گیلانیان : همه او را با حضور در برنامه های مختلف صدا و سیمای مرکز گیلان و زبان شیرین گیلکی اش به یاد می آورند ، پدیده ای است البته در نقالی هم سبک و سیاقی برای خود داشته و اجرایش در جامعه طرفداران و منتقدان مختص خودش را دارد به هر حال دوست داشتنی است و گفتگو با او جذاب و خواندنی :
آقای حقدوست از سوابق زندگی فردی، خانوادگی، شغلی و تحصیلی خود برای مخاطبان ما بیان فرمایید.
• محمدرسول حقدوست هستم- اهل شهرستان صومعه سرا- روستای کماء مادرم می گفت 56 سال پیش 45 روز از بهار گذشته بود من داشتم توی مزرعه نشاء می کردم و ترا همانجا سرِ زمین بدنیا آوردم- آنوقت مادربزرگت آمد، ترا بغل کرد و برد خونه و من دوباره شروع کردم به ادامه کار در مزرعه (خیلی حرفه واقعاً)!! .
در سن 25 سالگی ازدواج کردم- 4 فرزند دارم ؛ 3 پسر و یک دختر ، پسر اولم مهندس برق- پسر دوم دانشجوی موسیقی- پسر سوم مهندس معدن و دخترم مهندس معماری است. من و خانومم هر دو تا دیپلم داریم- من کارمند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستم و ایشان آموزگار.
من آدمی هستم بذله گو- خوش مشرب، مهربان، خنده رو، با هیچکس قهر نیستم، متعصب نسبت به فرهنگ و آداب و رسوم گیلان، خانواده ام را دوست دارم- خاک پای مردمم
آقای حقدوست در میان برنامه های صدا و سیمای استان به خصوص برنامه هایی که به زبان و گویش محلی پخش می شوند حضور شما بسیار مغتنم است و توانسته اید ارتباط بسیار خوبی با مخاطبان ایجاد نمایید، علل و اسباب این توفیق را چگونه ارزیابی می کنید؟
• به نظر من هیچ اتفاقی بدون علت نیست- و علت این ارتباط مردم با من در مرحله اول حضور پررنگ خدای متعال در وجودمه- چرا؟ به خاطر اینکه من کاملا به اون وصلم، به مردم دروغ نمیگم، صادقانه کار می کنم، درد آنها را می شناسم، یه جوری همدردم(مخصوصا کشاورزان) ،خودمو نمی گیرم، سعی می کنم متواضع باشم، اعتقاد قلبی من اینه که هنر 99 تاش معرفته، تربیته، شعور و فراسته، یکی فقط هنره، بهتره که انسان هنر آدم شدن را یاد بگیره، بهر حال مردم در عملکرد و در زندگیم این نکات مثبت را مشاهده می کنند و به من علاقه دارند، آنها می فهمند که من در بدترین شرایط بهترین کار را ارائه میدهم . به خاطر همین دوستم دارند خوب من هم دوستشان دارم. از بچه 2 ساله ، تا پیرمرد 100 ساله وقتی منو می بینند با انگشت نشان می دن و می خندند، حرفها در مورد این ارتباط دوجانبه فراوان دارم، آنها دوستم دارند ، من هم دوستشان دارم.
شما همزمان از توانائی تکلم به فارسی، گیلکی و تالشی برخوردارید و این کار را به خوبی انجام می دهید، چگونه این توانائی ها را کسب کرده اید از نقش پدر و مادر و محیط... برای ما و خوانندگان نکاتی را که لازم می دانید بگویید.
• ریشه همه این توانائی هایم در قلب نازنین مادرم بود، او با توجه به اینکه بی سواد بود بیش از چندصد نقل (قصه) و شعر فولکوریک حفظ بود و همه را به من آموخت. مادرم سیده بزرگواری بودند، فوق العاده دوست داشتنی و مورد قبول مردم، مردم برایش نذر می کردند و حاجت می گرفتند، مادرم آدمی بودند خوش مشرب، سخنگو، مهربان، با خدا و با ایمان، من این توفیق را اول از خدا وبعد از مادرم دارم. او فراوان برایم قصه گفت و شعر خواند، حتی لحظات پایان عمرش با یک قصه ناتمام، تمام شد. ( که البته من در مجموعه لوح فشرده(CD نقل گما نقلستان) کاملا توضیح داده ام. لازم به ذکر است که کانون پرورش فکری و صدا و سیما بی تاثیر نبودند. ولی ریشه مادرم بود، روحش شاد.
