گیلانیان : مراسم باشکوه راهپیمایی عظیم روز قدس، در آخرین جمعه ماه رمضان امسال، همانند سال های قبل، برگزار گردید. ملت بزرگ ایران، به سان دهه های گذشته، باز هم حماسه آفرید و در برابر چشمان مردم جهان و دولتمردان کشورهای دوست و دشمن، شگفتی ساز شد.
اینک جا دارد که به پیشگاه الهی، سجده شکر بجا آورده و قدردان نعمت رهبری مقتدر، با تدبیر و زمان شناس و چنین مردمی بزرگ، شجاع و همیشه درصحنه باشیم.
متاسفانه در این میان، اتفاق ناخوشایندی هم افتاد و در روز راهپیمایی، چند نفر بر علیه رییس جمهور محترم، شعارهای غیرمحترمانه ای سر دادند که دیگر جای تکرار آن نیست.
کار ناپسند
بدون تردید، چنین عملی از سوی هر کس و گروهی و با هر انگیزه ای که باشد، کاری ناپسند بوده و محکوم است و از سوی دیگر، اینگونه حرکات، خلاف فرمایش حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در باره تداوم و تحکیم «وحدت» می باشد.
اصولا هر گفتار و رفتاری که وحدت ملت و تأیید دولت ـ که سیره مقام رهبری در مورد تمامی دولت ها بوده و هست ـ را خدشه دار نماید، مردود است. بدیهی است که رییس جمهور، نماینده همه مردم کشور است و باید احترام جایگاه اجتماعی و سیاسی ایشان، محفوظ بماند.
توصیه مقام معظم رهبری
وقتی به تورق در لابلای اوراق تاریخ می پردازیم، به سخنان مقام معظم رهبری در 28 مرداد 1391، می رسیم که در آن برهه، به نکته و توصیه مهمی اشاره کرده بودند که در زمان فعلی نیز باید نصب العین همگان بوده و از آن، پیروی نمایند.
ایشان در آن زمان، فرمودند: «... این که من از بعضی مسئولان و سران کشور، گله گزاری کردم، موجب نشود که حالا یک عده ای راه بیفتند، بنا کنند علیه این و آن، شعار دادن.
نه، بنده با این کار مخالفم. این که شما یک نفر را به عنوان ضد ولایت، ضد بصیرت، ضد چه، مشخص کنید، بعد یک عده ای راه بیفتند علیه او شعار بدهند، بنده با این کارها مخالفم؛ این را من صریح بگویم.
بارها به کسانی که می توانند جلوی این چیزها را بگیرند، تذکر داده ام. آن کسانی که این کارها را می کنند، اگر واقعا حزب اللهی و مؤمنند، خب نکنند. می بینید که تشخیص ما این است که این کارها به ضرر کشور است...».
واکاوی حادثه
اما ضمن تقبیح صریح رویداد مذکور، از سوی دیگر، باید هر دو سوی این حادثه را با دقت، مورد بررسی قرار داد و ضمن مطالعه مطالب مخالف و موافق، به واکاوی جوانب مختلف آن پرداخت، تا از این به بعد ، حوادثی از این دست، روی ندهد.
در غیراین صورت، صرف محکوم کردن و ایجاد جنجال تبلیغاتی و پرسروصدا، از سوی شبکه های اجتماعی طرفدار دولت در فضای مجازی و رسانه های مدعی طرفداری از اصلاح طلبی و پاسخ متقابل رسانه های مدعی حمایت از اصولگرایی و...، نتیجه مثبت و سازنده ای نخواهد شد و این رشته، سر دراز پیدا کرده و انرژی زیادی از هر دو طرف یا اطراف، هدر خواهد داد.
بدین خاطر لازم است به چند مطلب زیر، توجه نماییم:
1ـ افرادی که در آن جریان، شعارهای غیرمحترمانه سر دادند، از دو حال خارج نیستند:
الف ـ ناآگاه و بی توجه به حساسیت زمانی در مقطع فعلی از تاریخ انقلاب اسلامی.
در مورد ناآگاهی، باید گفت که با وجود انبوه مطالبی که در اینترنت در دسترس همگان است و تعداد زیادی روزنامه که هر روز در حال چاپ و انتشار است، سخن گفتن از عدم اطلاع بعضی، قدری بعید و دور از ذهن است. ولی در باره «بی توجهی به حساسیت زمانی»، ممکن است بتوان پذیرفت که برخی افراد ـ چه طرفداران اصلاح طلبی و چه اصولگرایی ـ در این زمینه، به دلیل رفتن به دنبال تفسیر به رأی و ترجیح دادن نظرات و سلایق شخصی، مشکلاتی دارند.
ب ـ آگاه ولی دست نشانده، که این ها نیز خود به دو گروه تقسیم می شوند:
ب/1ـ گروه های منتقد دولت.
ب/2ـ گروه های طرفدار دولت.
پیشگیری از بهانه جویی
با قدری دقت بیشتر، دید بازتر و اندیشه فعال تر، می توان دریافت که منتقدین، در شرایط حساس فعلی، به خوبی آگاه هستند که باید در این گونه موارد، هوشیاری به خرج داده و حواسشان جمع باشد تا طرفداران آن ها، مرتکب اشتباهات آشکاری مانند این مورد، نشده و بهانه جنجال سازی به دست طرف مقابل، ندهند.
