اختصاصی گیلانیان : استانداری گیلان در نشست شورای اسلامی شهر و روستا گفت: (قصد داریم هرسال یک یا دو نفر از دهیاران جوان و موفق را به عنوان بخشدار منصوب کنیم) .
اگرچه این سخن استاندار می تواند موجبات خوشحالی دهیاران را فراهم و انگیزه تلاش و خدمت را در آنان مضاعف نماید ولی تجربه می گوید شرط استاندار محترم امر لازم و بموقعی است ولی با توجه به تبعاتی که در پی داشته باشد، می تواند شرط کافی نباشد از این رو می توان گفت:.آقای استاندار! شرط شما لازم است ولی کافی نیست !
شرط شما لازم است زیرا دهیاران تنها قشری هستند که امنیت شغلی ندارند و با گوشه چشمی می آیند و با اخمی می روند و فراموش می شوند .
شواهد زیادی در دست است جوانانی در یک دوره به دلیل همسویی با شورای اسلامی (دهیار) شدند و در دوره بعد به دلیل عدم همسویی با شورا علیرغم دارا بود شرایط احراز و مقبولیت عمومی از کار برکنار شدند .
ولی شرط شما کافی نیست زیرا از آنجاییکه رسیدن به مقام (بخشداری) تلاش ها می خواهد و مقبولیت مقام بالا دستی! از این رو این افراد باید در دو جبهه روستا و آستان بوسی خدمت کنند تا مقبولیت پیدا کنند از اینجهت دارای دو وجه خوش و ناخوش می تواند باشد.
شرط شما کافی نیست این اقدام می تواند فرصت مناسبی برای رجال ذی نفوذ به ویژه خواص باشد تا به آسانی اقوام ، اعوان و انصار و ایادی خود را چون گذشته به این سمت بگمارند و در کوتاه مدت موجبات دستیابی آنان به سمت (بخشداری) و هکذای آنان را فراهم نمایند .
اگر چه در گذشته جوانان فاقد تجربه ولی وابسته به قدرتی و منصبی بودند که پس از اتمام سربازی و یا عضویت در فلان جا و بهمان جا به مرحله بخشداری رسیدند با کمال تاسف در این دولت نیز ادامه دارد و این تبعیض های ناروا خود به یکی از آلام جوانان واجد شرایط جویای کار تبدیل شده است .
شاید استانداری گیلان تنها استانداری ای باشد که هر از گاهی سعادتی نصیبش می شود و مشاوران اتوبوسی از سایر استان ها به این سو سرازیر می شوند و پس از کسب تجربه و طی دوره کارآموزی در سایر استان ها به مدیریت گمارده می شوند و یا گاهی هم سعادت از سرزمین هکمتانه به این سامان رو می کند و مخزن اسرار مگوی یک جایگاه بزرگ استان می شود !؟
بدون شک استاندار محترم مطلع هستند امروز کمتر روستایی پیدا می شود که چند جوان تحصیلکرده صاحب کمال یافت نشود اما وقتی از یک شهری در شرق گیلان جوانکی بعنوان (دهیار) فلان روستای بهمان دهستان ... مرکز استان برگزیده می شود این خود دهن کجی به همه جوانان تحصیلکرده صاحب کمال شهرستان تلقی می شود .
شاید هم سعدی در باب هفتم گلستان اشتباه کرد که گفت: "روستا زادگان دانشمند ، به وزیری پادشاه رفتند" بلکه باید می گفت :
روستا زادگان دانشمند به (گدایی به شهرها) رفتند پسران (رجال با تدبیر) ! به (امیری) به روستا رفتند!!؟؟
آقای استاندار! وقتی شرط بخشدار شدن شما ضابطه مند نباشد این می شود که دهیار برگزیده که گفته می شود امروز مشاور یکی از معاونت های شما نیز هست به آسانی 300 پرس غذا از یک رستوران به حواله کسی بگیرد که روحش از این غذا خبر نداشته باشد تا اینکه کوس رسوایی به صدا در آید !؟
و یا دهیاری برای بقای پست خود ناگزیر شود بردبار نباشد و در تشکیل منطقه خودمختار در یک روستای چند ده خانواری با شورای اسلامی همسو شود و بدون اینکه با الفبای قضاوت آشنا باشد و حدود اختیارات قانونی خود را بداند حکمی را که دادگاه بدوی شهرستان صادر، دادگاه تجدید نظر آن را تایید و اجرای احکام مدنی شهرستان در دو مرحله کارشناسی فردی و سه نفری آن را اجرا و پیاده نموده ، بایستد و حکم دادگاه را نقض می کند و آن را لازم به بررسی تشخیص دهد ؟!
