اختصاصی گیلانیان : شرکت های تعاونی روستائی شاید اولین تشکل تعاونی در کشور باشد که بمنظور تأمین رفاه حال کشاورزان در امر تولید شکل گرفت و در مقطعی از زمان به آن حد از توسعه و کارآیی رسید که علاوه بر تأمین نیازهای اولیه و زیر بنائی کشاورزان در اوایل انقلاب با استقرار فیزیکی تقریبی در تمامی مراکز بخش ها و دهستان ها و با دایر کردن فروشگاه های مصرفی ، شعبات نفت و توزیع کالاهای اساسی کشاورزان و حتی توزیع تسهیلات و وصول مطالبات بانک کشاورزی تا چند سال پیش منشأ خدمات مؤثری در امر کشاورزی بود .
به مرور زمان با پایان گرفتن توزیع کالاهای کوپنی و قطع توزیع تسهیلات بانکی از این طریق و افزایش قیمت های نهاده های کشاورزی کم کم از رونق افتاد و فروشگاه هایش به غیر از شعبات توزیع نفت یکی پس از دیگری تعطیل و دامنه فعالیتش محدود و محدودتر و در عمل از حیز انتفاع ساقط شد تا جائی که امروزه عامه کشاورزان این تشکل تعاونی را فقط به عنوان توزیع کننده کود و سم ، آنهم با هزار اما و اگر می شناسند .
این تشکل که در اوج شکوفائی عوامل زیادی را به خدمت گرفته و اماکن متعددی را از محل سرمایه های کشاورزان احداث و در تملک خود داشت امروزه به دلیل قطع خدمات برشمرده درآمد های آن تا آنجا کاهش یافت که حتی قادر به تأمین هزینه ها ، حقوق عوامل و پرداخت سنوات بازنشستگان تحت امر و حتی نگهداری مایملک کشاورزان نیست از این رو قریب به 15 سال ، کمی بیشتر و کمتر ، نه تنها از سود سهام کشاورزان خبری نیست بلکه جسته گریخته شنیده می شود با فروش دارائی های کشاورزان هزینه های خود را تأمین و پرداخت می نماید و عدم ارائه بیلان عملکرد و اسامی مایملک از سوی شرکت های تعاونی روستائی این شایعه را روز به روز تقویت می نماید .
درست است که یک زمانی تعاونی روستائی به عنوان بازوان کشاورز در تولید محسوب می شد ولی امروزه به دلیل عدم پویائی به حال و روزی افتاد که حتی قادر به تأمین و توزیع کود کشاورزان نیست کما اینکه عملکرد بسیار ضعیف این تشکل در سال زراعی گذشته سبب شد نه تنها جمعی از کشاورزان تا کنون که سال زراعی جدید پیش رو قرار دارد نتوانند سهمیه کود خود را تمام کمال دریافت نمایند و این ناتوانی سبب شد حدود یکصد تن از کود سهمیه استان در انبار باقی بماند و برای سال زراعی جدید منظور شود و در حقیقت همین مقدار از سهمیه استان کسر شود .
شاید مدیران این تشکل تعاونی حق داشته باشند توجه خاصی به کشاورز نداشته باشند زیرا وقتی تحت لوای این تشکل اشتغال آنان تضمین ، حقوق ، مزایا ، حق مأموریت ، خودرو و هزینه سوخت خودرو ، سنوات بازنشستگی و غیره آنان به هر طریق ممکن پرداخت می شود توزیع یا عدم توزیع یکصد تن کود کشاورز برایشان مهم نباشد زیرا در عوض همین تساهل و تسامح موجبات بقای عوامل این تشکل را فراهم خواهد نمود !!؟؟
شاید خالی از لطف نباشد که گفته شود همین شرکت های تعاونی به جای ارائه خدمات بهتر در جهت تولید بیشتر و کاهش هزینه تولید با ایجاد گلوگاه در زمان توزیع کود از کشاورزان مبالغی به عنوان افزایش سرمایه دریافت می نماید که با توجه به ضعف روز افزون خدمات چنین در اذهان القا می نماید که آنان از این طریق قصد تأمین کسری هزینه خودشان را دارند نه کمک به تولید !
متأسفانه برخی از ادارات اگر نگوییم موازی بل همسو مثل جهاد کشاورزی با اطلاع کامل از ضعف عملکرد این تشکل در توزیع سهمیه کود سال گذشته و زیان ناشی از تبعات این کوتاهی به استان از حیث میزان تولید ، هزینه تولید و کاهش سهمیه استان باز در راستای حمایت از این تشکل امر توزیع را به آن واگذار می نماید در حالیکه حکما گفته اند: آزموده را آزمودن خطا است .
متأسفانه کشاورز با آن همه رنجی که در عکس مشاهده می شود سرمایه خود را به جائی سپرده که مطلقا مورد احترام نیست و نه تنها هیچ حساب و کتابی به او پس داده نمی شود بلکه هر وقت اراده نمایند به بهترین وجه ممکن و در سخت ترین شرایط او را سرکیسه می کنند و احدی هم به این ظلم مضاعف توجه نمی کند .
براستی صاحب یا صاحبان شرکت های تعاونی روستائی کیست یا کیانند ؟ وقتی در شرکت های تعاونی روستائی حساب و کتابی حاکم نباشد ، وقتی کشاورز از سود و زیان سرمایه خود بی اطلاع باشد ، وقتی مدیران شرکت تعاونی روستائی هر وقت اراده کنند با سوء استفاده از استیصال کشاورز افزایش سرمایه اجباری از او اخذ می کند ، آیا این نوع مدیریت بهره کشی از کشاورز نیست ؟!
عجیب تر اینکه یک مقام مسئول در سازمان تعاون روستائی استان به عنوان ناظر عالی بر عملکرد تعاونی های روستائی ضمن ناچیز خواندن سرمایه کشاورزان در این تشکل بدون توجه به سرنوشت شرکت های زیانده به صراحت اعلام می نماید حقوق ، مزایا ، سنوات بازنشستگی ، حق مأموریت و غیره عوامل این تشکل باید از محل سرمایه های کشاورزان مفلوکی که در تسویه دخل و خرج خود درمانده اند ، پرداخت گردد !!؟؟
حالا رئیس سازمان جهاد کشاورزی مرتب بگوید : کشاورزی شغل انبای است ، زمین های کشاورزی نباید فروخته شود ! با این افزایش قیمت سرسام آور نهاده ها بگوید هزینه تولید در دوسال متوالی یک میلیون و 700 هزار تومان است و می تواند کمتر هم باشد ! ما هیچ مشکلی در توزیع کود نداریم ! ما ! کدام ما معلوم نباشد ! گوهر را باید کشاورز (گوهر) کند و تولید در سطح را به قریب 9 تن رسانده ایم در حالیکه گوهر کاران به عذاب الیم گرفتار هستند ! و قس علیهذا .
براستی کشاورز تا کی باید این هزینه سربار را تحمل نماید ، وجود یا عدم وجود این تشکل با کیفیت برشمرده چه تأثیری در زندگی کشاورز و سرنوشت تولید می تواند داشته باشد ؟؟