اختصاصی گیلانیان : رهبر انقلاب اسلامی ایران طی بازدید از نمایشگاه توانمندی های تولید داخل در بهمن ماه 1401 خطاب به وزیر وقت جهاد کشاورزی فرمودند :" از کجا می گوئید تولید گندم ۱۱ میلیون تن است؟ این عدد حدسی است، تولیدتان را باید دقیق مشخص بکنید. "
توصیه مدبرانه و اکیدی که علی رغم وعده وزیر وقت مبنی بر تشکیل رصدخانه کشاورزی هنوز اجرائی نشده است که اگر شده بود یکی از سکانداران سازمان جهاد کشاورزی استانی که کیفی ترین برنج ایران را تولید می نماید خبر خوشه زنی محصول برنج این استان در مرداد ماه سال جاری ولی افزایش تولید آن را در اوایل تیر ماه نمی داد!
رصدکنندگان اخبار حوزه کشاورزی و امنیت غذایی کشور به خاطر دارند که در سال گذشته نیز هنوز برداشت شالی در گیلان به اتمام نرسیده رییس سازمان جهاد کشاورزی این استان بدون اعلام متر و معیار در ارزیابی و اعلام نظر ، افزایش تولید مثال زدنی این محصول را پیش بینی و اعلام کرد وپیش بینی ایشان مستمسکی برای صندوق بیمه محصولات کشاورزی در جهت عدم پرداخت غرامت به کشاورزان خسارت دیده شد که با کمال تاسف این رویه تاسفبار کما کان ادامه دارد؟!
هر اندازه نگاه ها به عملکرد وزارت جهاد کشاورزی در خصوص محصول برنج و سازمان متبوعش در یکی از قطب های تولید برنج کیفی کشور به نام گیلان دقیقتر باشد، ناکارامدی سازمان تحت امرش در حمایت از کشاورز ، کشاورزی و امنیت غذایی ایران بیش از پیش به چشم می آید که در نهایت هم موجب فشل شدن زنجیره تولید و عرضه این محصول استراتژیک شده است !؟
بعنوان مثال بر اثر همین بی موالاتی سکاندار برنج گشور بود که چندی پیش محصول برنج از فهرست محصولات استراتژیک وزارت جهاد کشاورزی خارج و پس از مدتی با هوشیاری و پیگیری های برخی از نمایندگان شمالی مجلس شورای اسلامی مجددا به فهرست مذکور بازگشت و این رفت تلخ و آمد شیرین بیش از اینکه به سود کشاورز باشد به زیانش تمام شد و باعث تردید در خیرخواهی وزارتخانه عامل برای کشاورز و کشاورزی گردید که از آن جمله می توان به اثر منفی اش بر قیمت گذاری و توزیع کود شیمیایی اشاره نمود که خود شرح کشافی دارد!
ناظران آگاه و شاغلان امر کاشت، داشت و برداشت برنج بر این باور اند که جهد و کوشش وزارت جهاد کشاورزی تا کنون بیشتر به زیان برنجکاری بوده است زیرا امور به گونه ای تمشیت شده است که دیگر کاشت برنج لااقل در استانی همچون گیلان صرفه و توجیه اقتصادی ندارد و شاهد ادعا هزاران تن محصول برنجی است که از سال گذشته هنوز روی دست برنجکاران شمالی باقیمانده است .
از جمله تمشیت ناصواب امور می توان به این نکته اشاره نمود در حالیکه قیمت برنج هاشمی در بازار های گیلان به طور میانگین 70 تا 80 هزار تومان بود جهاد کشاورزی استان گیلان با اسم فریبنده (بذر گواهی شده) بذر این محصول استراتژیک را به دو نرخ کیلویی70 و 90 هزار تومان به کشاورز فروخته است؟!
بماند که بذر مرغوب علی القاعده باید از حیث (ژنتیک) اصلاح شده باشد نه اینکه (جو) معمولی خریداری شده از کشاورز به ثمن بخث با بوجاری (سورتینگ) به دو برابر قیمت به خورد کشاورز داده شود.
نکته دیگری که تامل در پاسخ چرائی اش متاسفانه خالی از لطف و ناراحتی نیست اینکه، چرا وزارت جهاد کشاورزی و موسسه تحقیقات برنج کشور طی سال های ماضی تاکنون نتوانسته اند ارقامی متناسب با اقلیم در حال تغییر ایران، سازگار با کم آبی و مقاوم تر در برابر تنش های آبی و برخی از آفات برنج معرفی نمایند تا از جمیع جهات از جمله سهولت در کاشت، پخت و دلپذیری طعم و عطر مورد اقبال کشاورز و مصرف کننده ایرانی قرار گیرد ؟
اضافه نمائید به هر آنچه گفته شد و چرا هایی که پرسیده نشد این نکته ظریف را که خلاف رویه مرسوم، در حالیکه سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور و شیلات ایران بعنوان دو رکن از ارکان وزارت جهاد کشاورزی سالانه هزاران اصله نهال و میلیون ها قطعه بچه ماهی را بدون اخذ ریالی هزینه برای حمایت ذینفعان تولید، توزیع و رها سازی می نمایند ولی سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان همه هزینه هایش را تا دینار آخر محاسبه و با سود تحمیلی از برنجکار می ستاند و نتیجه این می شود در حالیکه پای شالیکار ایرانی در شالیزارهای ایران است برنج خارجی روی سفره های مصرف کنندگان ایرانی سبز می شود!
راستی چه خبر از راه اندازی رصدخانه کشاورزی ؟!