گیلانیان به نقل از سفیر سبز :جلسه ستاد بزرگداشت دهه امامت و ولایت بنیاد بین المللی الغدیر به ریاست حضرت آیت الله قربانی ، نماینده مقام معظم رهبری در گیلان و امام جمعه رشت با حضور سه معاون استاندار و جمعی از مدیران اجرائی استان در بیت نماینده ولی فقیه تشکیل شد .
حضرت آیت الله قربانی قبل از رسمی شدن جلسه در تذکراتی در باب دو پیشامد مهم استانی گفت:
پیرو ولی فقیه بودن این است که در سایه ولایت نسبت به وظیفه محول ما قیام و اقدام بکنیم. متأسفانه بعضی اقدامات در کشور و در استان صورت می گیرد که در آدم تصوری غیر ولائی ایجاد می کند ! وقتی ما بحث ولایت را عنوان بکنیم ولی به عمق مسایل ولائی عمل نکنیم این یک نوع مسخره کردن دین است که بیشتر تحرکات در کشور و استان تداعی این نوع معانی را دارد . همین آقائی که رئیس بانک بود و به خارج فرار کرد ، هشت ، نه ماه قبل آمده بود که ما می خواهیم بانکی درست بکنیم که همه کارمندانش زن باشند و خانم ها راحت بیایند پول هایشان را بگیرند و بروند و ما این کار را در مشهد کردیم و اینجا هم می خواهیم بکنیم ؛ بعد بیاید اینجور صحنه به وجود بیاورد و برود خارج و خوراک تبلیغاتی برای دشمنان ما فراهم کند .
مردم چه می گویند ؟ مردم می گویند همه این ها کلک و برای سوء استفاده هست. اگر واقعا می خواهند در خط ولایت عمل بکنند ، این چه بازی هائی هست که این ها عمل می کنند ؟! بسیاری از برنامه هاست محتوی ندارد اما ظاهر خوبی دارد . بهرحال « نکته سنجانند در این عالم بسی » مردم کارهای ما را زیر نظر دارند و اینها را بر ملا می کنند .
اما در خصوص جریان شهرداری و شورای شهر و جریاناتی که پیش آوردند
یک گروه می روند از آن جا حکم می گیرند ، یک گروه می آیند اینجا مصاحبه می کنند ، یک عده می گویند شهردار هیچ جایگاه قانونی ندارد و یک عده می گویند که شهردار منبعث از وزارت کشور هست و وزارت کشور هم این حکم را تا پایان شورای شهر زده است . یعنی این شهر بزرگتر ندارد . هرکس برای خودش مصاحبه بکند ، هرکس برای خودش حرف بزند ؟
این شهر استاندار ندارد ؟ این شهر دادگستری ندارد ؟ تخلفات اداری ندارد ؟
یک کسی در یک جا ، در یک دفتری کار می کند ، بعضی ها بیایند به توسط او بعضی از تحرکات را بکنند .من این وضعیت را هیچ تحمل نمی کنم . این کارها بد است . قانونی بنشینید این کار ها را با حضور استاندار ، با حضور مسئولین امر ، حل و فصل کنید .
این ، در روزنامه ها بنویسد : این قانونی است ، آن بنویسد : قانونی نیست ! مردم نمی گویند : این استان بلبشو است ؟!حالا ما بیایم در باره امامت حضرت امیر و تصویر راه غدیر مسایلی را عنوان بکنیم . واقعا این درست است ، یا ما بیاییم اینهائی که الآن دارند به انقلاب آسیب می زنند ، این ها را اصلاح بکنیم ؟
مسأله دوم : در محدوده و وسط شهر کومله اقدام به احداث ساختمان یک کارخانه آسفالتی نمودند . بعضی ها می گویند ما اجازه ندادیم ، بعضی ها می گویند ما اجازه دادیم . رفتند آنجا این کار را انجام بدهند مردم آمدند جمع شدند ، ماشینی حرکت کرد بچه ای را زیر گرفت و پایش را شکست .
آخر این استان بزرگتر ندارد ؟ نمی شود نشست این کار ها را از روی قانون حل کرد ؟
این ها به رادیو ها و تلویزیون های بیگانه منتقل بشود و آن ها هم بیایند این مسایل را برای ما نقل بکنند ، به ما نمی خندند ؟ نمی گویند این ها همه کلک هست ؟ همه بازی هست ؟ چرا آقایان نمی نشینند این مسایل را حل کنند ؟ هی جلسه ! هی مسافرت ! هی اینجا ! هی آنجا ! مشکلات داخلی و گرفتاری ها روز افزون !
یکی ، چندی قبل آمد پیش من گفت : چهار میلیارد تومان برای من تسهیلات تصویب کرده بودند که به من بدهند . بانک ها امروز و فردا کردند ، ندادند ! به من گفتند : اگر شما یک سرفه ای بکنید ، چیزی به اینها بدهید ، مسئله حل می شود . راه را هم به من نشان دادند ، من 250 میلیون تومان دادم ، چهار میلیارد تومانم را گرفتم !؟
آقای استاندار همان شب های اولی که با هم ملاقات داشتیم ، این جریان را به ایشان گفتم اقداماتی که باید در آن زمان می کردند ، نکردند!
الآن انتخابات در پیش است : برای انتخابات چه تحرکاتی دارند می کنند !؟ گروه های مختلف با من ملاقات بکنند ، نمی دانم فلان بکنند ، بهمان بکنند ! یعنی این پست ها اینقدر ارزش دارد ؟ بیائی برای این پست ها میلون ها تومان خرج بکنی ، میلیارد تومان خرج بکنی ! گاهی یک چیزهائی نقل می کنند ، اصلا آدم باورش نمی آید ! مگر این کسی که نماینده هست چقدر درآمد دارد ؟
من خودم نماینده شدم ، از روزی که رفتیم و آمدیم ، نه خورده ای داشتیم ، نه برده ای داشتیم ، فقط یک سفری رفتیم هندوستان ، وقتی داشتیم می آمدیم یک چرخ خیاطی برای دخترم خریدم که تازه عروس شده بود و آن هم یک روزی که برای نماز جمعه رفته بودیم دزد آمد و برد !
امیر (ع) خطبه شقشقیه را خواند و بعضی از اسرار را در آنجا بیان کرد . یکی سؤال کرد ، حضرت جوابش را داد ، بعدا گفتند ادامه بدهید ؛ فرمود: تلک شقشقه هدره . مثل آن کفی بود که از دهان شتر بیرون می آید و فرو می برد ، بیرون آمد و رفت ، دو باره نمی شود این حرف ها تکرار بشود.
واقعا من غصه دارم ، گله دارم : شماها همه برادران دینی ما هستید ، جانبازید ، جبهه رفتید ، خانواده شهیدید ، علاقمند به ولایت هستید ، کاری نکنید که روزنامه ها ، رادیو ها (بیگانه) بیایند این مسایل را عنوان بکنند و به ما بخندند و بگویند ؛ مثلا گیلان چنین شده و چنان شده است انتظار نداریم در گیلان این کارها بشود . این هم نامه آقای لاهوتی ( نماینده مردم لنگرود و کومله ) شما واقعا کارخانه آسفالت را بیاورید داخل شهر ، همه مردم را ناراحت بکنید ، بیایند تجمع بکنند !؟ مگر شما نمی خواهید محیط زیست را رعایت بکنید ؟
حالا یکی قدرت داره باید هرکاری دلش خواست بکند ؟!
آقا ! این جریاناتی که در غرب الآن پیش آمده ، یک درصد مردم پول دارند همه این کار ها را دارند می کنند ، دیگران دارند رنجش را می برند ، آن کسی که پروانه دارد امکانات هم دارد ، مردم بیچاره و فقیر امکانات ندارند . ما را بعنوان پناهگاه می دانند ، می آیند پیش ما ، نگذارید در نماز جمعه ما این مسایل را بگوییم . من سعی می کنم در نمازهای جمعه بعضی از مسایل را نگویم ولی اگر این مسایل حل نشود ناچارم عنقریب وارد صحنه بشوم . بالاخره مردم ما را زیر سؤال می برند باید یک کاری بکنیم . آقایان بیایند در این جلساتی که هست تصمیم بگیرند و این مسایل را حل کنند .
