اختصاصی گیلانیان : سخنان رهبری املشی ، نماینده مردم رودسر و املش در خصوص الحاق این دو شهرستان به چند شهرستان غربی مازندران جهت تشکیل استان جدید ساحلی آتش زیر خاکستری را در گیلان مشتعل کرد که کم و بیش مردم گیلان را غافلگیر نمود .
جای تعجب است نمایندگان دوره نهم گیلان که در آغاز به کار مجمع نمایندگان اعلام کرده بودند پرداختن به منافع کلان استان را به موازات نیاز های حوزه انتخابیه در دستور کار جمعی خود دارند چه اتفاقی افتاد که رئیس مجمع ، نماینده محترم رودسر و املش بطور ناگهانی با تغییر جهت نه تنها به اهداف و همکاران خود پشت نمود بلکه با استفاده از موضع ریاست ادواری مجمع نمایندگان گیلان حاضر به جدا شدن از این مجموعه و واگذاری حوزه نمایندگی خود به استان تاسیس نشده ای در غرب مازندران شده است ؟!
اگر روزگاری جدا شدن رودسر از گیلان برای حفظ منافع غرب مازندران به مدت کوتاهی زمزمه شد بر کسی پوشیده نیست که به همان آرامی در سکوت فرو رفت و به دست فراموشی سپرده شد ، چرا و به چه انگیزه ای این نماینده محترم به جای تحقق شعارهای انتخاباتی ، در صدد اعتلای استان جدیدی در غرب مازندران برآمدند و برای نیل به مقصود حاضر به جدا سازی حوزه انتخابیه خود از استان گیلان شده اند ؟؟!!
اگر تلاش مردم برای زندگی بهتر و رفاه بیشتر و یا وصول مطالبات از دست رفته خود از طریق مجاری قانونی حتی به قیمت جدا شدن از استانی و پیوستن به استان دیگر ، می تواند حق طبیعی آنان باشد ولی سر دادن نوای جدائی به طور ناگهانی و بدون دلیل و علت اعلام شده خود جای سؤال دارد !
اگر بحث ایجاد استان در غرب مازندران بر سر زبان ها است به گفته اهالی غرب مازندران این موضوع پیشینه دیرینه دارد به سال 1324 بر می گردد که خوب است در این زمان به اهداف آن توجه شود .
موضوع تبدیل شهرهای غرب مازندران به اختلاف تقاضا ها به این قرار آغاز شد :
محمود آباد تا رامسر – از نور تا رامسر - از نوشهر تا رامسر – از نوشهر تا املش (ابتدای حوزه شهرستان لنگرود)
این درخواست قبل از جدائی استان گلستان از شرق مازندران نیز مطرح بود تا جائی که درخواست اهالی غرب مازندران در سال 1362 در کمیسیون مربوطه مجلس به تصویب رسید اما در قانون جدید تقسیمات کشوری مصوب سال 1362 و آیین نامه اجرایی آن که در سال 1363 به تصویب رسید طرح استان شدن غرب مازندران به تصویب نهایی نرسید .
در آخرین مراحل تنظیم این مطلب سندی به دست آمد که نشان می دهد یکبار دیگر در تاریخ 26 / 10 / 75 تقاضا استانی شدن غرب مازندران با امضای سه نماینده به اسامی : یدالله طاهر نژاد ، نماینده نوشهر و چالوس - جعفر قلی راهب ، نماینده رامسر و تنکابین - با کمال تأسف !! محمد مهدی رهبری املشی ، نماینده مردم رودسر تسلیم وزارت کشور شد که اینهم بلا اقدام مانده بود !!
از آن زمان تا کنون نمایندگان و مسئولان محلی غرب مازندران به شدت پیگیر این تقاضا بوده و هستند و حتی تشکیل فرمانداری ویژه در تنکابن که فرماندارش در سطح معاون استاندار عمل می نماید برای رفع مشکلات شهرهای غرب مازندران کارساز نشد و کثرت و شدت پیگیری های غرب مازندران سبب شد این جماعت زحمتکش در میان مرکز نشینان استان خود به (جدائی طلب) معروف شوند که این مهم در سایت های خبری آنان مشاهده می شود !
البته اصرار مردم این منطقه به تشکیل استان جدید ریشه در عملکرد مسئولان طراز اول آن استان دارد که اهم آن را می توان در مقاله " استان جدید آری یا نه ؟ " نوشته دکتر میلاد محقق ، استاد دانشگاه به تاریخ 28 فروردین 1387 مطالع نمود که می نویسد :
" وقتی به فلسفه تشکیل استان جدید در کشور مراجعه می کنیم، محور آن را کم توجهی مسئولان استان نسبت به بخشی از مناطق آن می یابیم و جالب است که بدانیم و می دانیم که، کم توجهی، نشانه مدیریت ضعیف و نوعی رفتار تبعیض آمیز مسئولان نسبت به بخشی از استان است و هیچ ارتباطی با وجود نقص در تقسیمات کشوری ندارد و این موضوع بوضوح در جریان رفتار مسئولان استان مازندران نیز دیده می شود، کما اینکه در سالهای اخیر مناطق غربی استان هزینه های زیادی بابت این سوء مدیریت پرداخته اند و در این میان، شهرستان رامسر بیشترین آسیب ها را به خود دیده است.
البته ضعف مسئولان محلی هم نباید دور از بررسی ناظران قرار گیرد که اگر مسئولان محلی با درایت و تخصصهای لازم به حل مشکلات منطقه می پرداختند و با پیگیریهای ویژه خود، نارساییهای مدیریتی مقامات استان را جبران می کردند، هیچگاه چنین مباحثی مبنی بر ضرورت تاسیس استان جدید به وجود نمی آمد. "
شاید شدت عوامل برشمرده مهمترین دلایل پافشاری مردم و مسئولان غرب مازندران در تحقق خواسته های شان باشد که آنان را متحد و یکصدا کرده تا در این راستا اقدامات زیر بنائی ویژه ای را در دستور کار خود قرار دهند .
از این رو جلسات و همایش های بزرگی در منطقه برای تجدید تقاضا و تصویب خواسته خود برگزار نموده و همه نیازمندی ها ، موانع و راه حل های رفع موانع را مورد بررسی قرار داده اند که مهمترین آن از این قرار است :
1 - در جلسه 8 دی 90 با حضور امام جمعه چالوس و مجمع شوراهای غرب استان مازندران استارت طرح استان غرب مازندران به مرکزیت چالوس زده شد و پیشنهاد تعیین مشاور جهت تهیه طرح استان غرب مازندران به مرکزیت شهرستان چالوس ( منطقه نمک آبرود ) به تصویب رسید و مشاور مربوطه نیز انتخاب شد .
2 – در تاریخ 8 آبان 1389 همایش ضرورت ایجاد استان جدید در غرب مازندران به میزبانی شهرستان تنکابن و در مصلای جمعه آن با جمعیتی بالغ بر 2000 نفر از قشرهای مختلف جامعه و مسئولین غرب مازندران برگزار شد.
3 - در جلسه شورای اداری روز یکشنبه 22 مرداد 91 استان مازندران که با حضور استاندار ، معاونین استاندار و همچنین فرماندار ویژه تنکابن ، ائمه جمعه و نمایندگان غرب گیلان در تنکابن تشکیل شد ، قاسم احمدی لاشکی ، نماینده مردم نوشهر و چالوس و نماینده معین مجلس شورای اسلامی در رامسر ،تنکابن و عباس آباد به صراحت اعلام کرد: به دنبال جدایی هستیم و هادی ابراهیمی ، معاون سیاسی و امنیتی استاندار مازندران طی سخنانی در واکنش به این ادعا گفت : ما اجازه نمی دهیم .
نهایت این که در تاریخ 29 مهر 91 نیز قاسم احمدی ، نماینده مردم نوشهر و چالوس در جلسه شورای اداری رامسر تصریح کرد : در سفر چهارم هیئت دولت به مازندران که انشاءالله درآینده انجام خواهد شد با برنامه و مکتوب ، خواسته بحق مردم غرب مازندران را پیگیری خواهیم کرد .
صد البته پروژه استانی شدن غرب مازندران حامیان مؤثری در هیئت دولت از جمله شمس الدین حسینی ، وزیر اقتصاد و دارایی دارد که نامبرده در جلسه شورای اداری چالوس به تاریخ 9 مهر 91 این درخواست مردم غرب مازندران را بحق دانست .
علیرغم پاسخ معاونت سیاسی وزارت کشور در مورد ممنوعیت تشکیل استان جدید در حدود خرداد 87 ظاهرا نمایندگان و مردم غرب مازندران بسبب پشتیبانی ویژه با دلگرمی بیشتر و عزمی راسخ تر از گذشته تلاش می کنند تا به هر طریق ممکن این تقاضا را عملی نمایند و با رای زنی های مختلف در صدد رفع مشکلات احتمالی از قبیل وسعت و جمعیت استان جدید هستند .
از این رو ابتدا که محدوده استان جدید را از محمود آباد تا رامسر اعلام کرده بودند مرتب محدوده استان مورد نظر را تنگ و تنگ تر و در نهایت به رودسر و املش ختم نمودند و لابد لابی هائی را هم انجام داده اند و قرار است به نتیجه ای هم برسند که یکی از سایت های مازندران روز پنجشنبه 27 مهرماه 91 به صراحت نوشت:
"جدایی طلب ها – غرب مازندرانی ها - در تلاش هستند که از شهرستان نور تا رامسر و بعضی ها هم اعتقاد دارند که از محمود آباد تا رامسر و بعضی ها هم می گویند از نوشهر تا رودسر حوزه غرب شود".
اما اظهار نظر رهبری املشی ، نماینده رودسر و املش زمانی مطرح شد که غرب مازندرانی ها تلاش استانی کردن غرب مازندران را مضاعف نمودند و این خود نه تنها باعث اعجاب اکثر قریب به اتفاق شهروندان گیلانی و سکوت سایر نمایندگان شده و حتی باعث کوک شدن ساز جدائی در غرب گیلان را نیز در پی داشته بلکه واکنش تعدادی از پایگاههای خبری مازندران را باعث شده تا جائی که یکی از سایت های مازندران در مطلبی با عکس رهبری املشی در تاریخ 29 مهر 1391 نوشت:
"مدعی جدید برای استان شدن غرب مازندران" (!؟)
و در مطلب مورخ 28 مهر 91 نوشت :
"تشکیل استان جدید در غرب مازندران/رویای سودجویان یا دغدغه خدمتگزاران ؟!"
حال چه شد که رهبری املشی بدون وجود سابقه استقلال طلبی در مردم شرق گیلان با اظهار نظر ناگهانی خود ضمن تقویت انگیزه جدائی طلبی در غرب گیلان ، باعث صف آرائی موافقان و مخالفان نظر ایشان در برابر هم شده خدا می داند
البته سند به دست آمده پیش بینی را از حدس و گمان خارج کرده که آقای رهبری از زمانی که املش جزء رودسر بوده آرزو جدائی این شهرستان را در سر می پرورانیده و مترصد فرصتی بوده تا به این خواسته دیرینه خود جامه عمل بپوشاند !
طبق شنیده قرار است قرار است شخص ایشان طی یک مصاحبه مطبوعاتی سابقه وجود این تفکر را تبیین نماید و معتقد است طرح الحاق دو شهرستان گیلان به غرب مازندران مسئله تازه ای نیست و مسبوق به سابقه است . البته از نوع سابقه ای که خود ایشان ایجاد نموده اند .