وقتی بدون توجه به جوانان تحصیلکرده روستا و بخش و شهرستان، بر اساس رابطه از شهرستان دیگر و یا جای دیگر تشنگان قدرت و ثروت (!) برای سمت (دهیار)ی انتخاب می شوند طبیعی است چنین برگزیدگان با سوء استفاده از موقعیت پله های ترقی را خیلی زودهنگام تا مقام (مشاور معاونت ... ) طی کند ؟! و از این نوع اقدامات است که تخم نفاق و جدایی را در جامعه بیشتر می پراکند که به نفع نظام و حکومت نیست
از سوی دیگر وقتی طی مراحل مختلف مدیریت رابطه ای باشد جوان تازه به قدرت رسیده بدون شک نمی تواند ارزش جایگاه را حفظ کند و بدون توجه به قبح قضیه موقعیت و مقام جایگاه خود را به 300 پرس غذا می فروشد و یا غرور کاذب خود را با گردنکشی در مقابل قوه قضاییه ارضا می کند !؟ حالا تصور کنید چنین آدمی هایی وقتی مدیر شوند، چه شود؟ خبیث را چو تعهد کنی و بنوازی به دولت تو گنه می کند به انبازی
آقای استاندار ! از آنجایی که به تجربه ثابت شد هر نوع وعده ، حتی تشویقی برای کشور الزام آور شده و می شود چه خوب است از همین ابتدا ملاک و معیارهای محکم و عملی برای این طرح تدوین و به مرحله اجرا گذاشته شود تا این ابتکارمطلوب به جای سازندگی مخرب و ویرانگر نشود .
حتما استحضار دارید مدیریت جایگاهی بزرگی است که تکیه به این جایگاه نیاز به اسباب بزرگی دارد که مهمترین این اسباب به ترتیب : شمَ مدیریت و آموزش شیوه مدیریت است .
بنابراین صرف مدیریت در یک روستا که به دلیل سلیم النفس بودن روستایی و قرار داشتن امور در مجرای طبیعی قانون نمی تواند ملاک توانایی دهیار در مدیریت (بخشداری) باشد .
به نظر می رسید دهیاران موفق باید ابتدا در سمت (مشاور) گمارده شوند، نه (مشاور) صوری که تنها این عنوان را به خاطر انتفاعش یدک بکشند و یا گاوصندوق اصرار مدیر باشند بلکه همراه ، همکار و همقدم مدیر باشند .
بدون شک وقتی جوانان فاقد تجربه ولی دارای انرژی و انگیزه زیر نظر مدیران با سابقه و با تجربه دوره کارآموزی یا کارورزی را با موفقیت پشت سر بگذارند و دانش و فنون علمی مدیریت و مملکت داری را با عمل تلفیق نمایند بدون شک به سرمایه ارزشمندی برای مملکت بدل و جانشین شایسته ای برای مدیران بازنشسته و پیر خواهند شد .
حال چنین نیرویی اگر بخشدار هم نشود اگر به هر مقام دیگری گمارده شود به احسن وجه می تواند انجام وظیفه نماید و حسن حد اقلی این کار حفظ موقعیت شغلی خودش خواهد بود.
اگر چنین شود نگاه ها به آینده روشن تر می شود و این امیدواری حاصل می شود که مدیران دلسوز قصد تربیت مدیران جوان و تازه نفس برای اداره آینده کشور را دارند .
آقای استاندار ! اگر چه دولت های پیشین و حاکم عده ای جوان و بی تجربه و فاقد سابقه مدیریت و اجرایی را بصورت حزبی و رانتی در سمت بخشدار و غیره به کار گرفتند ولی امیدواریم شما مفتون تقدیر و تشکر کتبی و رسانه ای فلان حزب و گروه نشوید و دست به کارهای احساسی و ذوقی نزنید و ملت را گفتار از عذاب الیم ننمایید بلکه کارها و طرح های خود را بصورت اصولی پیگیری و از خود اثر ماندگاری و باقیات و صالحات از خود به یادگار بگذارید و خیر دنیا و آخرت را برای خریداری نمایید . ان شاء الله.