تلاش برای تغییر ذهنیت مردم
اما در سوی مقابل، گروه های طرفدار دولت، به دلیل آگاهی از خالی بودن دست دولت در مذاکرات هسته ای، شکست در برجام و قبول پیامدهای منفی آن در سال های آینده، تشدید تحریم ها، وضع تحریم های بین المللی جدید، عدم موفقیت در حل مشکلات اقتصادی، گسترش بیکاری، معضلات مربوط به بانک ها و مؤسسات مالی خصوصی، محکوم شدن ایران در جریان صدور گاز به ترکیه و پرداخت غرامت به آن کشور، مسئله غامض و دشوار پدیده ریزگردهای در استان های جنوبی که آستانه تحمل مردم مظلوم آن مناطق را به پایین ترین حد خود رسانده، حقوق های نجومی، رفتارهای انفعالی در سیاست خارجی و...، بدشان نمی آید که چنین اتفاقاتی روی دهد تا آن ها با مانور روی این گونه امور، ذهن مردم را از مسایل اصلی به سوی نکات جنبی و غیرضروری، متوجه نمایند.
شروع کننده ماجرا
البته اگر بخواهیم در این جریان، انصاف به خرج دهیم، باید گفت که شروع کننده ماجرا، خود رییس جمهور محترم بوده است که طی چهار سال با الفاظی خشن، نامناسب و به دور از مهربانی، مانند: بی شناسنامه، بی سواد، مزدور، تازه به دوران رسیده، متوهم، بزدل، کاسب تحریم و...، منتقدین خود را نواخته و از کلماتی سود برده که حتی یک بار هم برای دشمنان نشاندار خارجی ـ مانند اسرائیلی ها ـ مورد بهره برداری قرار نداده است. اما حتی یک بار هم نشده که طرفداران دولت، به ایشان ایراد بگیرند که چرا در سخنرانی هایش، چنین اصطلاحاتی به کار می برد که در شأن یک رییس جمهور نیست، بلکه حتی ایشان را تشویق کرده و برایش کف و سوت زده اند.
حال چگونه می شود که سخنرانی های متعدد جناب آقای روحانی که بوی تفرقه و دوقطبی سازی از آن ها به مشام می رسد، خلاف وحدت نیست ولی شعار چند نفر کم تعداد، در راهپیمایی روز قدس، برهم زننده اتحاد و همدلی؟!
کار نادرست
هر انسان عاقل و منصفی، به خوبی می فهمد که توهین و انگ زدن به دیگران، کار نادرستی است، حال آن دیگران، رییس جمهور گرامی باشد یا سایر افراد، و نیز فرقی ندارد این توهین از سوی شخص اول اجرایی مملکت صورت بگیرد یا مردم عادی.
ادب مرد، به از دولت اوست
بنابراین به نظر می رسد بنای این کار غیرقابل قبول، از سوی شخص این بزرگوار، پایه گذاری شده و حالا که پژواک آن به سوی وی، در حال بازگشت است، جای هیچگونه گله و شکایتی نیست. زیرا این شعار انتخاباتی مشهور مدعیان اصلاح طلبی در سال 1388 را نباید از یاد برد که : «ادب مرد، به از دولت اوست»، هرچند که خودشان هیچگاه به آن، وفادار نماندند و فقط از طرف مقابل، انتظار رعایت داشتند که این هم توقع اشتباهی بود.
بازارگرمی
با قدری مسامحه در تعبیر، شاید بتوان گفت که خدای ناکرده، رییس جمهور عزیز ما، خودش عمدا سخنان چالشی و شبهه انگیز بر زبان می آورد تا به جناب ایشان حمله کنند و بعد، عده ای ـ مانند برخی مسئولان رده بالا، میانی و پایین دولتی که دنبال تداوم مقام های خویش در دولت دوازدهم هستند، بعضی از نمایندگان جدیدا آتشین شده مجلس و نیز تعدادی از اهالی مطبوعات که نانشان را در روغن اینگونه جوسازی ها، چرب می کنند ، و از طرفی برایشان مهم نیست آقای روحانی عزیز، حق می گوید یا ناحق، به طرفداری از وی برخیزند و بازارگرمی کرده تا همیشه «چهره آشنا» و «تیتر اول رسانه ها» باشند و مظلوم سازی کنند.
مدافعان ظالم پرور
همان مدافعان مظلوم کش و ظالم پروری که وقتی در فتنه 88، گروهک های منافقین، سلطنت طلبان، وهابی ها، بهایی ها و همپالکی های آنان و سردهندگان شعار باطل« نه غزه، نه لبنان»، به اصل ولایت فقیه، مساجد، نیروهای انتظامی و بسیجیان جان بر کف، حمله کرده و همه چیز را به آتش کشیده و حتی از سطل زباله خیابان ها هم نگذشتند، اصلا ناراحت نشده و کوچکترین واکنش دفاعی از خود نشان ندادند، بلکه در بهترین حالت، با لبخندی بر لب، رضایت قلبی خود را از آن جنایات، نشان دادند. اما چه شده که حالا نگران «وحدت ملی» شده و حتی خواستار مجازات توهین کنندگان هستند؟!