استاندار گیلان در جلسه شورای اداری استان نسبت به جذب غیرقانونی ۶۷۰ نیرو در گیلان طی سال گذشته به شدت گلایه کرد و هرگونه اضافه شدن به این افراد را در آینده مورد پیگرد و برخورد شدید دانست !!؟؟

این مطلب خبری چند نکته قابل توجه و تاسف دارد: 1 – جذب غیر قانونی 670 نفر در عالم بی خبری و دور از چشم استاندار گیلان. 2 – ملاک قرار دادن قومی و قبیله ای. 3 – گروکشی !! که هریک نیاز به بحش کشافی دارد.

اما آقای استاندار! وقتی جنابعالی بعنوان تکیه گاه و حافظ منافع مردم و مملکت در استان نمی توانید از جذب غیرقانونی ۶۷۰ نیرو در سال گذشته جلوگیری نمایید انتظار دارید مردم به چه دلخوش و امیدوار باشد ؟

مگر در حوره مدیریت شما قدرت مافوقی هم وجود دارد که جنابعالی و سایر مدیران باید از او پیروی نمایید ؟!

چگونه ممکن است در حوزه مسئولیت شما که دارای چشم ها و گوش های عدیده هستید بدون توجه به جایگاه و مسئولیت شما در استان این امکان وجود داشته باشد 670 نفر از یک گروه ، یا دسته و حزب و یا قومی و قبیله ای به ادارات تحمیل شود ؟

عمق فاجعه چقدر عمیق است که جنابعالی ناگزیر می شوید در جلسه شورای اداری استان که علی القاعده همه مدیران حضور دارند به تقبیح این امر مذموم می گشایید تا موجبات غرور و افتخار آن مدیر اگر نگوییم گروگانگیر بلکه خاطی فراهم شود و بر قدرت خود و پشتیبان خود افتخار نماید!؟

براستی کدام مدیر گرو کشی کرد ؟ این سوال مهمی است زیرا قبلا این موضوع رسانه ای شده بود منتهی استاندار محترم مصلحت ندانست حساسیت لازم به خرج دهد. 

حتما آقای استاندار اطلاع دارند که تهدید آخرین تجویز است ، یعنی پس از ناکارامد شدن تدبیر، مدیریت، توان مقابله ، اقدام به تهدید می شود که آنهم معمولا راه به جایی نمی برد چون از سر عجز است ؟!.

به نظر می رسد پذیرفتن این امر تا حد زیادی مشکل باشد که در حوزه مدیرت و نظارت مدیریت عالی در استان قدرتمندانی بتوانند یک سال تمام با استفاده از گروکشی 670 نفر نیرو به مدیران استان تحمیل نمایند ولی مدیر عالی استان از آن بی اطلاع باشد ؟؟

نمی توان پذیرفت اقدام استاندار (تجاهل العارف) نبوده و نیست زیرا ممکن نیست استان در بی خبری مدیریت عالی اداره شود؟ باز جای شکرش باقیست که استاندار قرار شد از یک جایی جلوی کار را بگیرد !!؟؟

چرا در نظامی که باید عدالت و مساوات برقرار شود ، حق ضعفا از اغنیا گرفته شود و فقیر و غنی در برابر نظام مساوی باشند ، جلوی ترک تازی خانوادگی و قومی قبیله ای خواص گرفته نمی شود ؟ چرا اینهمه تبعیض دردناک؟

آقای استاندار! فارغ التحصیلان ارشد دانشگاه دولتی با رتبه ده و کمتر خانه نشین هستند ولی عده ای قلیل از هوادار و عضو فلان و فلان و فرزند و اقوام بهمان با مدرک تحصیلی آنچنانی بدون هیج زحمتی از خوان گسترده انقلاب بهره مند هستند ؟! و هزاران حرف ناگفته !!

آقای استاندار ! حق بدهید خواننده و شنونده سخن شما فکر خوبی در مورد گلایه شما نکند ولی تقاضا می شود ، لطف کنید داستان زیر را کمی با حوصله بخوانید :

"شخصی که عازم سفر دور و دراز بود به پسر سفارش کرد تنها (گاو)ش را بهنگام رها سازی در چراگاه به (ابوالفضل) بسپارد اما پسر برخلاف توصیه پدر (گاو) را به امید (خدا) در چراگاه رها کرد که (گاو) دیگر هرگز به خانه برنگشت !

وقتی پدر از سفر برگشت دلیل گم شدن گاوش را جویا شد ، پسر گفت : من گاو را به جای اینکه به ابوالفضل بسپارم به خدا سپردم که از ابوالفضل بسیار بزرگ تر است !؟

پدر به پسر گفت : نادان! آنچه تو می گویی من خوب می دانم ولی وقتی گفتم گاو را به (اوالفضل) بسپار دلیلش این بود که اگر گاو گم می شد می توانستم از دست ابوالفضل به خدا شکایت کنم، اینک که گاو را به خدا سپردی و گم شد از دست خدا به چه کسی شکایت ببرم؟؟

آقای استاندار ! وقتی شما با آن مقام و مرتبه و قدرت قانونی مقهور قدرت های استانی می شوید و نمی توانید جلوی جذب غیر قانونی را بگیرید ، بفرمایید مردم عادی و عدم وابسته به فلان حزب و گروه و مدیر و غیره چه باید بکنند !؟ به کجا باید پناه ببرند و یا شکایت کنند؟!