که دارد برای ما می آید برای اینکه مشکل سال گذشته پیش نیاید گفتیم اولویت اول را براساس نیاز گوهر تضمین می کنیم که تأمین بکنیم ، به اضافه اینکه سموم ضد عفونی و مبارزه با آفات گیاهی ، توصیه هائی که باعث افزایش محصول می شود ما تمرکز بدهیم در قالب پروژه ما این ها را هدایت بکنیم .

بگذریم از اینکه شما با توجه به مسئولیتی که دارید و موضع گیری ای که دارید نباید حرف بنده را در مورد بیمه محصولات کشاورزی به عنوان یک کشاورز بپذیرید ، پس بگذریم و بفرمایید در مورد آب مطمئن زراعی چه تضمینی می دهید ؟

در مورد آب 

ما انتظار داریم اگر چنانچه بارش های زمستانه در حدی باشد که بتوانیم حجم سد سفیدرود به اندازه سال گذشته آب داشته باشد طبیعتا مشکلی نخواهیم داشت ولی از آن جائی که تقویم کشت زیر نظر مستقیم استاندار محترم و حوزه معاونت عمرانی با مشارکت دستگاههای مرتبط مثل آب منطقه ای ، موسسه تحقیقات برنج ، مدیریت بحران و دیگران مرتب در حال تشکیل جلسه است ر کنترل و رها سازی بموقع آب را به استانداری پیشنهاد می نمایند .

شما بفرمایید کشاورزی به چند فاکتور نیاز دارد ؟

اصلا این فاکتورها با هم هماهنگ هستند یا خیر؟

شما سوالی را مطرح کردید که بحث مفصلی را طلب می کند .

اگر نمی شود به اختصار بیان کرد می توانیم این بحث را به فرصت دیگری موکول نماییم ؟

فقط یک جمله در اینجا بگویم .

عواملی که در کشاورزی به عنوان عوامل تولید دخالت دارند، به صورت کلی : زمین ، نیروی انسانی ، سرمایه و مدیریت است که خیلی از این عوامل دست ما کشاورزی چی ها نیست .

سرمایه مورد نیاز که شامل : ماشین آلات و نهاده های مختلف است هر کدام از اینها یک متولی جداگانه دارد . اگر چنانچه بخواهیم کشاورزی به آن پایداری تولید برسد باید فرابخشی به آن نگاه بکنیم ، نه اینکه مسئولیت را به گردن یک دستگاه بیندازیم .

وقتی شما از سوخت ، ماشین آلات ، کود شیمیائی سوال می کنید ، من نمی توانم پاسخگو باشم ، من خودم هم متقاضی این نهاده ها هستم که بتوانم اینها را در اختیار کشاورزانی که زحمت می کشند قرار بدهم . پس برای کشاورز باید شرایطی را فراهم بکنیم که کشاورز با خاطر جمع به تولید بپردازد .

عملکرد سازمان جهاد کشاورزی در سال زراعی گذشته در مورد کود شیمیائی عکس این ادعا بود !

اما مهمترین فاکتوری که کشاورزی را اقتصادی می کند . کشاورزی ما در گیلان کشاورزی معیشتی است . ما باید این شیوه را کنار بگذاریم و به کشاورزی اقتصادی برسیم .

آمار نامه رسمی سال 88 نشان می دهد  97.97 درصد از  کشاورزان ما زیر حد فنی و اقتصادی مصوبه مجلس شورای اسلامی زمین دارند ، یعنی من متولی کشاورزی در حوزه تولیدات اگر هر امکاناتی را بخواهم برایش مهیا کنم باز کشاورزان ما بنیه لازم برای تولید اقتصادی را ندارند . چه کار باید بکنم این سطح به حد فنی برسیم ؟

فقط باید تشویق شان بکنیم بیایند تشکل تشکیل بدهند ،  شرکت تعاونی تشکیل بدهند و یا هر تشکلی که بتواند یکپارچه سازی کرده و به سطح فنی و اقتصادی برساند .

 مگر شرکت های تعاونی شما چه روستائی ، چه تولید

چه کاری غیر از توزیع کود شیمیائی می کنند ؟

نه

منظورم این است که اول ما باید داده های صحیح را در کنار هم بگذاریم بعد بگوییم چجوری باید این را حل بکنم . می بینید که 97.97 درصد کشاورزان ما زیر حد فنی و اقتصادی هستند .

حالا بفرمایید فنی و اقتصادی یعنی چه ؟

یعنی حد اقل درآمدی که یک فعالیت باید داشته باشد تا یک زندگی را اداره کند . در رشته های مختلف مطالعه کردند و این آمده بصورت قانون جلوگیری از خرد شدن اراضی مصوب شده که برای بخش کشاورزی در استان گیلان حداقل اراضی آبی 4 هکتار است . کشاورزی که زیر 4 هکتار زمین دارد کشاورزی مقرون به صرفه نیست .

پس آنهائی که زیر نیم هکتار زمین دارند چه ؟

عرض کردم ؛ باید تجمیع شوند .

حدود 2 درصد کشاورزان ما حد فنی دارند . تازه از این افراد حدود 45.10 درصد زیر 40 سال هستند و بیش از50.03 درصد از 50 سال به بالا دارند

یعنی بخش اعظم اینها هم پیرند و قدرت بدنی برای کار کشاورزی ندارند .

خیلی از کشاورزان ما در واقع پیر شدند و الآن نیاز است که جوان ها وارد کشاورزی شوند و از آن مهم تر کشاورزان سنین بالا بیش از حدود 70 درصد بیسواد و زیر ابتدائی سواد دارند .

خوب آقای بنیادی ! این بحث فنی و طولانی است و وقت دیگری را طلب می کند . با این توضیحات فنی و گزارش واقعی که جهاد کشاورزی مثل سرباز بی اسلحه در خط مقدم تولید است و هیچیک از الزامات کشاورزی مثل : آب ، کود شیمیائی ، ماشین آلات ، انرژی ، سرمایه  ، بیمه محصولات کشاورزی در اختیارش نیست !

علی الظاهر کشاورزی موجود ما راه به جائی نمی برد و چاره ای نداریم که این بحث را همینجا ببندیم .

 خیلی ممنونیم که وقت خود را به ما دادید و توضیحات فنی ای را بدون شعار ارائه فرمودید . برای شما آرزوی توفیق دارم . ان شاء الله این قبیل گزارشات سبب اجماع مسئولان برای رشد کشاورزی گیلان شود .

ما استقبال می کنیم . هر راهی و پیشنهادی از سوی هر قشر و نهاد و شخصیتی در جهت ارتقای سطح تولید به ما پیشنهاد شود مطمئن باشید که ما استقبال می کنیم .

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان