با پایان مهلت ثبت نام از داوطلبان انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی و بررسی مرحله اول صلاحیت ها توسط هیات های اجرایی و مشخص شدن نتیجه این مرحله که در بسیاری از حوزه های انتخابیه با واکنش های انتقادی کاندیداها و جریان های سیاسی حامیان آنان روبرو بود، فضای رقایت های انتخاباتی در این دوره از انتخابات تا حدودی مشخص شده است. اختصاصی گیلانیان : هرچند که هنوز تا مشخص نشدن تایید و یا رد صلاحیت داوطلبان که حرف آخر را در این زمینه شورای نگهبان خواهد زد نمی توان بطور کامل از نوع رقابت جریان های سیاسی سخنی به میان آورد اما آنگونه که مشهود است در پی عدم استقبال جریان سیاسی اصلاح طلب برای حضور در این عرصه که آن را نبود پذیرش از سوی جریان سیاسی حاکم می داند، انتخابات این دوره با نوع بازی سیاسی دیگری رقم خواهد خورد که در این میان بار جریان اصولگرایی را دو چندان خواهد کرد. جریان اصولگرایی که از مدت ها قبل پیش بینی فضای فعلی انتخابات را داشت در کنار اختلافاتی که در این جبهه براساس نوع نگرش آنان برمبنای اصولی که خود در اداره جامعه برآن معتقدند و همچنین درگیری های درون خانوادگی که در این زمینه شکل گرفت ، فرصت را غنیمت شمرد و با شکل دادن سه جریان جبهه متحد اصولگرایان که همان جناح راست سنتی بودند و جریان پایداری که از مدافعان سرسخت دولت احمدی نژاد و پایه گذاران فکری این دولت هستند و همچنین طیف مدعیان دولتی و جریان سوم طیف اصولگرایان که سر دسته آنان را اسفندیار مشایی می دانند راهی را در پیش گرفت تا در این شرایط با درگیر کردن فضای عمومی جامعه نسبت به وجود اختلافات بین جریان اصولگرایی و تنوع دیدگاهی بین آنان ،تنور انتخابات را گرم کند. با توجه به این شرایط به نظر می رسد که جریان اصولگرایی سعی دارد با ایجاد رقابتی درون خانوادگی همانند آنچه در دوره دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی که در آن با رد صلاحیت طیف های غیر همراه با نظام از ملی مذهبی ها گرفته تا دیگران حذف و رقابت در درون جریان حزب الله و وابستگان به طیف حزب جمهوری اسلامی اتفاق افتاد ، بازی سرنوشت ساز انتخابات آینده را در دست خود داشته باشد ،هرچند که نگرانی هایی نیز جریان اصولگرایی دارد و آن را کتمان نمی کند که آن خطر خارج شدن قدرت سیاسی مجلس آینده از دست آنان و قبضه این قدرت در دستان چهره های ناشناخته و یا کارت های سفید جریان های مخالف و منتقد است! جریان اصولگرایی در شرایط فعلی در آزمون سختی قرار دارد که از یکسو باید بار نبود جریان اصلاح طلبی را که در طول دوره های گذشته نقش مهمی در جلب مشارکت های مردمی برای حضور در پای صندوق های رای داشته است را بر دوش بگیرد و از سوی دیگر مواظب باشد تا قدرت کسب کرده را در خطایی تاکتیکی از دست ندهد و برای مهار هر دوی این آسیب ها قدرت تدبیر این جریان باید طوری باشد که از گردنه های سخت این انتخابات که با توجه به شرایط خاص کشور در مقابل تهدیدهای خارجی و برخی مشکلات داخلی که مهمترین آنها اقتصادی است ، به سلامت بگذرد. اکنون باید دید که این جریان از آن قدرت و تدبیر لازم برای عبور از این راه سخت برخوردار است یا تئوری آنان در مهار مشکلات با چالش روبرو خواهد شد!