گیلانیان : این روزها به آستانه رویش و سبز شدن زمین و درختان بی برگ نزدیک می شویم روزهایی که گرمایی متفاوت و زیبایی بی نظیری دارد.
در هیاهوی زندگی و مشغله های کاری و فکری، که برای مردم وجود دارد شاید بسیاری از آنها از آمدن بهار غافل باشند، و چشمان خسته و گرفتاری های زندگی نگذاشته شکفتن گل های طبیعت را ببینند، اما هستند افرادی که با زنده نگه داشتن سنت دیرینه نوروزی خوانی آمدن بهار را نوید می دهند.
نوروزی خوانان با صدای دلنوازشان روستا به روستا، کوچه به کوچه و خانه به خانه می روند تا با خواندن سرود «بهار آمد» جان تازه ای به صاحب خانه دهند و او را از آمدن بهار با خبر سازند.
نوروزی خوانی در گیلان یکی از رسوم دیرینه مردم این خطه از کشور ایران اسلامی است که قبل از فرارسیدن سال نو اجرا و خبر از آمدن بهار می دهد، مردم گیلان آمدن نوروزی خوانان به خانه شان را خوش یمن می دانند.
نوروزی خوان ها در روستاها معمولا شب هنگام در کوچه ها حرکت می کنند و به هر خانه ای که سر می زنند با خواندن شعر و چرب زبانی انعام خوبی از صاحب خانه می گیرند.
گروه نوروزی خوان ها غالبا از سه نفر تشکیل شده است که یکی از آنها «سرخوان» است که شعر می خواند و 2 نفر دیگر برخی از ابیات را تکرار می کنند و یکی از نوروزی خوان ها هم کیسه ای بر دوش دارد و هدایایی که صاحب خانه ها به آنها می دهند را جمع آوری می کند.
نوروزی خوان ها معمولا شاخه هایی از درخت همیشه سبز شمشاد به همراه دارند که به صاحب خانه ها هدیه می دهند و برایشان دعای خیر می کنند و صاحب خانه آن شاخه شمشاد را تا زمانی که سبز است در منزل نگهداری می کند.
شعرهای نوروزی خوان ها معمولا فارسی است اما در هر جا بیت هایی هم به زبان های گیلکی و تالشی می خوانند که نمونه ای از اشعار نوروزی خوانی به شکل زیر است؛
بهار آمد بهار آمد خوش آمد، علی با ذوالفقار آمد خوش آمد، همی خوانم امام اولین را، شه کشور امیرالمومنین را، وصی و جانشین یعنی علی را، به یاسین و الف، لام و به فیروز، دهید مژده که آمد عید نـــــــوروز، امام دومین هم دسته گل، شفاعت می کند او بر سر پل، حسن بابش سوار است او به دلدل، به یاسین و الف، لام و به فیروز، دهید مژده که آمد عید نـــــــوروز، امام سومین شاه جهان است، بود نامش حسین شاه یگانه ست، محمد را بمحراب می رساند، به یاسین و الف، لام و به فیروز، دهید مژده که آمد عید نـــــــوروز، امام چارمین زین العباد است، گل باغ حسین اما مراد است، به یاسین و الف، لام و به فیروز، دهید مژده که آمد عید نـــــــوروز، امام پنجمین پنجاه بلا را، بگردان دور از این دولتسرا را، خصوصا هم از این دولتسرا را، به یاسین و الف، لام و به فیروز، دهید مژده که آمد عید نـــــــوروز، امام ششمین شاه مدینه، الهی نوجوانت بد نبینه، الهی نوجوانت خیر ببینه، گل عشرت به کام دل بچینه، به یاسین و الف، لام و به فیروز، دهید مژده که آمد عید نـــــــوروز، امام دوازدهم مهدیش نام است، تمام کل عالم را امام است، بدانید حضرت صاحب زمان است، به یاسین و الف، لام و به فیروز، دهید مژده که آمد عید نـــــــوروز، خدایا صاحبخانه را خوشحال گردان، جوانان را داماد و عروس گردان، عروس و دخترش صاحب اولاد گردان، به یاسین و الف، لام و به فیروز، دهید مژده که آمد عید نـــــــوروز.
*عروس گوله
نمایش عروس گوله ریشه در سنت های نمایشی اسطوره های کهن مربوط به آغاز فصل بهار دارد که در آن نمادهای سال کهنه و نو با هم ستیز می کنند.
