گیلانیان : رئیس جمهور در دیدار وزیر و مدیران وزارت راه، مسکن و شهرسازی گفته است: «اگر برجام باشد یا نباشد، باید برای مردم ترجمه شود که بودن آن چه قدر سود دارد و نبود آن چه قدر ضرر دارد؟»
این حرف درستی است که هزینه و فایده برجام یک روزی باید برود در کوره حسابرسی، حسابداری و حسابدهی، تا معلوم بشود با برجام چه قدر سود کردیم، چه قدر ضرر؟!
رئیس جمهور تمام تخم مرغ های خود را در سبد برجام گذاشته، که رئیس دیپلماسی کشور و رئیس بانک مرکزی می گوید دستاوردهایش تقریباً هیچ است، اما این فاقد یک اظهار نظر کارشناسی، فنی و بر اساس حسابدهی است.
رئیس جمهور قبل از برجام گفته بود ما چیزی را امضا نمی کنیم مگر اینکه در همان روز همه تحریم های ظالمانه اقتصادی لغو شود. بعد معلوم شد در همان روز و بعد از آن در زمان اوباما چنین کاری صورت نگرفته است. ترامپ که سرکار آمد با لگد به سبد تخم مرغ های برجام، همه آنها را شکست و نه تنها تحریم ها لغو نشد بلکه تحریم های ظالمانه شدیدتری اعمال شد. لحن مقامات آمریکایی تندتر شد و حتی با پررویی اعلام کردند هدف تحریم ها براندازی نظام است و ایرانی ها نمی توانند چهل سالگی انقلاب را جشن بگیرند، تحریم های اقتصادی آنها را از پای در خواهد آورد.
آنچه گفته شد تنها ترجمه کوتاهی از زیان های برجام بود. براندازی نظام را حکام آمریکا در خواب خواهند دید، ملت ایران آن چنان مشتی بر دهان ترامپ خواهد کوبید که صدایش تا آن سوی اقیانوس ها شنیده شود.
برویم سراغ هزینه و فایده برجام؛ آنچه تاکنون گفته شده در باره خسارت محض برجام فاقد عدد و رقم است. نهادهای نظارتی به ویژه مجلس باید در این باره اظهار نظر کنند.
در دوران مذاکرات برجام یکی از طرف های ثابت گفت وگوهای برجامی، وزیر خزانه داری آمریکا بود، این طرف میز کسی از وزارت اقتصاد، دارایی و خزانه داری کل کشور نبود که به رئیس جمهور بگوید هزینه های تعهدات برجامی چه قدر است؟
باید از خزانه داری کل، بازرسان قانونی و حسابرسان مستقل پرسید بر سر حساب سود و زیان و تراز 5 شرکت هسته ای مندرج در پیوست شماره 3 قانون بودجه کل کشور چه آمده است؟ آواربرداری از حساب و کتاب این شرکت ها که طی 20 سال گذشته سرمایه گذاری عظیمی در آنها صورت گرفته، به گونه ای که ایران موفق به حضور در باشگاه هسته ای جهان شد، معلوم خواهد کرد زیان حاصله از تعهدات برجامی چه بر سر مالیه عمومی آورده است؟
سکوت دیوان محاسبات، سازمان حسابرسی و سازمان بازرسی کل کشور به عنوان سه نهاد نظارتی در سه قوه نمی تواند سرپوش بر این زیان تاریخی بگذارد. فقط یک قلم این زیان، اکسید کردن 200 کیلوگرم اورانیوم 20 درصدی است که ارزش آن در بازار جهانی حد اقل 18 میلیارد دلار می باشد. برچیدن 14 هزار سانتریفیوژ، خروج 10 تن اورانیوم 5 درصدی و تبدیل آن به 3 درصد، انهدام قلب رآکتور اراک، تقلیل موجودی آب سنگین و کیک زرد، تنها بخشی از این زیان و خسارت محض است. آیا کسی هست از این خسارت محض با عدد، ترجمه ای دقیق ارائه دهد؟!
ده ها دانشمند جوان و برجستگان علمی در کشور بدون کمترین کمک از دنیا در فاصله کوتاهی کشور را به یک قدرت هسته ای تبدیل کردند. مردم هم از بودجه مملکت هزینه آن را پرداخت کردند. دولت های گذشته همچون نماینده مردم بودند، به آن رضایت دادند. اما رئیس دولت یازدهم و دوازدهم سخاوتمندانه آن را بر اساس یک تعهد یک سویه بر باد فنا داد و در ازای آن قرار بود تحریم های بانکی برداشته شود. اما رئیس دیپلماسی ما می گوید ما در لندن اجازه نداریم یک حساب بانکی داشته باشیم و نمی توانیم یک دلار را در بانک ها بر اساس همین برجام جابه جا کنیم.
ما جان پاک چهار جوان دانشمند هسته ای را برای چنین دستاوردی هزینه کردیم و آنها به شهادت رسیدند. صدها دانشمند ایرانی حاضر شدند با جانفشانی، دستاوردهای هسته ای را حفظ کنند اما آقای روحانی کرکره فعالیت هسته ای را پایین کشید و هنوز هم از فایده برجام بی هیچ دلیل و سندی سخن می گوید.
دولت نهم و دهم که این دستاورد عظیم را به دست آورد مورد شدیدترین تحریم ها از جمله تحریم نفت بود اما در همان دوره به اعتراف رقبای خود پرفروش ترین دوران تاریخ فروش نفت را داشتیم. هم قیمت نفت بالا بود، هم فروش آن با دور زدن تحریم ها تضمین شده بود. اما پس از برجام باید برای فروش نفت به گدایی سه دولت اروپایی برویم و هنوز معلوم نیست حاضر به خرید نفت هستند یا نه؟! عدد و رقم این خسارت با برجام و بدون برجام را باید دیوان محاسبات، سازمان حسابرسی و سازمان بازرسی کل کشور بدهند.
حالا رئیس جمهور در همین نشست با اهالی وزارت راه می گوید: «اگر اف ای تی اف باشد هزینه 20 درصد ارزان تر است. کسی که علیه اف ای تی اف شعار می دهد باید هزینه اش را بدهد. کسی گوشه ای نشسته می گوید این قرارداد امضا شود اسلام از دست می رود، ای کاش اسلام را می فهمید و چنین حرفی را نمی زد.» آقای روحانی نظیر همین حرف ها را در مورد برجام هم می زد اما نمی خواهد پای میز حساب و کتاب حاضر شود و هزینه برجام را در گزارش های رسمی نه محرمانه نهادهای نظارتی به نظاره بنشیند.
در برجام دعوا و سخن اصلی در اصل گفت وگو و توافق نبود. سخن این بود که شما تعهد می دهید و به آن عمل می کنید و هزینه برای کشور ایجاد می کنید اما دشمن به تعهد عمل نمی کند و شما حاضر نیستید عمل به تعهدات را متوقف کنید. در اف ای تی اف هم هزینه می کنید بدون اینکه کمترین درآمدی داشته باشید. تمام اسرار کشور در مورد مبادلات پولی و مالی و تراکنش ها را به دشمن دادید تا آنها نحوه دور زدن تحریم ها را کشف کنند و با آنها مقابله کنند بدون اینکه کمترین سرویسی به ما بدهند.
آقای روحانی طوری حرف می زند که گویی آن طرف یک سری معطل هستند ما اف ای تی اف را قبول کنیم، به ما سرویس بانکی بدهند. این خیالات در مورد برجام هم بود، بعد در عمل معلوم شد «توهمی» بیش نیست و به آنها نمی توان ذره ای اعتماد کرد. آنها فقط می گیرند، چیزی نمی دهند. در قصه برجام، 6 قدرت جهانی پای آن را امضا کردند اما به راحتی زیر آن زدند، حالا در اف ای تی اف اصلاً طرف ما کیست که یقه او را بگیریم و بگوییم چرا به تعهد خود عمل نمی کنید؟
سخن آخر اینکه کسی تا کنون نگفته اگر اف ای تی اف را بپذیریم اسلام از دست می رود، اگر قرار بود از دست برود با همان برجام از دست می رفت. اما در مورد اینکه اسلام چه می گوید، قطعاً جایگاه رئیس جمهور در قانون اساسی این نیست که او برای اسلام تعیین تکلیف کند، شورای نگهبان و 6 فقیه آن می توانند بگویند چه قانونی یا تعهدی اسلامی است، چه قانونی یا تعهدی اسلامی نیست و با احکام اسلام مغایرت دارد. ای کاش رئیس جمهور قدری در مورد قاعده فقهی «نفی سبیل» فکر می کرد و با تصمیمات نادرست در برجام و در اف ای تی اف و کنوانسیون های جهانی این قدر سنگ تصویب آنها را به سینه نمی زد. راه باز کردن برای سلطه اجانب و دادن تعهدات یک سویه و بدون اخذ کمترین امتیاز از دشمن، در کارنامه دولت باقی می ماند و حساب و کتاب آن از منظر افکار عمومی پنهان نمی ماند./ منبع : الف