Friday، 23 May 2025 | جمعه، 02 خرداد 1404
1 2

اختصاصی گیلانیان : جوانی، بهترین دوره برای کار و تلاش است. در این فرصت کوتاه، انسان می تواند پایه موفقیت خود را برای سال های آینده، محکم کند و با گام های استوارتر به پیش برود.

راحت طلبی جوانان

یکی از حالاتی که در جوانان امروز دیده می شود و موجب دل مشغولی و نگرانی هر انسان آینده نگر و دوراندیشی است، ضعف، راحت طلبی و تا اندازه زیادی، عدم استقلال و بی علاقگی به ماجراجویی مثبت و سازنده است. به نظر می رسد شیوه متداول در بین آنان، تمایل شدید به کاهلی و تنبلی است. اگر این مسئله، به «سبک زندگی» برای یک جوان تبدیل گردد، آینده اش را تباه خواهد کرد.

Eshaghiوالدین تقصیرکار

البته مقصر حقیقی این جریان، در بسیاری از اوقات، والدین هستند.  آن ها با حمایت بیش از حد خویش، فرزندانشان را به سوی چنین حالتی سوق می دهند و روحیه تنبلی را در آنان تقویت می نمایند. هر پدر و مادری با تمام وجود، به فرزند خود عشق می ورزد و آرزو دارد فرزندانشان خوب بپوشند، خوب بخورند و در زندگی موفق شوند.

پدر و مادر عاقل

پدران و مادران عاقل، کسانی هستند که توجه خاص و عاقلانه ای به « آینده » فرزند خود داشته باشند. آنان به همین دلیل ، خود را موظف می دانند چند نکته تربیتی را در مورد آنان رعایت کنند. چون هر بچه ای بر اثر محبت زیاد، دچار خفگی روحی می شود .

والدینی که با مهربانی فراوان، باعث بی حالی و ضعف روحی فرزندانشان می شوند، نه فقط آنان را از نظر روانی و شخصیتی تضعیف می کنند، بلکه جوانان  خود را از مقابله با مسائل و مشکلات زندگی نیز باز می دارند.

تنبیه سازنده

هیچ پدر و مادری، تمایلی به تنبیه فرزند خود ندارد. زندگی در خانواده های امروزی که معمولا بیش از دو و حداکثر سه فرزند وجود ندارد، مرفه تر و راحت تر از زمان سابق است. در نتیجه پدر و مادرهای این دوره، روش های متنوع تری برای ابراز محبت به فرزندانشان دارند. اگر پدر و مادر نیستید، پس نمی توانید حتی برای یک لحظه حال و روز پدر و مادری که بچه اش را تنبیه می کند، مجسم کنید.

ابراز محبت صحیح

از طرفی، ابراز محبت هم باید به گونه ای باشد که والدین، آینده بچه ی خویش را بالاتر از رنج تنبیه او بدانند. سرانجام  در زندگی هر شخصی، زمانی فرا می رسد که مجبور است روی پای خود بایستد. زیرا والدین که نمی توانند تا ابد از او در برابر دیگران و اجتماع، حمایت کنند.

آرزوی دست نیافتنی

اکنون در بسیاری از سازمان ها و کارخانجات دیده می شود که 10 تا 20 درصد افرادی جدیدی که به استخدام این مراکز درمی آیند یا به طور قراردادی جذب آنجا می گردند، در عرض چند ماه، کار خود را رها می کنند. چرا؟

به این دلیل که کار در مؤسسات را سخت و دشوار می بینند و به دنبال یک کار راحت و آسان، آن هم با حقوق کافی هستند. چنین چیزی، حتی برای یک درصد جمعیت هر کشور هم هرگز حاصل نمی شود.

پرنده در قفس مانده

انسان راحت طلب، مانند یک پرنده در قفس مانده است. زندگی برای چنین پرنده ای که عادت به ماندن در قفس دارد، بسیار آسان و مطلوب است. زیرا او نگران غذا، سرما، گرما و خطرات احتمالی نیست. به همین علت، نباید برای زندگی این پرنده، غبطه خورد و فکر کرد که ای کاش جای او بودیم، آنگاه آهی از سر حسرت بکشیم و بگوییم: خوشا به حالش. او هیچ غم و غصه ای ندارد!

پرنده آزاد

اما انسان سخت کوش، شبیه «پرنده آزاد» است. پرنده آزاد، مجبور است غذای خود را تامین کند، آشیانه اش را بسازد، در برابر خطرات احتمالی از خود دفاع کند، ولی در عین حال پرنده آزادی است که در سرتاسر دنیا، آزادانه سیر می کند.  پرنده آزاد و ماجراجو، خیلی خوشحالتر از پرنده در قفس مانده ای است که چیزی جز «راحتی» ندارد.

با همت فراوان، به پا خیزید!

از ناشناخته ها، وحشتی نداشته باشید. از شکست نهراسید. چون این وظیفه و حق جوانان است که وضعیت های بحرانی زندگی را به موقعیت های مثبت، تبدیل کنند و با روحیه مبارزه جویانه، در مقابل موانع و مصائبی که در زندگی پیش می آیند، به پا خیزند.

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان