
گیلانیان : حضرت امام خمینی(ره) در منشور روحانیت با تعبیری به این مضمون، می فرماید: «روحانیت، باید نبض زمان، در دستش باشد. پاسخگویی به مسائل مستحدثه، کافی نیست. [روحانیت باید] رهبری حوادث کند، نه این که آن ها [= غربی ها] یک مسئله سیاسی خرد یا کلان، درست کنند، آن وقت، ما مجبور بشویم به گونه ای آن را حل و فصل کنیم؛ ما باید نبض زمان را در دست داشته باشیم».
رقم زدن نبض حوادث آینده
با این تعبیر، حوزه انقلابی، یعنی حوزه ای که بتواند نبض حوادث آینده منطقه و جهان را رقم بزند. حوزه انقلابی، حوزه ای نیست که منتظر بماند تا دیگران حادثه ها را طراحی و اجرا کنند، بعد بایستد جبهه بگیرد و پاسخ دهد. بر اساس دیدگاه امام(رض)، ما نباید بگذاریم که آن ها نظام جهان را تعریف کنند، بعد ما تازه بنشینیم و ببینیم که در برابر آن ها، چگونه باید از خودمان دفاع کنیم.
ارایه طرح های نو
حوزه انقلابی، یعنی: حوزه ای که به ارایه طرح های نو، می پردازد تا نظام پولی اسلام، جایگزین نظام مالی سرمایه داری و نظام ولایی آن، جایگزین دموکراسی غربی شود. چنین حوزه ای، برای رسیدن به هدف فوق، پژوهش کرده و محقق پرورش می دهد تا بتواند اسلام را به دنیا ابلاغ کند.
ایجاد تمدن
حوزه ای که احساس نکند که وارد درگیری عظیم جدیدی شده و این احساس به دغدغه روزانه اش، تبدیل نشود، نمی تواند انقلابی بماند. حوزه ای که افقش، ایجاد تمدن نیست، قادر نیست در مسیر انقلابی بودن، ماندگار شود. در نتیجه به مرور زمان، راه خودش را جدا می کند و در این صورت، انقلاب اسلامی هم نمی تواند ادامه یابد.
اتصال به فرهنگ اسلام
اسلامی بودن انقلاب به این است که رفتار انقلابی، به فرهنگ اسلام متصل شود و نقطه اتصال منطقی اش، حوزه علمیه است. این، حوزه است که می تواند با فقاهت دقیق، برنامه ریزی حکومت را طراحی کرده و رژیم حکومتی جدیدی را تعریف نماید.
دولت اسلامی
حوزه علمیه، با همان دقت و وسواس علمی ایی که دارد، اگر وارد این عرصه ها نشود، طبیعی است که پاسخگوی نیازهای انقلاب اسلامی در بُعد ایجاد دولت، جامعه و تمدن اسلامی، نبوده و بدیهی است که منزوی خواهد شد.
مشکل انزوا نیز این است که حوزه، نخواهد توانست در ساخت دولت، جامعه و تمدن، موفق شده و ناگزیر، تحت تأثیر ادبیات غرب ، قرار می گیرد، دقیقا همان اتفاقی که برای اهل سنت در کشورهای اسلامی افتاد.
تمدن اسلامی
بنابراین اگر انقلاب اسلامی بخواهد به عنوان یک حرکت رو به جلو، برای ایجاد یک تمدن اسلامی و بعد، استحاله فرهنگ مادی غرب در درون این تمدن، اقدام کند، باید رابطه بین اسلامی بودن، تمدن، جامعه و دولت اسلامی، به طور منطقی، حل شود که این مسئله، کار اصلی حوزه های علمیه و نیز شرط انقلابی ماندن حوزه و حکومت است.
روحانیت انقلابی
مسلما روحانیتی که از دل این حوزه علمیه، بیرون می آید، دارای شخصیتی انقلابی، متفکر، مستقل، مردمی، مقاوم، متعهد، مسئول، خستگی ناپذیر و آزاداندیش است که به او، در برابر جامعه جهانی، احساس مسئولیت پذیری می دهد. البته این شخصیت ، بدون پای بندی اش به «عمل» و مطابقت حرف و عمل، کاری از پیش نخواهد برد. نقطه ضعفی که امروزه در میان روحانیون، کم و بیش به چشم می آید و گاهی بهانه منفی گرایی به دشمنان خارجی و داخلی داده و به خوراک های خوشمزه ای برای رسانه ها معاند، تبدیل می گردد.
مراقبت از رفتار
مخصوصا شخصیت های ملبس به لباس روحانی که در مسئولیت های ارشد نظام، از جایگاه های مهمی برخوردارند و حتما باید به شدت مراقب رفتار خود، خانواده و اطرافیان خود باشند که در برخی یا بسیاری از اوقات، غفلت کرده و در صحنه عمل ـ که پیش روی چشمان اقشار مختلف جامعه قرار دارد ـ کم می آورند.
حریم خصوصی
امروزه به دلیل گسترش فوق العاده رسانه های مختلف، شبکه های اجتماعی و موبایلی، عملا دیگر چیزی به نام حریم خصوصی افراد، وجود ندارد و با یک عکس یا فیلم کوتاه که به وسیله یک موبایل، که به طور پنهان یا آشکار، تهیه می شود، می توان در لحظه، خبری را ـ راست یا دروغ ـ به اطلاع مردم جهان رسانید و فتنه ای در سطح شهر، استان و کشور به راه انداخت یا حتی یک جنگ بزرگ را پدید آورد.
واجب عینی
در این شرایط حساس، بر علمای حوزه های علمیه و روحانیت ـ به خصوص صاحبان مقام و منصب در سطوح ارشد، میانی و پایین ـ واجب عینی است که بیش از پیش، مراقب خود بوده و فرصت بهانه جویی و فتنه انگیزی به بدخواهان ندهند.
نکته ای که بارها رهبر معظم انقلاب اسلامی، به آن اشاره کرده و از کلیه مسئولین ـ به ویژه روحانیون صاحب منصب ـ ساده زیستی و رعایت حق الناس در کلیه امور را مطالبه نموده اند که نشانگر تقوا، تدبیر، مردمی بودن و دوراندیشی ایشان است.