Saturday، 15 February 2025 | شنبه، 27 بهمن 1403
1 2

اختصاصی گیلانیان : آقای استاندار! اگر کتاب (بحران سفید) نوشته استانداری در برف سال 83 و کتاب (بحران مدیریت) جواب دفتر نماینده ولی فقیه وقت گیلان در پاسخ به استانداری را خوانده بودید اینگونه بحران مدیریت در استان تکرار نمی شد .

آقای استاندار! در دو کتاب فوق الذکر همین بهانه های بنی اسرائیلی که امروزه مدیران اجرایی استان برای فرار از مسئولیت به آن متوسل می شوند وجود داشت .

در بحران برف سال 83 همین تیر برق ها فرسوده بود ، همه راهها بسته بود ، همین کمک های معین ، حتی استاندارش پشت برف مانده بودند ولی دریغ از یک عاقبت اندیشی و چاره جویی !؟

در همان زمان نیز بسب راه بندان ها در درون و برون شهری اعلام شده بود ماشین آلات سنگین به اندازه کافی نداریم و داشته های مان فرسوده است و گفته می شد ماشین برف روب گیلان به اردبیل اهدا شده که شهرداری هم به دلیل همین نقایص در بحران فشل مانده بود .

مثل اینکه قرار است مدیران ما برای همیشه در آزمون خطا باشند و مومن از یک سوراخ به تکرار گزیده شود !؟

آقای استاندار! از اوایل دهه 70 که تبلیغات شهری (پرده ای) بود و پرده ها به تیر تلسکوپی بسته می شد و نصاب پرده شهرداری یک بار در میدان شهرداری از بالای تیر تلسکوپی بهمراه تیر به داخل میدان سقوط کرده بود اعلام شده بود چون این تیر ها پوسیده است از بستن پرده به آن امتناع شود . کما اینکه!؟

لطفا از شرکت برق سوال شود در سال 95 چند دکل برق پفکی ! در جیرنده رودبار و فلان جا و بهمانجا تاب مقاومت خود را در زیر برف جزیی از دست داد و زمین ادب بوسید !

آیا مدیر عامل مادام العمر شرکت توزیع برق تا کنون نسبت به تعویض یکی از این تیرها اقدام کرد ؟! آیا تجیزات لازم برای زمان بحران در ادارات برق، راه و شهرسازی ، آب و فاضلاب ، شهرداری و غیره ذخیره که نه، پیش بینی شد؟ تا کی باید به امید کمک همسایگان نشست یا چشم به آسمان دوخت تا رحمت خدا به داد مردم دردمند برسد و رفع بحران کند.

آقای استاندار! قول فلان وزیر و رییس حرف است ، حتما می دانید "به عمل کار برآید به سخندانی [سخنرانی] نیست" چون در همه حوادث این وعده ها داده شد و ممکن اعتباراتی هم اختصاص داده شده باشد اما صرفنظر از نوشدارو بعد مرگ سهراب بود، به دلیل تکرار مکرر بحران معلوم نیست چه فایده ای برای مردم دردمند استان داشته است .

آقای استاندار ! درست است که انسان به امید زنده است ولی استیصال مدیریت بحران به حدی است بعد از گذشت چهار روز از بحران استان همچنان دچار مشکل است و مسئولان فقط امید می دهند که بعله ، من همینجا هستم تا رفع مشکل شود !!؟؟ این تهدید یا تاکید در حالی است که در مقر حکومتی یا استقرار آمر هنوز رفع مشکل نشد؛ به عنوان مثال : همه راهها را برف می بندد ولی گریز گاه فلان بلوار را شهرداری بسته و چون قادر به بازگشایی معبر نبود گذاشت و رفت و شهروندان همچنان گرفتار عذاب شهرداری هستند!!

درست است که در رفع بحران ها نباید مردم تماشاگر باشند ولی این انتظار زمانی است وقتی فلان مدیر از محل بیت المال حقوق نجومی می گیرد لااقل برای بحران برنامه ریزی داشته باشد، تمهید مقدمات کرده باشد تا در زمان بروز بحران بتواند با امکانات لازم نیروهای مردمی را مدیریت کند نه اینکه امکانات شهری را به بیرون شهر منتقل نماید و از اینجا رانده و در آنجا مانده شود !

آقای استاندار! بعید است که ندانید ما (دکترای) حرف داریم و برای فرار از مسئولیت هزاران دلیل و برهان خلق می کنیم و مثل فلان مسئول با گرفتن وقت رسانه ملی اعلام می کنیم : (برف 98 از جهاتی با برف 83 تشابهابی دار !!؟؟) این حرف یعنی چه ؟ یعنی کمبودها هم باید مثل سال 83 باشد؟ پس سرنوشت آنهمه اعتبارات که در زمان بحران اختصاص داده می شود چه می شود؟ مدیر در مدیریت بحران چه جایگاهی دارد؟

آقای استاندار! اگر گذشته چراغ راه آینده است ، انتظار این بود مدیریت استان حد اقل با استفاده از تجربه مدیریت استاندار فقید استان ، روانشاد روح الله قهرمانی چابک که در آرشیو استانداری دفن شده است نسبت به مدیریت بحران حاصله اقدام می کرد تا به قول گیلانی ها ما چشم امید به کمک همسایگان مانده در برف نمی دوختیم تا آن بندگان خدا نیز در پشت برف محبوس بمانند .

آقای استاندار ! گفتن این نارسایی ها صرف تسکین خاطر است وگرنه اینکه گفته می شود : آنکه البته به جایی نرسد فریاد است) در اینجاست؟!

گفتم که الف ، گفت بس است                      در خانه اگر کس است ، یک حرف بس است

همرسانی کنید:
نمایش در اندازه اصلی" data-lightbox="imageset1">

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان