اختصاصی گیلانیان : سال هاست است که برنجکاری گیلان بدون برنامه اصولی و علمی و آزمایش شده ، بلکه سلیقه خاص اداره می شود که این امر تا کنون آسیب های جبران ناپذیری به این محصول استراتژیک وارد کرده است .
در یک دوره بدون آزمایش و خطا و در نظر گرفتن شرایط آب و هوایی و مرغوبیت خاک تمام تلاش ها صرف تبلیغ رقم جدیدی به نام (برنج هیبرید) شد و این رقم قبل از گسترش به دست فراموشی سپرده شد .
بعد از مدتی که داغ ضرر وارده به برنجکاری کهنه شد رقم جدیدی به نام (گوهر) کشف و عرضه و با تبلیغات وسیع در بعضی از نقاط گیلان کشت شد که این رقم نیز مثل رقم قبلی به تاریخ کشفیات ارقام جدید برنج پیوست .
باز صد رحمت به خزر که گرچه از استقبال عمومی بهره ای نبرد ولی باز زیان کمتری به برنکاران وارد کرد و امروز نیز بحث ارقام دیگری مثل : امید و گیلانه بر سر زبان هاست که خدا بخیر کناد !
صد البته کسی مخالف ضرورت یافتن راه حل اساسی برای ارتقای کمی و کیفی تولید برنج نیست و با توجه به رشد جمعیت انکار این مهم عقلایی نیست ، اگرچه از ما بهتران کمبود برنج را با واردات گاهی تا مرز بیش از دو میلیون تن جبران می کنند مع الوصف خود اتکایی و خود کفایی که شعار فاقد عمل مسئولان جهاد کشاورزی است از لازمه استمرار زندگیست .
این نکته بدانجهت آورده شد که خیال یکی از محققین و فعال ما یشاء ( ! ) مدعی در حوزه موسسه تحقیقات برنج کشور که مقاله قبلی اینجانب باعث رنجش خاطر و ریشخند و واکنش جناب ایشان شده بود آسوده خاطر باشد که کسی مخالف کشفیات ایشان نیست به شرط اینکه همه (اسباب بزرگی ) از قبل فراهم شود !؟
از این مطلب که بگذریم شاید جالب باشد یکی دیگر از این خواب های شیرین بی سرانجامی که جهاد کشاورزی گیلان برای برنجکاری دیده نبش قبر یک طرح شکست خورده به نام ( تشکل آب بران ) است که مدت ها به دست فراموشی سپرده شد و علی الظاهر زیانش می تواند به مراتب بیش از هیبرید و گوهر و فلان و بهمان باشد .
در خبرها به نقل از رییس سازمان جهاد کشاورزی گیلان آمده بود که قرار است "مدیریت منابع آب کشاورزی استان گیلان به کشاورزان سپرده شود" .
بنظر می رسد از سوی گوینده و یا تنظیم کننده اشتباهی در انعکاس این خبر صورت گرفته باشد زیرا (مدیریت منابع آب) در ایران یک شرکت مادر تخصصی است که تمام شرکت های آب منطقه ای کشور را زیر نظر دارد و یک شرکت به این بزرگی و مهمی را نمی توان به دست کشاورزان چند هزار خانوار برنجکار گیلانی داد !؟
بنابر شواهد و مدارک موجود در امور آب حاکی از آن است که تنها مورد قابل واگذاری به کشاورزان می تواند (مدیریت توزیع آب) تحت عنوان طرح شکست خورده (تشکل آب بران) باشد .
(تشکل آب بران) هم یک پدیده نوظهوری نیست و از سال 80 در ایران و متعاقب آن در گیلان مطرح شد و تحت تاثیر همان جوزدگی منجر به تشکیل سه تشکل در غرب و شرق گیلان شد که به دلیل ناتوانی در تمهید مقدمات از قبیل : اختیارات قانونی ، بودجه و اعتبار دولتی ، گستردگی حوزه ، رفع نیازمندی های انهار همچون لایروبی و سردهنه سازی و زهکشی و غیره عملا نتوانست موثر واقع شود و سرانجام طلوع نکرده افول کرد و این طرح هم روانه تاریکخانه اذهان شد .
بنابراین (تشکل آب بران) یا مدیریت توزیع آب امر تازه و موفقی نیست که رییس سازمان جهاد کشاورزی بتواند به آن تکیه نماید .
تشکل آب بران با چنان مشکلی مواجه بود که شرکت عریض و طویلی مثل آب منطقه ای تا کنون نتوانسته بخشی از آن را رفع نماید که شاید در آینده نزدیک از همین طریق به این مشکلات پرداخته شود.
بنابراین انتظار می رود با توجه به حساسیتی که رییس سازمان جهاد کشاورزی به کشاورزی دارد قبل از هر اقدامی به دلایل عدم موفقیت این تشکل در سطح استان توجه نماید تا کشاورزان گیلانی دچار سرنوشت شوم ارقام پر محصولی که موفقیت آن را در بوق و کرنا کرده بودند دچار نشوند . ان شاء الله .