ما مکرراً از شهروندان گیلانی شنیده ایم ، بر این باورند که شیرینی گفتار شما باعث رویکرد مردم به خصوص نسل جوان به زبان و فرهنگ بومی است . شما در تجارب زیسته ی خود و برخورد با مردم چه ارزیابی دارید.
• من واقعا از خدای متعال سپاسگزارم که چنین نعمتی در وجودم گذاشته تا بتوانم قشر جوان و نوجوان را به زبان و گویش فرهنگ بومی سوق بدم، و اما ارزیابی من از این رویکرد اینه که آن جوان من رو باور کرده و من توانسته ام نیازهای درونی اش را مرتفع کنم، و حالت دیگر این رویکرد مربوط به سن و سالمه چون اگرحرفی از قدیم می زنم برای جوان قابل لمس و محسوس است . اگر همین حرف ها را جوانی به هم سن و سال خودش بگوید او هیچ وقت باور نمی کند. همین طور حرفهای مرا آدم های هم سن و سال من باور می کنند چون می دانند من اینها رو دیده و شنیده ام.
آقای حقدوست با توجه به اینکه شما شاغل رسمی صدا و سیما نیستید و در سازمانی دیگر فعالیت رسمی دارید صدا و سیما چگونه شما را شناسایی کرد، چگونگی این ارتباط را بیان فرمایید.
• در سال 1372 من در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ، آوازهای ردیف ایرانی را تدریس می کردم که آقای عبدالرضا رضائی نیا معاون صدا و سیمای استان با من آشنا شدند و استمرار این آشنائی و رابطه باعث شد که ایشان استعداد قصه گوئی را در من شناسایی کنند، و بعد به من پیشنهادکردند که به عنوان قصه گوی فولکلور در برنامه گیلکی یاد و یادگار در کنار استاد حیدر صارمی فعالیت داشته باشم، از آن روز به بعد به دامنه فعالیتم در صدا و سیما یکی پس از دیگری اضافه تر شد.
روزی؛ (بعد از سالها) حیدر صارمی را دیدم بهش گفتم منو می شناسی؟ گفت نه! بهش گفتم یادته اولین بار در برنامه رادیودئی یاد و یادگار «قصه شال ترس ممد» را گفتم و تو ترجمه کردی؟ گفت یادم نیست! ولی اگر با من کار کرده بودی حتما کارت خوب بود که حاضر شدم در کنارم کار کنی. برایم جالب بود، روحش شاد
چه خاطرات شیرین و احیانا تلخی از دوران همکاری با صدا و سیما و کار در عرصه رسانه دارید.
• از سال1372 هر برنامه ای در صدا و سیما اجرا کرده ام برایم شیرین بوده، چون با تمام وجودم برای شکفتن گل لبخند روی لبهای مردم بوده، البته خودم هم لذت می بردم، یکی از شیرین تریم خاطرات اولین قصه ای بود که در برنامه رادیوئی یاد و یادگار از من پخش شد (قصه شال ترس ممد)، من باور بفرمائید در سالن خانه ام از شادی غلت می زدم. اما خاطرات تلخ تصادفاتی بود که مردم از توی ماشین شان در خیابان مرا می دیدند و متوجه ماشین جلوئی نمی شدند و تصادف می کردند، دوتاخاطره تلخ دیگر این است که بعد از اجرای برنامه شبانه رادوار که به مدت 6 ماه طول کشید و همچنین برنامه شبانه شب اوخان، موقع خداحافظی خیلی سخت و دشوار بود. دیگه همین.
برای جذابیت و توفیق بیشتر در عرصه معرفی فرهنگ و زبان بومی و محلی چه عواملی را موثر می دانید.
• متولیان بخش برنامه های فرهنگی- هنری فولکوریک، کار بلد باشند و متعهد و دلسوز و آدم نا وارد در این حوزه توی صدا و سیما در بخش برنامه سازی کار نکنند ، تعداد برنامه های محلی را در صدا و سیما بیشتر کنند ، حضور کارشناسان خبره جهت مناظره و ارزیابی برنامه ها ، کشف استعدادهای درخشان در زمینه اجراء و ساخت و ساز برنامه های محلی، گفتگو با افراد مسن روستائی و شهری در مورد آنچه دیده و شنیده اند ، به کیفیت بپردازند نه کمیت، چرا در یک برنامه 40 دقیقه ای محلی 20 آیتم بی کیفیت وجود دارد ، در گزارشی که بخشی از ساختار یک برنامه است ، فقط به خوراکها پرداخته نشود بلکه هزاران سوژه در روستا هست که دیده نمی شود ، وقتی مجری برنامه گیلکی حرف می زند نباید کنارش یک مجری فارسی آورد . این آفت برنامه است .
