Thursday، 25 April 2024 | پنجشنبه، 06 اردیبهشت 1403
1 2
گیلانیان : ولادیمیر پوتین، نخست وزیر کنونی روسیه، در انتخابات ریاست جمهوری روز یک شنبه 4 مارس توانست با کسب قریب به 64 درصد آراء پیروز این انتخابات شود. پوتین با این پیروزی می تواند از اول ماه مه راهی کاخ کرملین شود تا سومین دوره ریاست جمهوری خود را آغاز کند. او پیش از این و از سال 2000 تا 2008، دو دور رییس جمهور روسیه بود اما تفاوت این دوره با آن دو دور قبل در این است که با توجه به تغییر انجام شده در مدت زمان ریاست جمهوری، او این بار شش سال به جای چهار سال رییس جمهور روسیه خواهد بود. با توجه به این که او می تواند با اتمام این دوره یک بار دیگر نیز شانس خود را برای تصدی این مقام آزمایش کرد، می توان احتمال داد که او می تواند تا 12 سال دیگر، یعنی تا سال 2024، رییس جمهور روسیه باشد.از جایی که روسیه نقش و جایگاه خاصی در صحنه بین الملل دارد، بازگشت پوتین به کرملین معنا و مفهوم خاصی به این عرصه می بخشد.با وجود آن که تا زمان ورود پوتین به کاخ کرملین و شروع دور جدید ریاست جمهوری او هنوز حدود دو ماه باقی مانده اما از هم اکنون رسانه های غربی نگران پی آمدهای آن هستند. برای مثال، سایت یو اس تودی در سرمقاله خود تحت عنوان؛ بازگشت پوتین تنظیم مجدد روابط (reset) را برمی گرداند، به نگرانی آمریکا از دور جدید ریاست جمهوری پوتین پرداخته و می نویسد؛ در نظر آمریکایی ها نکته مهم تر از چگونگی بازگشت پوتین به ریاست جمهوری این است که او بعد از چهار سال دوره نخست وزیری، اکنون چه می گوید و چه می کند.از نظر این سایت، پوتین در جریان مبارزات انتخاباتی خود تبلیغات بر علیه غرب و آمریکا را به راه انداخت و با تکیه بر نظریه های توطئه، هواداران را بر علیه دست نشاندگان غرب فرامی خواند.سایت فاکس نیوز هم موضوع را از همین منظر تحلیل کرده و در مقاله ای به قلم جودسون برگر، حالت تهاجمی را برای این دوره از ریاست جمهوری پوتین محتمل دانسته به این معنا که او خطوط سیاسی تندتری را در پیش خواهد گرفت. تحلیل این رسانه ها چندان هم بی دلیل نیست چرا که پوتین حدود یک هفته قبل از انتخابات روز یک شنبه با انتشار مقاله ای تحت عنوان «جایگاه روسیه در جهان در حال تغییر» در روزنامه روسیه موسکووسکی نووستی، نکات کلیدی را نگاشته که به نظر می رسد خطوط اصلی دروه جدید ریاست جمهوری او را تشکیل می دهند. او در مقدمه این مقاله به خطرها و چالش هایی اشاره می کند که به نظر وی روسیه را وادار به اتخاذ تصمیم هایی در زمینه های مختلف اقتصادی، فرهنگی، بودجه و سرمایه گذاری می کند. او دو اصل اساسی غیرقابل قبول بودن استفاده نامتناسب از زور و رعایت اصول بنیادی حقوق بین الملل را از جمله اصولی برمی شمرد که برای نظم جهانی ضروری هستند و عدم توجه به آنها را موجب بی ثباتی در روابط بین الملل می داند. او تنها به این صورت و با کنایه به آمریکا و غرب اشاره نمی کند بلکه در پاراگراف بعدی می نویسد؛ «ما برخی از ابعاد رفتار آمریکا و ناتو را که با منطق رشد معاصر مطابقت ندارد و بر اساس کلیشه های تفکر بلوکی استوار شده، از این دیدگاه مورد ارزیابی قرار می دهیم». این جملات نشان می دهد که پوتین قبل از انتخابات، مانفیست دروه جدید ریاست جمهوری خود را اعلام کرده و از پیش موضع مشخصی در