اختصاصی گیلانیان : از دیرباز پس از نزول رحمت الهی ، انواع وعده و وعید ها در باب ارائه خدمات شهری ، روستایی و ... به شهروندان گیلانی ارائه می گردد . فرقی نمی کند درچه فصلی از سال قرارداشته باشیم ! قصه ای تکراری و هربار فاجعه ای به مراتب سنگین تر از گذشته ! اینبار تلخ ترین لحظات زمانی به وقوع پیوست که خبرهایی مبنی بر مرگ دختر بچه 13 ساله ی فومنی ، در کنار دیگر صدمات ناشی از وقوع سیلاب اخیر در 9 شهرستان استان در صدر رسانه ها قرار گرفت !
مدیریت ناصحیح در بخش آبخیزداری ، علی الخصوص برداشت بیش از حد شن و ماسه از بستر رودخانه ها توسط عده ای خاص و عدم لایروبی به موقع از جمله عوامل مهم در بروز سیل های فصلی هستند که با تغییر عرض ، ارتفاع و مسیر رودخانه ، سبب از بین رفتن تأسیسات آبی ، پل ها ، هدایت فاضلاب به رودخانه ها و تهدیدات جدی زیست محیطی می شوند .
اما زمانی مدیریت های ناصحیح بر همگان مشخص می گردد که از سوی مقامات مسئول صحبت از نصب سامانه هشدار سیل در 13ایستگاه استان از دی ماه 1389 سخن به میان می آید و حال وقتی با چنین بحرانی روبرو شده ایم به راحتی می توان به میزان موثر بودن سامانه های هشدار سیل پی برد !!! به راستی صرف هزینه های کلان جز ابزاری برای مانورهای تبلیغاتی ، چه فایده ای برای مردم داشته است ؟
از طرفی آیا شهروندان گیلانی شایسته آنند که در زمان وقوع حوادث غیرمترقبه نظاره گر حضور مسئولان و مدیران عالی خویش به بهانه برپائی نمایشگاهی در داغستان آنگونه که در وبگاه گیلان (حامیان پیشرفت و توسعه گیلان ) منتشر شده ، باشند؟ ؟ ؟
* شاید با بازگشتشان با موجی ازپیام های ابراز همدری و یا جمله تکراری : «ما خادم مردم هستیم !» روبرو شویم و به نوعی با چنین سخنانی راهگشای مشکلات استان باشند !
* شاید حال و هوای این روزهای منزلمان -«گیلان زمین»-بی ارتباط با دوبیتی به یاد ماندنی از زنده یاد شیون فومنی نباشد :
بما نسته درم
ئی تا گه: وازکون بلتهَ اوشن تر ئی تا گه: نه بنیش قایم تی جا سر بمانسته درم حیران تی جان گی کو لنگه سر نانم گرده اَمی در؟ ! برگردان فارسی مانده ام یکی می گوید از دروازه ی چوبی به آن طرف پرش کن دیگری می گوید نه سرجایت محکم قرار بگیر به جان تو مانده ام حیران نمیدانم درب (منزل) ما بروی کدام پاشنه میچرخد؟!* و هزاران شاید دیگر . . .