گیلانیان : به نظر می رسد، ابداع کننده شعار زیبای «زنده باد مخالف من !»، جناب آقای سید محمد خاتمی؛ رییس جمهور اسبق کشور ما باشد که گروه های مدعی اصلاح طلبی در زمان مدیریت وی، به نفع خود، سروصدای زیادی پیرامون این شعار، راه انداختند که در آن دوران، مؤثر نیز واقع شد.
همان رییس جمهور خوش تیپی که طرفداران فراوانی در میان جوانان برای خود، دست و پا کرده بود. اما در 14 آذر 1383، وقتی که در تالار شهید چمران دانشکده فنی دانشگاه تهران، با انتقادات جدی و بجای دانشجویان آنجا مواجه شد، شعار ابتکاری اش را فراموش کرده، صبرش لبریز گردیده و با تشر، به جوان های منتقدش گفت: «آدم باشید، کاری نکنید که بگم بیرونتون کنند!...».
آستانه تحمل بالا
شعار «زنده باد مخالف من!»، در نگاه اول، به ما مژده می دهد که گوینده اش، آدم بااعتمادبنفس، جالب و باشخصیتی است، زیرا از آستانه تحمل بالایی برخوردار است و به همین خاطر از شنیدن انتقادهای دیگران، نه تنها ناراحت نمی شود بلکه از سخنان آن ها، استقبال هم می نماید و برایشان آرزوی سلامتی و موفقیت دارد. چون به خوبی دریافته که یک مخالف دانا، عاقل و دلسوز، خیلی مفیدتر از دهها موافق فرصت طلب، جوگیر و جوزده است که به سرعت هم دلسرد شده و از محبوب شان، فاصله می گیرند.
مشکل همیشگی
اما همین آقا یا خانم محترم باپرستیژ، وقتی که می خواهد آن را در سطح عمومی جامعه، از حالت بالقوه و نظری به وضعیت بالفعل و عملی تبدیل کند، کم آورده و دچار تناقض می شود. متاسفانه در سال های گذشته تا امروز، عزیزان مدعی اصلاح طلبی، همیشه چنین مشکلی داشته و هرگز نتوانسته یا نخواسته اند که به شعارهای اختراعی خودشان، احترام گذاشته و به آن ها، پای بندی نشان دهند و کاربرد سخنان شان فقط در زمان انتخابات یا وقتی که در رأس مدیریت ارشد کشور، حضور نداشتند، بوده است.
چرخش 180 درجه ای
جناب آقای حسن روحانی، که در خوش پوشی و آراستگی، شبیه دوست امروزش؛ جناب آقای خاتمی می باشد اما در سخنوری و خطابه، به مراتب از او قوی تر به شمار می آید، مردی است که تا همین چندی پیش، جزو اصولگرایان بود، ولی طی چند سال اخیر، با یک چرخش 180 درجه ای، به جرگه کسانی پیوست که حقیقتا اصلاح طلب نیستند، اما ادعای آن را دارند، نیز در گروه کسانی جای می گیرد که حداقل در طول مدت چهارساله دولت یازدهم تا به امروز، احترامی برای شعار« زنده باد مخالف من» قایل نبوده و سخت ترین توهین ها را به منتقدان خود و دولتش، روا داشته است.
در حالی که همین صاحب نظران منتقد و دلسوز، می توانستند در صورت برخورداری از توجه و محبت زبانی وی و مشورت های گاه و بیگاه با آنان، او را از بسیاری اشتباهاتی که خود و یارانش در سیاست خارجی و داخلی، مرتکب شده اند، نجات داده و با کمترین هزینه، به موفقیت های بزرگی برسانند.
اعتماد به کدخدا
امر مهمی که رییس جمهور گرامی، آن را نخواست و ترجیح داد به «کدخدا» و نوچه هایش ـ یعنی اروپاییان وابسته به عموسام ـ ، اعتماد کند، ولی صاحب نظران داخلی را «نامحرم» بداند. جناب ایشان و اعضای محترم دولت، حتی بسیاری از مذاکرات را محرمانه اعلام کردند، تا زمانی که طرف های غربی، به قول و قرارهایشان، پشت پا زده، با ناجوانمردی کامل، شرح مذاکرات را در اختیار رسانه های خودشان و حتی رژیم صهیونیستی قرار داده و پته هیئت مذاکره کننده ایرانی را روی آب آوردند و طوری این برادران سخت کوش ما را خلع سلاح کردند که دیگر حتی ساده ترین آدم هایی که دو دوتا، چهارتای جدول ضرب قدیمی خودمان،حالی شان می شد، نتوانند به وی و اطرافیانش، اعتماد نمایند.
شاهکاری دیگر
برخی حضرات اصلاح طلب که در مجلس شورای اسلامی نیز حضور دارند، چند ماه قبل، با ارایه طرح جانانه ای، به شاهکاری دیگر دست زده و هر چه دیکتاتور ـ که
در جهان اطراف ما هست ـ را سربلند کردند.
به گزارش رسانه ها، در طرح دو فوریتی، ارایه شده از سوی آقایان عارف، تابش، محجوب و مطهری که در فراکسیون امید، عضو هستند، آمده بود که: «هر کس با هر اقدامی اعم از طرح سئوال و یا غیر آن، در مراسم سخنرانی اعم از مراسم رسمی که عرفا بدون مجوز تشکیل می شود، موجبات توقف یا جلب توجه به خود و یا تشنج شود، به حبس از 6 ماه تا دو سال محکوم می گردد».
ماهیگیری از آب گل آلود
طرح هایی از این دست و همچنین تلاش گسترده، برای ساکت کردن منتقدین با هر شیوه ای، نشانگر علاقه و گرایش مدعیان اصلاح طلبی به سوی خشونت سازمان یافته دولتی است. یعنی دقیقا همان چیزی که غربی ها می خواهند تا به وسیله آن، اقشار مختلف کشور بزرگ ایران را که دوستدار هر گروه، طرز فکری و سلیقه ای باشند، به جان یکدیگر بیاندازند و از این آب گل آلود، ماهی بگیرند.
انحصارطلبی
همین دوستانی که اکنون تاب تحمل شنیدن نظرات مخالفین خود را ندارند، زمانی شدیدترین حملات را متوجه دولت های قبل می کردند و اسم آن را «آزادی خواهی» می گذاشتند و دیگران را «انحصارطلب» می نامیدند، اما الان خودشان، روش های بدتری را در پیش گرفته و نشان می دهند که نه تحمل شکست را دارند ـ مانند فتنه سال 1388ـ و نه ظرفیت پیروزی را، تا جایی که اشعار حماسی و انتقادی یک مداح جوان اهل بیت(ع) در روز عیدفطر را برنتابیده و از هر طرف، به او حمله کرده و نمی خواهند کوچکترین انتقادی را بشنوند، در حالی که اگر در آن اشعار دقت شود، نمی توان کوچکترین ایراد منطقی و ادبیاتی را بر آن روا داشت، بلکه شعر مذکور از استحکام ادبی، سیاسی، اجتماعی، تاریخی و عاطفی بسیار خوبی برخوردار بوده و در روز و مکان مناسبی نیز خوانده شده است.
اعتراض به خدا
اما برادران اصلاح طلب، گویا یادشان رفته که همین چند سال پیش، برخی تئوریسین های آنان، اعلام کرده بودند که حتی می توان به خداوند، پیامبر(ص) و ائمه معصومین(علیهم السلام) انتقاد، اعتراض و حتی بر علیه خدا، راهپیمایی کرد!.
راستی آیا کسی هست که بتواند پاسخ این همه تناقض در حرف و عمل را بدهد؟!.