گروه عروس گوله همانند نوروزی خوانان در شب به منازل مردم می روند اما چون هزینه نمایش این گروه بالا است و انتظار هدایای بیشتری دارند، خیلی کم پیش می آید که مردم حاضر شوند این گروه را در خانه های خود راه دهند.
نمایش عروس گوله با بازی سه نفر در نقش های غول، پیربابو و ناز خانم برگزار می شود، غول فردیست که کلاه کاهی بر سر و یک چماق در دست دارد و به خودش زنگوله وصل کرده، پیربابو هم یک جوانیست که به شکل پیرمرد خود را آراسته و ناز خانم هم یک جوانیست که با پوشیدن لباس های زنانه خود را به شکل دختر در آورده است.
در این نمایش دعوای غول و پیربابو بر سر ناز خانم است که جفتشان تصمیم می گیرند برای رسیدن به نازخانم کشتی بگیرند و فرد برنده با نازخانم ازدواج کند.
پس از کشتی غول که برنده میدان می شود، دست نازخانم را می گیرد و رقص کنان نمایش را به پایان می رسانند.
در این راستا گفت وگویی کوتاه با چند تن از نوروزی خوانان و جوانانی که عروس گوله را بازی می کنند انجام داده ایم که در ادامه به آن می پردازیم؛
*طنین نوای «بهار آمد» در خانه های غرب گیلان
«بشیر» که شب گذشته برای خواندن نوروزی به منزل خبرنگار خبرگزای شبستان رفته بود، اظهار کرد: از کودکی تا کنون نوروزی خوانی می کنم و این هنر را از پدرم آموخته ام.
این نوروزی خوان با سابقه غرب گیلان با بیان اینکه از اول تا 28 اسفند خانه به خانه در روستاهای ماسال و ضیابر می چرخم تا این کار را انجام دهم، افزود: هر ساله بالغ بر 700 خانه می روم تا نوای «بهار آمد» را در آن خانه ها طنین انداز نمایم.
وی با بیان اینکه نوروزی خوانی علاوه بر احیای سنت های قدیم، کسب درآمدی هم برای من است، گفت: در سال های گذشته معمولا صاحب خانه ها برنج، تخم مرغ، حلوا و مقداری پول می دادند اما اکنون بیشتر پول می دهند.
بشیر با اشاره به وضعیت بد اقتصادی، تصریح کرد: از کودکی که همراه پدرم برای نوروزی خوانی می رفتم سه تا چهار نفر بودیم اما امروز با توجه به سختی ها و مشکلات زندگی مجبورم تنهایی به نوروزی خوانی بروم تا آن چیزی که از صاحب خانه های هدیه می گیرم برای خودم بماند و با کسی تقسیم نکنم.
وی خاطرنشان کرد: نوروزی خوانی علاوه بر شوری که برایم دارد، هدیه ای که از صاحب خانه می گیرم شوق مرا چندبرابر می کند تا وقتی به خانه دیگر می روم با اشتیاق بیشتری اقدام به خواندن نمایم.
* عروس گوله، گروه نمایشی سیار و اجرای آن میدانی است
«رضا» با بیان اینکه نمایش عروس گوله از حدود نیمه دوم اسفند ماه شروع می شود، اظهار کرد: گروه نمایش پس از غروب آفتاب از خانه ای به خانه دیگر می روند و در حیاط و فضای باز جلوی هر خانه، برنامه خود را اجرا می کنند.
یکی از بازیگران نمایش عروس گوله با بیان اینکه این گروه نمایش شامل هفت بازیگر غول، پیربابو، نازخانم، فانوس دار، بارکش، نوازنده و کاس خانم است، افزود: در هر خانه ای هم که این نمایش شادی بخش را انجام دهیم، کولبارچی از صاحب خانه هدایایی تقاضا می کند.
وی با اشاره به اینکه عروس گوله، گروه نمایشی سیار و اجرای آن میدانی است، گفت: امروزه، این آیین باشکوه تنها در محدودی از نقاط روستایی و بیشتر در جشنواره های بومی محلی برگزار می شود.
رضا تصریح کرد: عروسَ گولی باوردیم، جان دیلی باوردیم، خانخاه تره نوردیم ، تی پسره بوردیم، عروس گلی همینه، بدین چه نازنینه، تی چومانه درویش بکن، عروس خو یار شینه، نوروز مبارک باد، سال نو مبارک قطعه ای از اشعاریست که در این نمایش خوانده می شود.
گفتنی است با زنده نگه داشتن آیین های سنتی و قدیمی می توان شادی را با کمترین هزینه به خانه های مردم آورد./ منبع : شبستان