با توجه به اینکه سازمان صدا و سیما معمولا از برنامه های پخش شده خود ، ارزیابی هایی دارد ، میزان اقبال مردم را از برنامه هایی که با محوریت زبان محلی تولید و پخش می شود و به خصوص برنامه هائی که جنابعالی در آن مشارکت دارید چگونه ارزیابی می کنید.
• در نظرسنجی هائی که خودم از مردم داشتم باور بفرمائید صد درصد. یعنی هر برنامه ای که من در آن حضور داشتم بلااستثناء اکثر مردم گیلان از 3 سال تا 120 سال نگاه می کردند و خوششان می آمد، هر وقت مرا می دیدند ، می گفتند چرا وقت برنامه را زیاد نمی کنی، از زبان جناب نصرپور مدیرکل سازمان بگویم که راجع به برنامه ای که من در آن حضور داشتم به استاندار محترم گفت هر شب 13هزار پیامک برای برنامه ایشان می آید.
با توجه به کاهش رغبت تکلم به زبان و گویش های محلی در میان کودکان و جوانان گیلانی، چه پیشنهادی برای توجه بیشتر به زبان و فرهنگ بومی دارید.
• مهمترین عوامل موثر در ایجاد رغبت تکلم (به زبان و گویش محلی) پدر و مادر هستند، اگر پدر و مادر در خانواده با بچه ها شون گیلکی حرف بزنند و گاه گاهی هم از حفظ ارزشهای این فرهنگ صحبت کنند ، قطعا نتیجه خوبی خواهد داد، باید جلوی تخریب ها را بگیریم (آنهایی که جوک درست می کنند و مسخره می کنند) . پدر و مادر باید به جوانان خود بفهمانند که ارزش و اعتبار هر قوم وملتی حفظ فرهنگ و آداب و رسوم آن قوم است، جوان باید بفهمد درکجا ریشه دارد، پدرش کیست و مادرش کی بود، هر کس اینها را درست درک کرد خودش را گم نمی کند.
آقای حقدوست! در مورد فعالیت های هنری خودتان در صدا و سیمای گیلان بگوئید.
از هنگام ورود به صدا و سیما تا به الان در برنامه های زیر مشارکت فعال داشته ام .
1-سال 72 ورود به صدا و سیما با اجرای قصه گوئی در برنامه رادیوئی یاد و یادگار
2- مجری و قصه گو در برنامه گیلکی (گیله دفتر) رادیو
3- بازیگر نمایشهای پیام روستا، آینه روستا، صدای کشاورز
4- نویسنده و بازیگر نمایشهای طنز اجتماعی، گیلکی رادیو
5- مجری برنامه گیلانه و گیلکی گیلانه
6- سال 75 قصه گوی برتر کشور شدم و از آن به بعد برنامه ای تحت عنوان نقلستان در رادیو اجرا کردم.
7- گزارشگر برنامه های مختلف گیلکی در صدا و سیما
8- انتخاب چندین دوره قصه گویی برتر در کشور و بین المللی
9-خواننده و مدرس آوازهای ردیف ایرانی و مربی سرود در سپاه و بنیاد شهید
10- نویسنده ومحقق قصه ها و افسانه های فولکوریک و جمع آوری واژگان گم شده گیلان
11- صاحب اثر اولین شماره قصه گوئی در گیلان تحت عنوان نقلستان (DVD)
12 بازیگر سریالهای تلویزیونی بهارفروشان، در این حوالی، ماجراهای فامیلی، بازارچه، فردا روشن است، خورم گبان، کوچه زمرد، عاقل محله و فیلمهای سینمائی، فردا روشن است و معجون جادوئی.
13- گزارشگر برتر کشور و بازیگر برتر مرد اقامه نماز در کشور
14- مجری زنده تلویزیون گیلان دربرنامه های ، رادوار( 6 ماه) و شب اوخان(6 ماه)
15- مجری زنده همیشه بهار ، صدای نهضت و شنبه بازار