اگرچه این ادعای رهبری املشی سخن نادرستی نیست و برای اولین بار به قول مازنی ها در سال 1324 مطرح بوده و نهایتا در اوایل انقلاب نیز مطرح بوده ولی جا دارد به اطلاع ایشان رسانده شود :
شاید یکی از دلایل عدم تصویب استان غرب مازندران و یا به تعبیر ایشان ( استان ساحلی مازندران ) وجود یکی از همکسوتان گیلانی ایشان به عنوان نماینده یکی از شهرهای شرق گیلان در مجلس شورای اسلامی بوده است که علی الظاهر شخص رهبری املشی به ایشان ابراز ارادتی هم می کند !
آن نماینده متعهد برای اینکه مانع جدا شدن این دو شهرستان از گیلان شود شرطی برای الحاق آن به غرب مازندران قائل شد که به دلیل محال بودن انجام آن طرح مذکور مسکوت ماند . پیشنهاد این بود :
از آنجائیکه شهرهای رامسر ، تنکابن و عباس آباد تا محدوده چالوس زمانی متعلق به گیلان بود و در تقسیمات کشوری یکی پس از دیگری از گیلان جدا شده ، در صورت اصرار به الحاق دو شهرستان گیلان به استان جدید لازم است تمام محدوده (بیه پیش) که از سفیدرود تا محدوده چالوس ادامه داشته ضمیمه استان جدید شود .
بحث این نیست که منطقه ای بر اساس ضوابط کلان کشوری از یک استانی نباید تبدیل به استان شود و افراد ذینفع آن منطقه نباید راهکارهای مناسب و عملی برای حل مشکلات و تأمین رفاه خود تلاش و یا ارائه طریق نکنند ولی از آقای رهبری املشی با آن سایقه نمایندگی بعید است که نداند بانیان طرح استانی غرب مازندران برای رفع مشکل تشکیل استان جدید با مرکزیت چالوس ، قصد جدا کردن این دو شهر گیلان را دارند و لاغیر .
آنان با بررسی کارشناسانه همه موانع و راه حل ها سرانجام به این نتیجه رسیدند چون ممکن است به دلیل قلت وسعت و جمعیت در ایجاد استان خود موفق نشوند لذا دامنه طرح خود را به بهانه مشترکات فرهنگی و زبانی ، قومی و غیره به عنوان طرح قابل قبول از نوشهر تا انتهائی ترین نقطه شهرستان املش تعریف می کنند ؟؟!!
حتما شخص ایشان با توجه به مرکزیت استان جدید در چالوس تصدیق خواهند کرد هرگز منافع مردم رودسر و املش در این طرح تأمین نخواهد شد و از جمیع جهات وجه تمایزی نسبت به مرکز استان گیلان نخواهد داشت ، مگر اینکه اهداف دیگری در پشت این طرح پنهان شده باشد !
دیگر سخن اینکه برای مردم گیلان ثقیل است که انسان متشرعی با خواسته پنهان بر مسند رئیس دوره ای مجمع نمایندگان گیلان تکیه بزند ولی در حرکتی غافلگیران عامل تجزیه استان خود باشد ؟!
بدون شک با توجه به اوصاف برشمرده از یک سو و شرایط کنونی کشور از سوی دیگر همسو شدن رئیس مجمع نمایندگان گیلان با نمایندگان غرب مازندران در واگذاری محدوده نمایندگی برای برآوردن نیاز آنان ، شبهه "رویای سودجویان یا دغدغه خدمتگزاران"را تقویت خواهد کرد ؟
آیا به جای رفع معضلات و مشکلات حوزه نمایندگی اعطای حوزه نمایندگی به غیر پاک کردن صورت مسئله نیست ؟
و آیا های دیگر ؟؟!!
امید است نماینده محترم رودسر و املش دلایل منطقی کافی برای طرح واگذاری حوزه انتخابیه خود به استان جدید را داشته باشد تا این کارش یادآور برخی واگذاری های سرزمین های ایران در دوره قجری ها نشود و اثر نامطلوبی از خود در تاریخ گیلان به یادگار نگذارد !