Tuesday، 25 March 2025 | سه شنبه، 05 فروردین 1404
1 2

اختصاصی گیلانیان : چندین سال قبل در گوشه زمینی در جاده لاکان ، قبل از پل شهر صنعتی رشت که بعدها در اختیار کود آلی قرار گرفت یک کوره کوچک زباله سوز راه اندازی شده بود و هر از گاهی برای تبلیغات زباله ای سورانده و دودی هوا می شد و شرح کشافی در وصف زباله سوز بیان می شد .

مدتی که گذشت این تحفه جایش را به صنعت پیشرفته دیگری به نام (کود آلی) داد و در بوق کرنا شد که کود آلی فلان ، کود آلی بهمان ، کود آلی می تواند مصرف باغی داشته باشد و در بخش های مختلف کشاورزی از آن استفاده شود؛ در حالیکه همه اهل فن می دانستند به دلیل عدم تفکیک زباله از مبدا و یا حتی در صورت وجود شیشه یک لامپ شکسته در داخل زباله این محصول به درد کشاورزی نخواهد خورد و این آرزو عملی نخواهد شد .

هنوز این صنعت جا نیفتاده بود که از رونق افتاد و به مرور زبان تقریبا از سر زبان مسئولان افتاد زیرا کود آلی تهران شهرداری تهران بعنوان سنبل شهرداری های کشور نتوانسته بود تولیدی خود را به فروش برساند و ناگزیر شده بود آن را در بیابان های لویزان تخلیه نماید.

کود آلی شهرداری رشت نیز چون برای تاسیسات و ابنیه هزینه هایی تحمل کرده بود باید کاری می کرد فلذا تغییر تاکتیک داد و آن مقدار زباله هایی که به کود آلی ارسال می شد از آنجا به مقصد سراوان بارگیری می شد. یعنی نقطه ، سر خط،

محل انباشت زباله سراوان که از زمان استانداری طاهائی غده اش چرکین شده بود و قصه: شیرابه زباله ، آلودگی محیط و سفره های زیر زمینی ، خشک شدن درختان ، ورود شیرابه ها به رودخانه های سیاهرود و در ادامه گوهر رود و زرجوب و به تبع آن تالاب انزلی و دریای خزر و غیره از قدیم هر از گاهی نقل محافل مطبوعاتی و زیست محیطی بود ولی گوش شنوایی وجود نداشت از این رو شهرداری رشت و حومه کما فی السابق زباله خود را به مقصد این مکان بارگیری و تخلیه می کردند تا اینکه عرصه بر مردم سراوان تنگ شد و از سر ناچاری اقدام به تجمع کردند .

وقتی تجمع صورت گرفت، یعنی درد مردم به استخوان رسید، تکاپوها آغاز و استعدادها شکوفا و دلسوزی ها گل کرد و بمنظور فرافکنی پاسکاری ها و  اتهام زنی ها به یکدیگر و غیره آغاز شد تا جایی که سخنگوی شورای شهر رشت هم گناه را به گردن متولی صدور مجوز برداشت شن و ماسه ار معادن استان انداخت !!|

در این گیر و دار بود که استعداد نخبگان متبلور شد و داروی (زباله سوز) را تجویز کردند و شخصی را بعنوان مجری طرح زباله سوز معرفی کردند که این مقام شامخ از هنر به ثمر رسیده خودش در شهر و محله ای نشانی نمی دهد و تنها وعده اجرای چند پروژه در جای جای کشور نشانه می دهد و متولیان امر نیز شیفته طرح های (باغ سبزش) شدند و قرار است درمان این غده سرکانی را به دستش بسپارند! بالاخره (از این ستون تا آن ستون فرج است) :

«مجری شرکت TTS افزود: شرکت مذکور نیروگاه های زباله سوز را در ساری، نوشهر، مشهد و تهران احداث کرده یا در حال احداث است که نیروگاه نوشهر در دهه فجر امسال، نیروگاه ساری سال آینده، نیروگاه تهران طی دو ماه آینده و نیروگاه مشهد هم در حال انعقاد قرارداد هستیم». - ایسنا، 13 آبان 96 -

کسی تا کنون از مجری طرح زباله سوز نپرسید این زباله سوزها اجرا شده یا در دست اجراست ؟ کجا آزمایش خود را پس داده تا اطمینان حاصل شود که به سرنوشت پیاده راه فرهنگی مبتلا نمی شود ؟ دود و بوی متصاعد از سوخت و ساز زباله در گیلان که دارای محیط زیست شکننده است چه صورتی پیدا می کند؟ آیا مثل پتروشیمی که فقدان دانش مهار آلودگی اجرای آن را در گیلان غیر ممکن می کند آیا زباله سوز با پیامدهایش به چنین سرنوشتی مبتلا نمی شود ؟! و خیلی آیا های دیگر!!؟؟

با همه شک و تردیدهای موجود سوال اینجاست پروژه زباله سوز که در سال 88 یا 89 قرار بود پیگیری شود و حتی گفته می شود با اختصاص 120 میلیون تومان توسط یک گروه فنی (پروپوزال) فنی و پیشرفته آن تهیه شده و به احتمال یقین نسخه ای از آن در سازمان پسماند و استانداری وجود دارد چرا به مرحله اجرا گذاشته نشد ؟

این پروژه در آن سالها اینقدر بار مالی در پی نداشت وقتی پسماند به یکی از عوامل دخیل در تهیه (پروپوزال) تنها 500 هزار تومان حق الزحمه پرداخت کرد ؛ اولا : بقیه اعتبار تخصیصی را در کجا هزینه کرد؟ ثانیا: چرا از همان زمان که حدود 7 سالی می گذرد پیگیری نشد ؟ یعنی انجام امورات مردم حتما باید با تجمع و اعتراض و تهیه خوراک برای رسانه های معاند پیگیری شود ؟

حال که قرار است برای زباله سوز جانمایی شود و مجری طرح نیز هزینه های مترتبه را (۴۰ میلیون دلار هزینه احداث پروژه و ۴۶ میلیارد تومان نیز هزینه ابنیه - ایسنا ، 14 آبان 96) اعلام کرده ، آیا از ابتدای کار به جهت اهمیت پروژه همه جوانب به ویژه مهمترین بخش مربوطه، یعنی (فیلتر چند کاره) پیش بینی شد یا خیر؟ وگرنه ساخت کوره زباله سوز امر سهل و آسانی است که هر معمار و بنایی هم می تواند آن را بنا نماید .

نکند پروژه بعد از سال ها صبر و چشم انتظاری شهروندان و سراوانیان باز باید چند سالی باید در گرو معطل تامین اعتبار آن بماند؟ و یا مثل پیاده راه فرهنگی و مسیر اتوبوس تندرو با اصلاح ، بازنگری و یا برچیدن و تبدیل به پدیده نوظهور دیگر شود که شهرداری رشت ید طولایی در این زمینه ها دارد !   

البته زندگی باید جریان داشته باشد ، حفار باید حفاری خودش را انجام دهد ، لوله گذار باید لوله گذاری کند و نفر سوم هم باید کنده کاری را ترمیم و اصلاح کند و به این سومی ربطی ندارد که لوله گذار غایب باشد یا خیر ؟!

ولی امید است پس از انعقاد قرار داد و ایجاد تاسیسات و طوری هزینه محاسبه شود که مثل برخی پروژه ها به جای 4 میلیارد تومان به 30 میلیارد تومان افزایش نیابد که دیگر شهروندان رشتی تحمل تاوان این دست و دل بازی مدیران را ندارد .

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان