اختصاصی گیلانیان : عالیجنابی با اسم مستعار ( محمد ) و ایمیل mahdi…@yahoo.com در تاریخ 2/3/91 در قالب نظری پر از اتهام چنین تهدید کرد :
" ... در آینده نزدیک شاهد ظهور رسانه ای و اجتماعی این مسائل به صورت حرفه ای خواهید بود و مسائل دیگه که شاید ادب بشی و بدانی که با آبروی مردم بازی کردن چه حس و حالی داره . مواظب خودت باش و منتظر خبرها و بمب های رسانه در مورد خودت و جناب آقای قربانی و فرزنداش و مابقی اعوان و انصارتون باشی. به امید دیدار."
متعاقب این تهدید شخصی در وبسایتی مطلبی با عنوان : " منتقدین چه می خواهند ؟ " نوشت و همان روز یک وبلاگ و دو وبسایت گیلانی دیگر و همچنین وبسایت خبری شمال نیوز عین مطلب را با تیتر :" اهداف منتقدین از تخریب استاندار گیلان ؟ " و " منتقدین از تخریب استاندار گیلان چه می خواهند ؟ " روی خروجی خود گذاشتند . جالب است که گفته شود یکی از سه سایت گیلانی تا اولین ساعات مورخ 91/3/15 فقط یک نظر در پای مقاله مذکور منتشر نمودند ولی سایت مازنی حق همشهریگری را به احسن وجه ادا کرد و در نهایت بی طرفی !! 61 نظر منتشر نمود که صرفنظر از یک مورد تکراری 21 نظر علیه محتوای همان مطلب است !!؟؟
این حرکت هماهنگ سایت های فوق الاشاره در راستای تحقق خواسته ( محمد آقا ! ) موجب غرور نویسنده محترم شد و به خود اجازه داد طی ایمیلی به گیلانیان ضمن برخ کشیدن تشخیص عالمانه خود ! هل من مبارز بطلبد که استفاده از متن من شهامت و شجاعت می خواهد !؟
اگر چه نویسنده مقاله مورد نظر ، بدون اندکی تأمل در نوشته های پیشین " گیلانیان " ، شاید از سر ارادت و کثرت علاقه به ممدوحان خود با شمشیر قلم سر خودی و غیر خودی را از قفا جدا کرد و بر سبیل قیاس به نفس صفاتی را نگاشت که معلوم مان نشد مقاله ایشان ( ذم ) است یا ( مدح ) و یا ( مدح شبیه به ذم ) !
آنچه در پی می خوانید نه از سر پاسخ به ایشان و همفکرانشان بلکه توجه دادن گیلانیان به طرح و نقشه از قبل اعلام شده با هدف "تفرقه بینداز و حکومت کن" برخی حضرات است ؛ از این رو با توجه به اینکه همگان چون " گیلانیان " آزاد به ارائه نقد و نظر منصفانه هستند و نقل و قول نوشته دیگران با حفظ امانت است مع الوصف در باب اغراض نهفته در مطلب مورد اشاره چند سطری قلمی می گردد :
1 – علی الظاهر برخی شاید بدون اطلاع نویسنده خرق عادت نموده کلاه را در پای و کفش را بر سر نهاده اند تا ( نقد ) را تخریب و قطعا ، ( مدح ) را سازنده جلوه دهند ؟! در حالیکه ( نقد ) و ( تخریب ) دو مقوله متضادند و از قدیم گفته اند : جمع ضدین محال است و از این رو ( منتقد ) نمی تواند ( تخریبچی ) باشد ؛ حال اینکه تیتر " اهداف منتقدین از تخریب استاندار گیلان ؟ " یا " منتقدین از تخریب استاندار چه می خواهند ؟ " خود اشکال مبنائی دارد !
صرفنظر از پاسخ پرسش نهفته در تیتر که جوابش به روشنی قبلی داده شده ، باید به این نکته مغفول از نگاه نویسنده و استفاده کنندگان اشاره شود که وقتی شخصیت حقوقی ( منتقد ) پذیرفته می شود پس (نقد) ش چه منصفانه باشد چه مغرضانه ، (نقد) است که در این صورت دو حالت دارد :
الف - منصفانه است که در این صورت منتقد بدون توجه به جنبه (پند) و (ملال) ش به وظیفه خود عمل کرده و نباید مورد ملامت قرار گیرد .
ب - مغرضانه است که برای تنویر افکار عمومی و رد آن یا ادله روشن و مستدل ارائه می شود و یا اینکه صاحب حق بابت (نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی) به مراجع ذیصلاح مراجعه می نماید و شق سوم عمل به هر دو شیوه است .
حال با نگاهی عمیق تر به تهدید محمد آقا ! وقتی ( بمب رسانه ای !!؟؟ ) به کار می افتد !؟ این حقیقت را به اثبات می رساند که نقد های وبگاه " گیلانیان " به حق و به جا بوده که به دلیل ضعف منطق ، برخی حاضرند برای نجات خود دست به هر کاری بزنند و دون شأن است که گفته شود این شیوه چه حالتی دارد ؟!
با همه حرف و حدیث هائی که مقاله مذکور دارد حد اقل انتظار از اهل رسانه این است که قانون تألیفات و تصنیفات را در نوشته ها و نقل قول ها رعایت کنند و در حقیقت امانت دار باشند نه امانت خوار ؟!
2 - به طور حتم شما نیز در زندگی عادی افراد خوب ، متدین ، خدا ترس ، صادق ، خدوم و رئوف و ... را مشاهده کرده اید که برخی شان فاقد شم مدیریت اجرائی اند و حتی نمی توانند یک اداره کوچک را مدیریت نمایند. در این صورت هیچ عقل سلیمی چنین فرد یا افرادی را به خاطر نداشتن قدرت مدیریت ( بد مطلق ) نمی داند و اگر انتقادی بر او وارد کنند صرفا به خاطر عمل اجرائی یا خلاف اصول وی است ؛ عکس قضیه نیز صادق است که خطا و لغزش اجرائی مدیر صرف داشتن صفات خوب عدیده و حتی بی شمار نباید نا دیده گرفته شود که بی اعتنائی به این مهم اگر از سر تبانی نباشد ممکن است به زیان و حتی به نابودی مجموعه تحت امر تمام شود .
بنابراین نقد که بیان کننده معایب اجرائی مدیر است ( فحش و هتاکی !) نیست بلکه جدا کردن سره از ناسره است که خوبش انعکاس تلاش و بدش به زیر سؤال بردن عملکرد است. بنابراین نقد از یک مدیر هیچگاه دلیل بر بد بودن تمام لایه های وی به عنوان یک انسان نیست چه بسا ممکن است مدیری آراسته به صفات عالی انسانی و مکارم اخلاقی ولی فاقد توان مدیریت اجرائی باشد .
حتما آگاهان به علم مدیریت از تکرار عبارت ( عملکرد اجرائی ) به این مهم توجه دارند که مدیریت اقسامی دارد و مراد ما مدیریت اجرائی است نه سه یا چهار قسم دیگر آن .
شاید نویسنده مقاله مصداق شعر سعدی با این مصرع باشد که : " جوانی هنرمند و فرزانه بود ... "
نویسنده خود به این مهم اقرار دارد که (البته بدیهی است که ممکن است انتقاداتی به نحوه مدیریت و چینش برخی مدیران و مشاوران متوجه استاندار باشد که فعلا مجال پرداختن به آن نیست ) ولی به دلیل کثرت علاقه به این مجموعه نتوانسته و یا شاید نخواسته معایب موجود را آن طوری که وجود دارد ببیند و بپذیرد و به قول سعدی : ( تو در وی همان عیب دیدی که هست - ز چندان هنر چشم عقلت ببست )
3 – اینکه طرح می شود : ( چگونه است که متنقدان سرسخت رئیس دفتر پیشین استاندار که انواع و اقسام تهمت ها و توهین ها نثارش کرده بودند اینک با جایگزینی فردی با سوابق قوی اجرائی و مسلط به اوضاع استان و تحصیلکرده و موجه نیز مخالفت می کنند ؟ ) ؟! باید گفته شود :
الف – همانطوریکه می دانید در هر نقد منصفانه شخص مورد نقد قرار نمی گیرد بلکه عملکرد اجرائی متناسب با شأن جایگاه شغلی وی مورد بررسی و ( نقد ) قرار می گیرد .
به عنوان مثال ؛ مدیرمسئول گیلانیان ، هرگز با شخص سرپرست پیشین حوزه دفتر استاندار محترم ، آشنایی ، دوستی یا دشمنی نداشته است کما اینکه با فعلی نیز ندارد ؛ بنابراین نقد های صورت گرفته متاثر از سوء عملکردها بوده که در صورت مشاهده می تواند تداوم داشته باشد و منتقد معتقد منطقی قطعا نمی تواند در پی انتقامجوئی باشد که این عادت خصلت رذیلانه است .
گفتنی است : در مورد ممدوح نویسنده ، وبگاه " گیلانیان " بخشی از مدارک را به عنوان تنبه منتشر نمود و در صورت مشاهده عملکرد مغایر با اصول مدیریتی و ارزش های انقلاب اسلامی بخش دیگری را منتشر خواهد نمود .
با توجه به اینکه تهمت و توهین جرمی قابل پیگیری است شاید برای نویسنده جالب باشد که بداند : تمام مسایل بین " گیلانیان " و " استانداری گیلان " در یک جلسه اختصاصی سه ساعته که بنا به دعوت سرپرست پیشین دفتر استاندار محترم تشکیل شده بود ، پشت درهای بسته و در فضائی محترمانه همراه با ادله و استدلال به بحث و بررسی گذاشته شد و توضیحات کافی و وافی هم ارائه گردید و این خود مبین صداقت و سلامت وبگاه گیلانیان در نقد عملکرد هاست .
حال به جهت کمک به آقای " مرتضی ب " مشاور محترم استاندار که در کشف و شهود خود برای شناسایی مدیرمسئول گیلانیان به خطا رفته و ( شمشیر انتقام به دست عیسی ( ع ) ) داده است ! پیشنهاد می شود سعی بیفایده ننموده و از شخص ایشان استعلام نمایند .
خاطر نشان می شود گیلانیان با مدیر غیر بومی خدمتگزار و کار کشته و با کابینه کاری غیر بومی اش مشکلی ندارد ، آنچه در این میان مورد بحث است و برخی ها دوست ندارند به آن توجه کافی نمایند ! کابینه جویای کاری است که تحت عنوان مشاوران به استان آورده شدند و با توجه به نرخ بیکاری بالای استان ، یکی پس از دیگری در این استان استخدام ، سپس به مقامات عالی گمارده می شوند که فاقد هرگونه سابقه و تجربه هستند ، سوژه نقد ما است تا نیروهای جوان و جویای کار استان مثل نویسند مورد نظر برای امرار معاش مجبور به جلای وطن نشود .
در پایان باید گفته شود ، انتشار مطلبی علیه خودی ، شجاعت و شهامت نمی خواهد تا نویسنده محترم طی ایمیلی به گیلانیان اعلام نماید : "درج مطالب من به شجاعت و شهامت نیاز دارد" !! درخواست شما که توسط برخی وبسایت ها عملی شد حال اگر مشتاق اثبات (شجاعت و شهامت ) خود هستید لطف کنید اسامی 104 هزار شغل ایجاد شده را که محرمانه هم نیست از مدیریت ارشد استان دریافت و منتشر نمایید تا ما با اقتباس از شما به (شجاعت و شهامت ) شما ایمان بیاوریم .