قبال سیاست های منطقه ای و فرامنطقه ای آمریکا و دیگر کشورهای غربی اتخاذ کرده است. این نحو از موضع گیری پوتین زمینه های مختلفی از تقابل بین روسیه و آمریکا را نشان می دهد که دیگر هم خوان با سیاست reset در این چند ساله از ریاست جمهوری دیمتری مدودف نیست. مسئله سپر دفاع موشکی ناتو و بهار عربی از جمله دو زمینه مهمی هستند که در این مقوله می گنجند. روسیه هیچ گاه حاضر نشد تا طرح سپر دفاع موشکی آمریکا و دیگر اعضای ناتو را قبول کند و همیشه آن را تهدیدی علیه امنیت کشور خود دانسته است. اگر به نحوه چینش این طرح از اروپای شرقی تا ترکیه نظری انداخته شود، صحت ادعای روسیه روشن می شود. کشورهای لهستان، چک و رمانی از جمله کشورهای میزبان این طرح هستند و با در نظر گرفتن ترکیه در جنوب غربی منطقه قفقاز می توان گفت که این طرح همانند زنجیر موشکی روسیه را محاصره کرده است. مذاکرات روسیه و ناتو در دوره ریاست جمهوری مدودف و در قالب شورای روابط روسیه و ناتو ثمری درپی نداشت و دو طرف نتوانستند به راه حل قابل قبولی دست بیابند. روسیه سعی کرده تا در این دوره تنها به تهدیدات لفظی بسنده کند اما اکنون و با اجرایی شدن بخش هایی از این طرح، پوتین تقویت توان بالستیکی روسیه را برای مقابله با این طرح آمریکایی در دستور کار خود قرار داده است. پوتین در مقاله خود بهار عربی را از منظر طرح آمریکایی-غربی برای سلطه بر منطقه می بیند و می نویسد؛ «اما به زودی معلوم شد که رویدادها در بسیاری از کشورهای عربی طبق سناریوی متمدنانه پیش نمی رود. به جای برقراری دموکراسی و دفاع از حقوق اقلیت، کنار زدن مخالف و کودتا مشاهده می شود که نیروی ستیزه جوتری به جای نیروی قبلی مسلط می شود». به غیر از تونس، وقایع در دیگر کشورهای عربی درگیر در تحولات یک ساله اخیر موید این نظر او است چرا که در لیبی هنوز گروه های مسلح خودسر دست به کار هستند و در مصر این کودتا بود که پیروز شد و وقایع یمن و بحرین حاکی از برخورد دو جانبه و متناقض غرب با بهار عربی است. با توجه به این نکات است که او وقایع سوریه را تکرار سناریوی لیبی می داند و در این مقاله به جد مخالف تکرار چنان وقایعی در سوریه است. این موضع گیری از سوی پوتین نشان می دهد که او روند مخالفت با دخالت خارجی در سوریه را دنبال خواهد کرد. به غیر از سوریه، او وقایع کل منطقه را نیز بر همین مقیاس می سنجد و حتی می توان گفت که برخورد غرب با ایران بر سر پرونده هسته ای را در همین مجموعه ارزیابی می کند و به همین جهت می توان احتمال این را داد که روسیه در دوره جدید پوتین به نحو دیگری در این پرونده عمل خواهد کرد. با توجه به مقاله پوتین و ارزیابی رسانه های غربی می توان حداقل این را گفت که با ورود پوتین به کرملین دور جدیدی از تقابل روسیه با غرب شکل خواهد گرفت. یکی از فاکتورهای مهم روسیه در این تقابل هم گرایی با چین است که به صورت رسمی در قالب پیمان شانگهای دنبال خواهد شد و در کنار این پیمان، همکاری دو کشور در شورای امنیت سازمان ملل و گروه برک نیز قابل توجه است. در هر صورت، دور سوم ریاست جمهوری پوتین دوری از تنش بین روسیه و متحدینش با آمریکا و متحدینش خواهد بود و به نظر می رسد که آمریکا نیز از هم اکنون خود را آماده این تنش می کند.
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان